سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

اولین ادعای صریح امامت پس از امیرالمومنین(ع)

هدف عمده امامان شیعه از زمان امیرالمومنین علی(ع) تا امام رضا(ع) تبیین مکتب اهل بیت و تخریب خلفا بوده است.
کد خبر: ۱۲۴۰۶۸
۱۶:۱۸ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۵
شیعه نیوز: پس از شهادت رسول الله (صلی الله علیه وآله) ، ماجرای خلافت پیش آمد و به دستور ایشان درخصوص جانشینی حضرت و امامت امیرالمومنین (علیه السلام)  عمل نشد. مرجعیت دینی از اهل بیت گرفته شد و در کنار لزوم عمل به قرآن و سنت پیامبر، سیره شیخین نیز به اصول اعتقادی مسلمانان اضافه شد. از آن روز تا زمان امام رضا (علیه السلام)  همه تلاش اهل بیت صرف دو هدف اصلی و راهبردی شد؛
 
1-     تبلیغ و برگرداندن جایگاه اهل بیت به عنوان مرجع اصلی دین
2-     تخریب مکتب خلفا
 
در واقع وقتی مرجع اصلی در جامعه بی اعتبار شود دیگر مهم نیست مردم به سراغ که روند، و همه راههای دیگر بیراه است. لذا از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (علیه السلام)  گرفته تا سکوت ظاهری امام سجاد (علیه السلام)  و فعالیت های علمی امام باقر (علیه السلام)  و امام صادق (علیه السلام)  همه در راستای همین دو هدف عمده صورت گرفته است.
 
علاوه بر این در زمان امام صادق (علیه السلام)  خطر جدیدی نیز اضافه شد، که در واقع بسترسازی آن از زمان خلیفه دوم صورت گرفته بود و در زمان امام صادق (علیه السلام)  به عنوان یک فتنه جدید قد برآورده بود. در زمان خلیفه دوم در مورد توسل به رسول خدا (صلی الله علیه وآله)  مطرح شد که از کسی که سالها پیش مرده و از دنیا رفته است نمیتوان توقعی داشت و باید به یک فرد زنده متوسل شد لذا برای تخریب جایگاه اهل بیت، به سراغ عباس عموی پیامبر رفتند و به وی توسل جستند و او را شاخص اهل بیت رسول خدا معرفی کردند. حالا در زمان امام صادق با روی کار آمدن بنی عباس ادعا کردند که ما از اهل بیت پیامبر هستیم و از اینرو خواستند تمام تلاشهای صورت گرفته از زمان امیرالمومنین علی (علیه السلام)  تا امام صادق (علیه السلام)  برای تبیین جایگاه اهل بیت را به نفع خود مصادره کنند. تا آنجاکه منصور دوانقی خلیفه وقت خود را اعلم فقها و از اهل بیت رسول خدا می دانست، و کسی اجازه نداشت بر روی سخن و فتوای او حکم کند.
 
عمده تلاش امام صادق (علیه السلام)  و امام کاظم (علیه السلام)  در این زمان تبیین و تبلیغ عصمت و مقام ولایت تکوینی اهل بیت بود.
 
پس از امیرالمومنین علی (علیه السلام)  تا حضرت رضا (علیه السلام)  هیچ یک از امامان شیعه در مجامع عمومی ادعای امامت نکرده اند، به عنوان یک نمونه در دعای 47 صحیفه سجادیه، امام سجاد (علیه السلام)  خود را امام معرفی نمی کند بلکه خود را مطیع امام خویش میخواند. در واقع در طول این دوران ادعای امامت هم عرض با قتل امام بود، لذا امامان شیعه در این دوران به جای طرح چنین ادعای سعی کردند مکتب اهل بیت را به مردم بشناسانند و دشمنان و منحرفین را تخریب نمایند.
 
