به گزارش «شیعه نیوز»، وهابیت مطرح می کند به طور کلی آنچه از ولایت الهی در بحث غدیر بیان شده است، آن چیزی نیست که اسلام می پسندد و خلافت باید به شیوه سلفی اجرا شود، حتی گاه تا جایی پیش می روند که از اساس ماجرای غدیر را جعلی و ساختگی می خوانند، چه پاسخی می توان بر این ادعا اقامه کرد؟
از آنجا که غدیر یکی از مباحث مهم مطرح شده در منابع شیعه و سنی بوده و برای این واقعه اسنادی متقن نقل شده، وهابیت همواره در پی تحریف مبانی و مفاهیم روایات غدیر است. در این راستا آنها بر دو مساله اصرار داشته و دست به تحریف آن زده اند؛ نخست بحث حاکمیت دینی و اسلامی پس از نبوت و رسالت رسول الله (صلی الله علیه و آله) است.
در بحث حکومت دینی آن چه امروز وهابیت مطرح می کند، اداره حکومت اسلامی به شیوه سلفی است نه الهی و ولایی. یکی از مشکلاتی که در این دیدگاه وجود دارد آن است که وهابیت هر قانونی که خود تعیین می کند، اجرا کرده و بر اساس حکومت دینی عمل نمی کند و قوانین اسلام را بر اساس رای خود تثبیت و اجرا می کند. لذا در این راستا آنها مطرح می کنند آنچه از ولایت الهی در بحث غدیر بیان شده است، آن چیزی نیست که اسلام می پسندد بلکه روایات وارد شده در این زمینه جعلی و ضعیف است و حکومت دینی آن چیزی است که ما (وهابیت) مطرح می کنیم و امت اسلامی نیز باید بپذیرد و اطاعت بی چون و چرا داشته باشد.
نمونه اخیر این ادعا، بیعت با ابوبکر بغدادی سرکرده گروه خونریز داعش بود که آنها مطرح می کردند همه باید با این فرد – که هیچ دلیلی بر شرعی بودن خلافت وی وجود ندارد – بیعت کنند و اطاعت بی برو و برگرد داشته باشند در حالی که ما شاهدیم این خلافت تنها آراء خود را می پذیرد و دیگران را قتل عام می کند. بنابراین، وهابیت به دنبال آن است که حکومت به اصطلاح دینی تشکیل دهد که آن را الهی جلوه داده اما در سایه آن تیشه به ریشه اسلام بزند.
اما سوال اینجاست اگر وهابیت و داعش واقعا در پی ایجاد حکومت دینی است، چرا به جای اینکه این حکومت را از ممالک غیراسلامی شروع کند، به جان ممالک اسلامی که حاکمان اسلامی نیز دارند، افتاده و به قتل و غارت و جبر و خونریزی مشغول است؟!
بنابراین، به دلیل اینکه اساس حکومت دینی پس از رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، بر دوش امیرمومنان علی (علیه السلام) گذاشته شد و آن حضرت (علیه السلام) به عنوان حاکم دینی و صاحب ولایت مطرح شدند و عده بسیاری از مسلمانان دست در دست امام علی (علیه السلام)، با ایشان بیعت کردند، وهابیت این مساله را برنمی تابد و از اساس حاکمیت دینی و ولایی و ماجرای غدیر را تحریف می کند. در این راستا ابن تیمیه به عنوان رهبر وهابیت، در کتاب «منهاج السنه»، بسیاری از روایات غدیر را جعلی می خواند و فضایل حضرت علی (علیه السلام) را زیر سوال می برد. این در حالی است که بسیاری از علمای اهل تسنن نظری غیر از این دارند.
به عنوان مثال نسائی یکی از علمای بزرگ اهل سنت، در کتاب «خصایص علی (علیه السلام)»، زمانی که به شام می رود، فضایل حضرت علی (علیه السلام) را مطرح می کند و حکومت بنی امیه – که حاکمیت وهابیت امروز برگرفته از آن است-، با وی مبارزه کردن و نسائی را به عنوان فردی که متمایل به شیعه است، معرفی کرده لذا دستور به شکنجه او می دهد که این عالم اهل تسنن پس از گذشت شش ماه در اثر همین شکنجه ها از دنیا می رود.
در حقیقت وهابیت بحث حاکمیت دینی امیرمومنان علی (علیه السلام) را جعلی می داند و به جای آن خلافت اموی را به عنوان خلافت و حکومت سلفی مطرح می کند.
جناب زاهدی! به طور کلی چرا وهابیت تا حد بسیاری بر ماجرای غدیر خم حساس بوده و به طرق مختلف و از زوایای گوناگون بر این اصل، حاشیه می زند و سعی در بردن این رویداد در پرده ابهام دارد؟
به طور کلی وهابیت به ماجرای غدیر حساس است به دلیل آن که علمدار و مبلغ و مبین اصلی آن را شیعه می داند و این جریان که از دیرباز دشمنی آشکاری با تشیع دارد، لذا بزرگترین ضربه های ضربات تحریف آمیز را به ماجرای غدیر وارد می کند هر چند این جریان منحرف با اهل تسنن نیز دشمنی می ورزد و جنایاتی که امروز وهابیت بر این فرقه اسلامی وارد می کنند، خود شاهدی بر این ادعاست.
