امروز، كاروان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم به "مَرُّ الظَّهران" رسید و تا شب، در آن جا توقّف كرد. آن گاه كاروانیان شبانه به سوی "سرف" حركت كردند و به جایی رسیدند كه منزل بعد از آن مكه معظمه بود.
فراق مدینه با یار به دهمین روز خود رسیده است و مسجد زیبای نبوی، ده شبانه روز است كه بی فروغ مانده؛ نه پیامبری...نه علی و فاطمه ای... نه حسن و حسینی...
سال ها پیش، پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم، با ورود به مدینه، شروع به ساختن مسجدی كردند كه قبر شریف آن حضرت اینك در همین مسجد قرار دارد. قسمت شمالی مسجد، محل عبادت و صفه های جنوبی آن، آسایشگاه مهاجرانی بود كه از مكه با رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم كوچ كرده بودند و در مدینه منزلی نداشتند یا محل خواب انصار فقیر و بی بضاعت بود.
آری، مسجد رسول خدا در مدینه استراحتگاه چهار صد فقیر و بینوا بود كه هر یك از آن ها از طریق كسب و كار یا با كمك از بیت المال مسلمانان و غنایم جنگی به تدریج، سرمایه ای به دست می آورد و منزلی می گرفت.
در كنار این مسجد، خانه های جمعی از مهاجران و انصار قرار داشت كه برخی از ایشان برای افتخار از خانه های خود روزنه ها و درهايی به سمت مسجد پيامبر (ص) باز كرده بودند...
جبرئیل نازل شد و چنین پیام آورد: "درهای این خانه ها به مسجد، همگی بسته شود جز در خانه علی علیه السلام."
جماعتی به اعتراض سخنانی گفتند. این سخنان به گوش پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم رسید. پس فرمودند: "ای مردم! بدانید كه من فرمان یافته ام جز در خانه علی، در خانه همه مهاجران و انصار را به مسجد ببندم. شنیده ام كه برخی از شما سخنانی گفته اید! به خدا سوگند من از خود نه دری را بستم و نه دری را گشودم؛ بلكه این فرمانی از سوی خداوند است كه باید پیروی كنم."
همراه كاروان حجه الوداع مي رويم تا پیام غدير را بشنویم...
خبرگزاری شبستان