فتنه ای سختتر از سقیفه پس از شهادت امام موسی ابن جعفر (علیه السلام)
 
مکتب فقهی اعتقادی شیعه در زمان امام صادق  (علیه السلام)  به یک چارچوب دقیق و روشن می رسد و در میان مردم تبلیغ می شود، با روی کار آمدن هارون در این زمان، وی احساس خطر می کند و لذا حضرت موسی ابن جعفر (علیه السلام)  را وادار می کند که به عراق بیاید، و ایشان را سالها در زندان تحت مراقبتهای شدید قرار می دهد. هارون در این زمان به گونه ای برای خویش تبلیغ می کند که هم اکنون در کشور مصر و عربستان بیش از 20 کتاب و رساله دکتری در مدح و سیره امیرالمومنین هارون الرشید نوشته شده است. در این زمان ارتباط گیری امام کاظم (علیه السلام)  با مردم به ندرت و به سختی صورت می گرفت، ایشان وکلایی در میان مردم داشتند، و فرموده بودند هرکه ایشان را رد کند مرا رد کرده است. این وکلا وجوهات را دریافت می کردند و امور دینی و مالی خانواده های شیعه را اداره می نمودند.
 
پس از دوران موسی ابن جعفر (علیه السلام)  یکی از عظیم ترین ریزشهای تاریخ تشیع رخ داد، فتنه ای که در روایات آنرا بزرگتر از سقیفه دانسته اند، در سقیفه اختلاف بین اهل بیت و دشمنان ایشان بود، اما در زمان امام کاظم  (علیه السلام)  با شهادت حضرت وکلای ایشان تبانی کردند و اظهار داشتند امام موسی ابن جعفر همان مهدی موعود است که غیبت نموده و روزی ظهور خواهد کرد و به امام رضا  (علیه السلام)  که ادعای جانشینی پدر را داشت، تهمت ادعای کذب زدند و از پرداخت وجوهات دریافتی مردم به ایشان خودداری کردند. شرایط جامعه هم به طوری بود که اظهار علنی امامت ایشان منجر به قتل حضرت میشد. آشوبی که درون شیعه ر داده بود سبب شد تا بسیاری از بزرگان شیعه، واقفی شدند.
 
اما از آنجا که اراده خداوند متعال بر این بود که خورشید را از پشت ابرهای تیره نمایان سازد، دشمنان امام رضا (علیه السلام) ، خود زمینه اظهار امامت ایشان را فراهم نمودند. برخی از برادران امام رضا (علیه السلام)  که با حضرت دشمنی داشتند در این زمان بر علیه مامون قیام کردند، لذا مامون تصمیم گرفت حضرت رضا (علیه السلام)  را به علت داشتند شخصیت علمی حضرت که او را عالم آل محمد (صلی الله علیه وآله)  می نامیدند، به منطقه ای دور از مراکز اصلی علمی منتقل کند و به راحتی بتواند سایر اهل بیت را سرکوب نماید.
 
وضع خراسان در زمان امام رضا (علیه السلام)
 
حدود 150 سال پیش از آمدن امام رضا (علیه السلام)  به سوی خراسان، یعنی در زمان معاویه وی تصمیم گرفت 90 هزار ناصبی را از شام به کوفه آور تا ترکیب جمعیتی کوفه را بر هم بزند، و 50 هزار نفر از اهل تسنن را که آنها را شیعه عراقی میخوانند زیرا از نظر سیاسی و نه اعتقادی طرفدار اهل بیت بودند را به خراسان تبعید کرده بود. در زمان امام رضا (علیه السلام)  این 50 هزار نفر به چند صد هزار نفر رسیده بودند.
 
اولین ادعای صریح امامت پس از امیرالمومنین علی (علیه السلام)
 
در مسیری که حضرت رضا (علیه السلام)  را به طوس میبردند، ایشان در نیشابور می کنند. 80 هزار نفر از علمای اهل تسنن و دلبستگان به اهل بیت که در طول این سالها ارتباطشان با اهل بیت قطع شده بود، حالا پسر پیغمبر را در میان خود میدند از حضرت تقاضای سخنی می کنند.
 