اما با بررسی منابع اهل سنت در می یابیم جعلی بودن ماجرای غدیر از سوی وهابیت، ادعای باطلی بیش نیست همان طور که زید ابن ارقم در صحیح مسلم نقل می کند در روز غدیر پیامبر اسلام حدیث ثقلین را نقل کرد و در ادامه آن سه بار فرمود شما را به اهل بیتم توصیه می کنم، سپس دست علی (علیه السلام) را گرفت و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه و سپس از همه افراد حاضر در خصوص خلافت علی (علیه السلام) بیعت گرفت.
نظر اهل سنت در خصوص رویداد غدیر چیست؟
اولا که باید گفت این روایتِ متواترِ غدیر (روایتی که شکی در صدور آن نیست و قطعی است) از طرق متفاوت نقل شده به گونه ای که صدور آن راویان مختلف و متفاوت باعث می شود کسی در صحت آن شک نکند. ثانیا در منابع اهل سنت بر صحیح بودن این روایت تاکید شده است؛ به طور مثال احمد ابن حنبل روایت غدیر را از چهل طریق در مسند خود نقل کرده است، ابن جریر طبری از هفتاد دو طریق، ابن عقده از ۱۰۵ طریق، حافظ ابوعلاء عطار همدانی از ۲۵۰ طریق، ابوسعید سجستانی از ۱۲۰ طریق، ابوبکر جعابی از ۱۲۵ طریق، و حتی برخی از شعرایی مشهور اهل سنت مانند امیر محمد یمنی در قرن ۱۲ هجری، از ۱۵۰ طریق این روایت را نقل کرده اند.
از سوی دیگر صحابه بسیاری عبارت "من کنت مولاه فهذا علی مولاه” را در ماجرای غدیر را شنیدند. سبط ابن جوزی که یکی از علمای سنی و حنفی است (متوفی سال ۶۵۴ هجری) می گوید: اتفق العلماء السیر أنَّ القصّه الغدیر…. دانشمندان سیره نویس اتفاق نظر دارند که ماجرای غدیر در ذی الحجه اتفاق افتاد و صحابه بسیاری که در مکه و مدینه زندگی می کردند و ۱۲۰ هزار نفر بودند غدیر را دیدند "وسمعوا منهم” و همچنین شنیدند عبارت من کنت مولاه (تذکره الخواص، به نقل از الغدیر، جلد ۱، ص ۲۹۶)
از سوی دیگر علمای فراوانی از اهل سنت به صحیح بودن روایت غدیر اعتراف کرده اند. علمایی همچون ابوعیسی ترمذی در صحیح ترمذی جلد ۲ صفحه ۲۹۸، که می گوید: هذا حدیث حسن صحیح. قرطبی در الستیعاب جلد ۲ صفحه ۲۷۳ ، حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین، جلد ۳، صفحه ۱۰۹، ذهبی در تلخیص المستدرک در همان جلد ۳ صفحه ۱۰۹، ابن کثیر در تاریخ خود جلد ۵ صفحه ۲۰۹ می گوید و … .
همچنین، ابن حجر عسقلانی می نویسد: اما حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه کثیر الطرق جدا و کثیر من اسانیدها صحاح؛ حدیث من کنت مولاه… از طرق مختلف نقل شده و بسیاری از سندهای آن صحیح است (فتح الباری جلد ۷، صفحه ۶۱)
بنابراین وهابیت در پی کینه ورزی ها و غرض ورزی ها و دشمنی که با فرقه های اسلامی به ویژه شیعه دارد، تلاش می کند از طریق رسانه های مختلف، شبکه های ماهواره ای و تبلیغات چهره به چهره، ماجرای غدیر را مخدوش کرده و حکومت دینی و ولایی که امروز تشیع داعیه دار آن است را به چالش کشاند. این در حالی است که ما معتقدیم وهابیت رسالتی جز ایجاد تفرقه و دشمنی میان شیعه و سنی و کشتار مردم نداشته و کوچکترین دلسوزی برای مسلمانان ندارد همان طور که ماجرای اخیر کشته شدن شمار بسیاری از زائران خانه خدا در منا، بر روی آن هیچ گونه اثری نداشت و مفتیان آنها ابراز تسلیت یا ناراحتی به جهان اسلام نداشتند و خم به ابرو نیاوردند بلکه تنها چیزی که از رسانه های وهابی شنیده شد، آن بود که این فاجعه را به گردن خدا انداخته و گفتند این ماجرا تقدیر خدا بود!
انتهای پیام/ 852