به گزارش «شيعه نيوز»، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی می نویسد: فرصتی که برای امام رضا(علیه السلام) فراهم شد و آن موضعی که مأمون در مقابل حضرت اتخاذ کرد، یک فرصت طلایی بود که برای شیعه و اهل ولایت فراهم گردید که دوباره آوازه تشیّع در تمام جهان اسلام دوباره احیا شد.
این مرجع تقلید در نوشتاری به مناسبت میلاد علی بن موسی الرضا، نوشت: اللّهم صلّ علی علی بن موسی الّرضا المرتضی الامام التّقیّ النّقیّ و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثّری الصدّیق الشّهید صلوهً کثیرهً تآمّهً زاکیهً متواصلهً متواترهً مترادفه کافضل ما صلّیت علی احدٍ من اولیائک
اگر انسان در سخن از فضائل و مناقب سلطان سریر ارتضا حضرت علیّ بن موسی الرضا علیهالسّلام، همه زبانهای گویا را در دهان داشته باشد و با هر کدام از آنها جاودانه، مدح و ثنا بگوید، از حرف نخستین مدح او، بیشتر نخواهد گفت، و زبان حالش این شعر خواهد بود: «این شرح بینهایت کز وصف یار گفتند * حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد»
دانشمندان محقّق، نویسندگان متتبّع و ارباب علوم و فنون اسلامی در این میدان همواره حضور داشته و این رشته را بیانقطاع ادامه داده، و هر کدام به امید کسب افتخار و نیل به اجر ثواب، بضاعت علم و تحقیق خود را هر چند که بسیار ثمین و گرانبها بوده، با کمال مسکنت و خجلت در پیشگاه چاکران درگاه آسمانجاه آن حضرت نثار کرده و با عرض «إنّ الهدایا على مقدار مهدیها» زمین معذرت و ادب بوسیدهاند.
امّا به جهت «فمن تشبه بقوم فهو منهم»، با آنکه در میدان وسیع سخن از عظمتهای حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیهماالسلام ذرّه، و کمتر از ذرّه هم در حساب نمیآیم، جسارت نموده و چند کلمهای را عرضه میدارم:
نواحی متعدّد عظمتهای حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التّحیه و الثّناء بسیار است؛ آن تجسّم بندگی و عبودیت خالصانه، اخبار از مغیبات، علم به عوالم غیب، زهد و پارسایی و پرهیزگاری، خوف از خدا و شبزندهداری، و … اینها و بیشتر و بسیارتر از اینها، همه ابعاد عظمت وجود آن امام بزرگوار است.
در شرایط و اوضاع بعد از زندانیشدن حضرت موسی بن جعفر علیهماالسّلام، و نیز شهادت آن بزرگوار، موضع و موقعیت شیعه که ضعیف شده بود؛ با وجود حضرت ثامن الحجج امام رضا علیهالسلام رو به قوّت گرایید، و مذهب دوباره تشیید شد.
به واسطه وجود مبارک آن حضرت، تشیّع و ولایت اهلالبیت علیهمالسّلام، بلکه اسلام تجدید حیات پیدا کرد، و حتّی در سطح دنیا، آن امام بزرگوار را مجدّد مذهب میدانند.
مطالب و علوم صادره از آن بزرگوار در خداشناسی و توحید و مبانی دین، همگان را دوباره متوجّه این کرد که اگر کسی علم و معرفت صحیح میخواهد غیر از محضر اهل البیت پیامبر علیهمالسلام، در جای دیگری به آن دست نخواهد یافت. شما مباحثات علمی آن حضرت با سران ادیان و مذاهب دیگر را ملاحظه و مطالعه نمایید.
آنقدر ظهور علمی امام رضا علیهالسلام فوقالعاده بود که بدین سبب ایشان را – با آنکه همه ائمه نور واحدند- «عالم آل محمدّ علیهمالسلام» نامیدند.
حضرت رضا علیهالسلام از جهات و شقوق مختلف، مقامات بسیار بلند و ارجمندی دارند که هر کدام را اگر انسان زیر نظر قرار بدهد هر چه بخواهیم مطلب بگوییم و در اطراف آن توضیح بدهیم از عهده بر نمیآییم.
حضرت رضا علیهالسلام شخصیّتی بسیار والا و ارجمند دارند که به واسطه وجود حضرت، تشیّع و ولایت اهل بیت، بلکه میتوان گفت اسلام تجدید حیات پیدا کرد و حتّی در سطح دنیا، آن حضرت را مجدّد مذهب میدانند. جهاتی که در وجود مقدّس حضرت رضا علیهالسلام فراهم شد با آن اوضاع و احوال همه برای اسلام برکت و مایه افتخار شد.
علومی که از حضرت رضا علیهالسلام صادر شد اختصاص به وجود مبارک ایشان دارد، البته ائمه علیهمالسلام همه نور واحد و مشاعل هدایت هستند و علوم همه علی السواء، ولی فرصتی که برای آن حضرت فراهم شد و آن موضعی که مأمون در مقابل حضرت اتخاذ کرد، یک فرصت طلایی بود که برای شیعه و اهل ولایت فراهم گردید که دوباره آوازه تشیّع در تمام جهان اسلام دوباره احیا شد.
در همین مسافرتی که حضرت از مدینه تا مرو آمدند هر کجا که تشریف میآوردند مردم با ولایت ائمه علیهمالسلام تجدید عهد میکردند و نیز مواضع و احتجاجاتی که ایشان با ارباب مذاهب مختلف داشتند، باعث شد موقعیت و علم اهل بیت علیهمالسلام همه بر مردم مکشوف و ظاهر شود و همه در برابر حضرت رضا علیهالسلام سر خضوع بر زمین گذاشتند.