امام علیه السلام در ابتدای کلام خویش سلسله سند روایت را چنین بیان می کند:
و قالَ: سَمِعتُ أبی موسَی بنَ جَعفَرٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی جَعفَرَ ابنَ مُحَمَّدٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی مُحَمَّدَ بنَ عَلِی یقولُ: سَمِعتُ أبی عَلِی بنَ الحُسَینِ یقولُ: سَمِعتُ أبِی الحُسَینَ بنَ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی أمیرَ المُؤمِنینَ عَلِی بنَ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ (صلی الله علیه وآله)  یقولُ: سَمِعتُ جَبرَئیلَ یقولُ: سَمِعتُ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ یقولُ:
 
شنیدم از پدرم موسی بن جعفر (علیه السلام)  که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد (علیه السلام)  که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی (علیه السلام)  که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین علیهما السّلام که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی (علیه السلام)  فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (علیه السلام)  که فرمود شنیدم از رسول خدا (صلی الله علیه وآله)  که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود:
 
درواقع از این طریق اهل بیت رسول الله (صلی الله علیه وآله)  را برمی شمارند و سایرینی که در طول تاریخ ادعاهای انحرافی داشتند را رد می کنند.
 
در صحاح سته اهل سنت درمورد سلسله سند این روایت آمده است :
قال أبو الصَّلْتِ: لو قُرِئَ هذا الْإِسْنَادُ على مَجْنُونٍ لَبَرَأَ [1]
اگر این اسامی بر دیوانه ای خوانده شود، او شفا می گیرد.
 
حالا همه منتظرند که ببینند عالم آل محمد (صلی الله علیه وآله)  چه کلامی را با این سلسه سند میخواهد بیان نماید.
 
حضرت میفرماید:
لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی
 
کلمه‏ «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ‏» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.
 
حضرت پرده مرکب خویش را می اندازد و مرکب چند قدمی حرکت می کند و دوباره می ایستد، حضرت پرده را کنار می زند و می فرماید:
قالَ: فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَةُ نادانا: بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها. [2]
 
پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من خود یکی از آن شروط می‌باشم.
 
این اولین بار است پس از امیرالمومنین، که یکی از امامان شیعه در جمع عمومی غیر شیعیان میفرماید من امام هستم. و پس از ایشان امام جواد و امام هادی در سنین کودکی اظهار امامت می کنند و حتی امام هادی را با عنوان امام دستگیر می کنند.
 
پس از اظهار علنی امامت امام رضا (علیه السلام)  جریان واقفیه تقریبا از بین می رود و بقایای آن در زمان امام جواد (علیه السلام)  منسوخ می شود.
 
مامون همچنان به حماقت خویش ادامه میدهد و برای اینکه سیطره علمی امام را تخریب نماید مناظره های مختلفی برگزار می کند و امام رضا (علیه السلام)  از همه این فرصت ها به عنوان تریبونی برای بیان سخنان خویش استفاده میکند، عالمانی از ملل مختلف در این مناظره های حضور می یابند و حضرت توحید را برایشان اثبات می کند، در مواجهه با فقهای تسنن بحث ولایت تشیع را به اثبات می رساند.
 
و همه اینها در زمانی بود که حضرت غریب الغربا بودند و حتی برادران ایشان هم از تهمت ناروا به حضرت ابا نمی کردند. لذا زیارت امام رضا (علیه السلام)  افضل زیارات است.
 
پناهگاه اختصاصی شیعیان
 
یکی از مقامات این امام بزرگوار در بیان امام صادق  (علیه السلام)  این چنین است:
 
یخرج الله تعالی منه غوث هذه الامة، و غیاثها.... [3]
 
خداوند از نسل فرزندم موسی دادرس و فریادرس این امت را متجلی می سازد
 
تعبیر غوث به معنای فریادرس فقط برای حضرت رضا و حضرت حجة سلام الله علیهما وارد شده است و تعبیر غیاث فقط برای امام رضا (علیه السلام)  آمده است، که به معنای پناهگاه اختصاصی شیعه است.
 

[1] سنن ابن ماجه  ج 1   ص 25

[2] بحارالأنوار، ج ‏۴۹، ص 126

[3] بحارالانوار، ج 48، ص 12


انتهای پیام



ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: