به گزارش «شیعه نیوز»، در این مراسم حجاج ایران به همراه زائران سایر کشورها، با برگزاری یک راهپیمایی آرام و مسالمتآمیز، شعارهایی را علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان مسببان اصلی تیرهروزیهای مسلمانان جهان سر دادند.
در ششم ذیحجه سال 1407 برابر با 9 مرداد 1366، حدود 500 تن از زائران ایرانی بیتالله الحرام توسط مزدوران سعودی کشته و زخمی شدند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) با استناد به سیره عملی حضرات معصومین از حجاج بیتالله الحرام خواست در موسم حج از کفار و مشرکان برائت بجویند؛ موضوعی که با سیاستهای سعودیها در تعارض بود و آنها تلاش داشتند تا به هر طریق ولو تمسک به زور و خشونت، جلوی برگزاری این مراسم را بگیرند.
برائت از مشركین ، تعبیری قرآنی به مفهوم بیزاری و اجتناب از مشركین و دشمنان مسلمانان و قطع پیوند با آنها و اصطلاحا به فعالیتهایی كه در بُعد سیاسی حج به صورت اجتماعی انجام می گیرد نیز اطلاق می شود.
زائران ایرانی پس از انقلاب به فرمان ولی فقیه زمان لبیک گفتند و همه ساله پیش از شروع مراسم حج، مراسمی را تحت عنوان برائت از مشرکان با شکوه هر چه تمام تر برگزار کردند. در این مراسم حجاج ایران به همراه زائران سایر کشورها، با برگزاری یک راهپیمایی آرام و مسالمتآمیز، شعارهایی را علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان مسببان اصلی تیرهروزیهای مسلمانان جهان سر دادند.
شرکتکنندگان در مراسم برائت از مشرکان پس از راهپیمایی به سمت محل معینی، بدون ایجاد کوچکترین تنش و مزاحمتی، قطعنامهای در محکومیت شرارتهای استکبار و تبعیت برخی حکام اسلامی از دسیسه های مستکبرین، صادر و قرائت میکردند.
سردمداران رژیم سعودی به همراه سایر کشورهای مرتجع عربی، از گفتمان انقلاب اسلامی و علاقه مندی آزادیخواهان جهان عرب به این گفتمان، هراسناک بودند و از هر اقدامی جهت جلوگیری از ترویج ایده رهایی بخش صادره از انقلاب اسلامی، استقبال می کردند؛ بر همین مبنا، سعودی ها، همایش برائت از مشرکان را در جهت گفتمان انقلاب اسلامی ارزیابی می کردند و در صدد الغاء آن بودند.
زائران ایرانی از همان نخستین سال برپایی مراسم برائت از مشرکان از آزار و اذیت ماموران سعودی در امان نبودند و هر سال اخباری مبنی بر دستگیری و ایجاد مزاحمت برای زوار ایرانی به جرم سردادن شعارهای ضد آمریکایی و ضداسرائیلی در طول مراسم حج منتشر میشد، اما همه این اتفاقات در ششم ذیحجه 1407 برابر با نهم مرداد 1366 رنگ و چهرهای تازه یافت.
در موسم حج سال 66 رژیم سعودی تدارک بیشتری برای برخورد با زائران ایرانی در نظر گرفته بود؛ برخورد سعودیها در ساعات مانده به برگزاری مراسم شکل جدید پیدا کرده بود و نشانهها حاکی از این بود که مراسم برائت از مشرکان این سال با سالهای گذشته فرق دارد. روز قبل از مراسم برائت از مشرکان، بهداریهای مکه از پذیرش بیماران ایرانی خودداری کردند.
فاجعه کشتار حجاج در مراسم برائت از مشرکان در سال 66، به جمعه خونین مکه معروف است؛ در این روز بیش از 150 هزار زائر که در خیابانهای مکه برای شرکت در مراسم برائت از مشرکین حرکت میکردند،مورد ضرب و شتم ماموران رژیم سعودی قرار گرفتند و در حالی که مامورین مجهز انواع اسلحه سرد و گرم، باتون و گاز اشک آور و خفه کننده بودند، با مسدود نمودن محور اصلی حرکت جمعیت، به سرکوبی و کشتار و ضرب و شتم تظاهر کنندگان بی پناه پرداختند.
در مسیر حرکت راهپیمایان از بامها سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشد. آرایش پلیس عربستان سعودی بهگونهای بود که گویی آماده برخورد با برگزارکنندگان مراسم برائت از مشرکان است.همچنین قطعات بزرگ سنگ، بطری و تکه های سیمانی از ساختمانهای مرتفع اطراف بر سر و شانه و پشت مردم بیگناه فرود می آمد و آنها را به زمین می انداخت.
مزدوران سعودی در حمله به حجاج ایرانی در مراسم برائت از مشرکان سال 66 حتی به زنان و جانبازان هم رحم نکردند، به طوری که نیمی از کشته شدگان این فاجعه زنان بودند.
همچنین در روز وقوع فاجعه مزبور، مراکز درمانی تحت تکفل رژیم سعودی از پذیرش و مداوای مجروحان و مصدومان این حادثه سرباز زدند و همین امر موجب شد تا بسیاری از زخمیان حادثه حمله سعودی ها به حجاج ایرانی پس از تحمل آلام زیاد در فردای وقوع این فاجعه، جان خود را از دست دهند.
در آن سال، وزیر کشور عربستان سعودی کسی نبود جزء نایف بن عبدالعزیز؛ وی پس از وقوع این فاجعه، با صدور بیانیهای سراسر دروغ مدعی شد که تیراندازی ماموران سعودی به زائران بیت الله الحرام، در نتیجه حمله زائران بوده است! او همچنین زائران ایران را متهم به ایجاد اخلال در برگزاری مراسم حج کرد.
بعدها مشخص شد در جریان فاجعه کشتار حجاج در سال 66 فرماندهی نيروهای نظامی آل سعود بر عهده يک افسر آلمانی به نام ژنرال اولریخ وِگِنِر بوده است.
واکنش جهانیان به کشتار حجاج
مسلمانان و مردم سراسر جهان در واکنش به حرمت شکنی و نقض قداست حرم الهی توسط مزدوران سعودی در شرایطی که در نهایت بهت و تعجب به سر میبردند، تظاهراتهای اعتراض آمیزی را در نقاط مختلف جهان از جمله پاکستان، ایران، فلسطین، مالزی، لندن، استکهلم، اوتاوا و ... برگزار کردند.
جمهوری اسلامی ایران نیز سریعا روابط دیپلماتیک خود را با عربستان سعودی قطع نمود، در حالیکه آثار خشم امام خمینی(ره) از این جسارت و اندوه عمیق ایشان از اینکه مصالح امت اسلامی و شرایط جهان اسلام مانع از اقدام عملی می شد، تا روزهای آخر عمر امام درکلام و پیامش آشکار بود.
واکنش امام(ره) به کشتار حجاج بیت الله الحرام
امام خمینی(ره) در یکی از پیامهای خود در رابطه با فاجعه کشتار حجاج در سال 66 فرمودند:«جنایت تاریخی شکستن احترام حرم امن الهی که دل مسلمانان متعهد جهان را آتش زد، چیزی نیست که تا ابد بشود آن را فراموش کرد یا ساکت بود... ».
حضرت امام همچنین این حرکت مذبوحانه عمال سعودی را بهترین یاری و کمک برای نشان دادن مظلومیت ملت ایران و بهترین دلیل برای بی لیاقتی آل سعود جهت تصدی امور کعبه و حج دانسته و در پیامی که در تاریخ 12 مرداد سال 1366 مصادف با 7 ذیحجه سال 1407 هجری قمری خطاب به نماینده خود و سرپرست حجاج ایرانی صادر کرد، چنین فرمود:
«آنها به دست خود اسباب افتضاح و رسوایی خود را فراهم نمودند ... ما اگر می خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کعبه داران کنونی لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنها کاری از دستشان بر نمی آید، بدین خوبی نمی توانستیم بیان کنیم ... و به این اندازه که کارگزاران بی اراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بی رحمی عمل کردند، موفق نمی شدیم»
حضرت امام (ره ) همچنین با تأکید بر شعار برائت و لزوم احیاء آن برای تحقق حج ابراهیمی این رکن رکین حج را با اهمیت دانسته و حج بی برائت را اصلا حج نمیداند.