شما قضیّه بیان حدیث سلسله الذّهب از لسان مبارک آن امام همام را بخوانید. نیشابور در آن عصر، از مراکز مهمّ علمی و مجمع محدّثین نامدار و حُفّاظ مشهور بود. وقتی موکب با عظمت و جلالت امام به آن شهر رسید، با تجلیل و تکریم بی سابقه، استقبال شده؛ خُرد و کلان، پیر و جوان، مردان و بانوان و… همه و همه برای شرفیابی و درک افتخار زیارت فرزند عزیز پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم بیرون آمدند.
یکی از مورّخان نیشابور، روایت کرده است: امام بر قبّهای که بر استری شهبا بود، قرار داشت. در بازار، دو پیشوا و حافظ حدیث ـ با گروه بی شماری از علما و محدّثین و طلاّب ظاهر شدند و عرض کردند: از پدرانت، از جدّت روایتی کن که به سبب آن تو را یاد کنیم.
و امام علیهالسّلام با سلسلهای از راویان که آباء و اجداد بزرگوارش تا پیامبر بودند، حدیث معروف به سلسلهالذّهب را نقل فرمودند. صاحب کتاب تاریخ نیشابور می گوید: «شمرده شد که بیش از بیست هزار نفر، این حدیث را مینوشتند». «احمد بن حنبل» رئیس مذهب حنابله و جامع مسند معروف به «مسند احمد» میگوید: «اگر این اسناد، بر دیوانهای خوانده شود، شفا مییابد».
غرض اینکه مکارم و فضایل آن حضرت بیش از آن است که بتوان با هزارها مقاله و سخنرانی و کتاب، گوشهای از آن را بیان کرد. مثلاً انسان وقتی قضیه قبول ولایتعهدی توسط آن بزرگوار را به دقت ملاحظه میکند میبیند که هیچ عملی در آن برهه از زمان نمیتوانست بهتر از عمل آن حضرت، فرصت بینظیری برای شیعه به وجود آورد.
پس از اختناق شدید دوران هارون و حبس طولانی حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام دست عموم شیعه و طرفداران حق به طور علنی و رسمی از دامان اهل بیت کوتاه شد، و آن مدرسه جهانی و مکتب علم و دانش و هدایتی که به واسطه حضرت صادق علیه السلام افتتاح شده بود، به واسطه فشار حکومت وقت، تعطیل گردید و اگر فشار و اختناق، بیشتر ادامه پیدا می کرد، به تدریج علوم آل محمّد علیهم الصّلوه والسّلام از دسترس مسلمانان خارج میشد.
وجود یک آزادی ظاهری نیز برای مردمان آزادیخواه و شیعه، فرصتی بسیار گرانبها به شمار میرفت، چرا که در این فرصت، میتوانستند افکار خود را از نو منتشر نموده و جوانان و طبقهای را که در دوران اختناق (عصر هارون) و زندانیشدن حضرت موسی بن جعفر علیهما السّلام در مدارس و مجامع بنیعبّاس تربیت شده بودند، با افکار صحیح توحیدی و آزادیبخش اسلام، آشنا سازند و در ضمن معرّفی مذهب شیعه، نهضتی برای رساندن رسالت اسلام به تمام ملل اسلامی، بر پا کنند.
ولایتعهدی حضرت رضا علیه السّلام و گرایش ظاهری مأمون به خاندان پیغمبر صلّی الله علیه و آله این فرصت را در اختیار دانشمندان و محدّثان و شاعران شیعه قرار داد و اقداماتی که در آن فرصت، شیعه برای ادای رسالت اسلام و نشر علوم و فضایل آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین ـ انجام داد، شاید بیسابقه یا کم سابقه بود.
امّا اگر امام، روش دیگری پیش میگرفت و از راه انقلاب و جنگ و رو در رو قرار گرفتن با مأمون وارد میشد، بیشک با موانع بسیاری روبرو میگردید و به علّت فراهمنبودن اوضاع سیاسی و اجتماعی برای خلافت شخصی مانند آن حضرت، جبهه حقپرستان شکست میخورد و اختناقی شدیدتر از عصر هارون پیش میآمد؛ و این فرصت کذایی و بینظیر، برای انقلاب فکری از دست میرفت
به هر حال، جهات عظمت وجود مقدّس امام رضا علیهالسلام، همه مایه برکت، سعادت و افتخار است؛ باید به ولایت آن حضرت افتخار نماییم و خود را در هر نقطهی دنیا که هستیم مروّج و مبلّغ آموزهها و تعالیم نورانی مکتب اهلالبیت علیهمالسلام خصوصاً معارف بلند و والای رضوی بدانیم. در پایان چند بیتی را به محضر آن امام بزرگوار تقدیم میدارم:
خدا را حریمی است اندر خراسان * که هر کار مشکل در آن سازد آسان
حریمی ظهور عنایات الله * حریمی به رفعت فراتر ز کیهان
کمال ابد اندر آن در تجلّی * جمال ازل اندر آنجا نمایان
حریمی چو کعبه مطاف خلائق * از آن آفتاب حقیقت فروزان
هوایش چو خلد برین روحافزا * نسیمش نشاطآور و عنبر افشان
حریمی همه فیض بی حدّ باری * حریمی همه رحمت و روح و ریحان
انتهای پیام