به گزارش «شیعه نیوز»، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی با تأکید بر اینکه ترسیم هدف و مسیر کمال، راهکار رسیدن به روزهای سالمندی سالم بدون آسیبهای روانی است، گفت: فرد بیهدف خیلی زود به بنبست میرسد، در حالی که وقتی فرد سالمند برای زندگی خود هدف داشته باشد، در مسیر کمال است و هر چه جلوتر میرود احساس لذت بیشتری دارد.
سالمندی حقیقت ارزشمندی است که میتواند شامل برههای پرتجربه، پختگی، آگاهی و فرزانگی باشد به شرط آنکه در طول دوران کودکی و جوانی سبک زندگی صحیحی در پیش بگیریم و به بهانه اینکه یک بار قرار است زندگی کنیم، تغذیه ناصحیح نداشته باشیم و دست به انجام هر کار پرخطری نزنیم.
امروز نهم مهر ماه روز جهانی سالمندان است. جامعه خردمندانی که به دلایل متعدد و مختلف تحت فشار اقتصادی شدید قرار دارند. این فشارهای اقتصادی در کنار تأثیر عمیقی که بر نحوه مراقبتهای بهداشتی ـ درمانی سالمندان داشته موجب بروز آسیبهای روانی شدید نیز شده است و به دلیل کهولت سن ضریب تأثیرهای مخرب آن بیشتر است. اما چگونه میتوان از حجم این فشارهای روانی کاست و دوران سالمندی باشکوهی را تجربه کرد؟
بهروز نظری، روانشناس، مدیر مرکز مشاوره جهت و عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایکنا راهکارهای ارتقای سلامت روانی سالمندان را برشمرد و گفت: جامعه سالمندان جامعه خردمندانی است که اقدامات مفیدی در طول زندگی خود انجام دادهاند و اکنون فشارهای اقتصادی در کنار آسیبهایی که به همه مردم وارد کرده این قشر را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
وی ضمن اظهار امیدواری نسبت به اینکه شرایطی فراهم شود تا بتوان از خرمندی و توان جامعه سالمندان استفاده کرد، گفت: با توجه به اینکه سالمندان در کنار مسائل و مشکلات اقتصادی مشکلات و تحلیل جسمانی را نیز تجربه میکنند تأثیر مخرب مشکلات اقتصادی بر آنها بیشتر است.
نظری ادامه داد: خداوند در آیه ۶۸ سوره یس میفرماید: «وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ؛ و هر كه را عمر دراز دهيم او را [از نظر] خلقت فروكاسته [و شكسته] گردانيم آيا نمىانديشند». کسی که عمری را میگذراند در خلقتش کسری حادث میشود و رو به تحلیل میرود. یعنی جسم ما شرایطی دارد که به صورت طبیعی با بزرگسال شدن دچار برخی بیماریها مثل زوال عقل میشویم. در حال حاضر ۱,۴ میلیون نفر در کشور مبتلا به آلزایمر هستند که هزینههای نگهداری آنها بسیار بالاست. همچنین سالمندان دچار بیاختیاری ادرار و برخی اختلالهایی هستند که در تمام زندگی خود داشتهاند اما در سالمندی به دلیل تحلیل جسمانی و روانی آن آسیب و اختلال بیشتر و جدیتر خود را نشان میدهد مثل اختلال بیقراری و بیتوجهی که از کودکی شروع میشود و در بزرگسالی نیز ادامه پیدا میکند. یعنی به غیر از تحلیل جسمانی ممکن است برخی آزردگیهای روحی و روانی نیز مزید بر عللی مثل فقر باشد و در سالمندی فرد را آزار دهد. بنابراین هر فردی در طول زندگی خود باید متوجه این مسئله باشد که قرار است سالمند شود پس باید سبک زندگی خود را به نحوی انتخاب کند که سالمندی همراه با سلامت را تجربه کند.
وی با تأکید بر اینکه سلامت فقط شامل سلامت جسمانی نیست و باید افراد به همه ابعاد سلامت خود توجه کنند، گفت: سازمان بهداشت جهانی تندرستی را جسمانی، روانی و اجتماعی میداند و اگر کسی بیماری جسمانی ندارد به معنا این نیست که سلامت روان هم دارد! ممکن است فرد سالمندی از نظر ظاهر جسمانی مشکلی نداشته باشد اما از نظر روانی دچار آسیبهای متعددی باشد. مسئله سلامت معنوی نیز بسیار مهم است و خلأ و نبود سلامت معنوی آسیبهای متعددی به سالمندان وارد میکند. اگر در خانواده سالمندی حضور دارد اعضا باید همه ابعاد سلامت او را مورد توجه قرار دهند و فقط توجه به سلامت جسمی سالمندان کافی نیست.
ترس سالمندان از بیماری
وی در پاسخ به اینکه آیا پذیرش این موضوع که بخشی از بیماریها به دلیل کهنسالی است، از نظر روانی تأثیری در سالمندان دارد؟ گفت: در کشورهای توسعه یافته بر روی سالمندی مطالعات زیادی انجام شده و نظریه پردازان معروفی مثل اریکسون نظریهای را ارائه کردهاند که همه ادوار سنی به خصوص بزرگسالی را شامل میشود. واقعیت این است که گاهی با بیماری مواجه هستیم اما آن بیماری ما را از پا نمیاندازد بلکه ما از ترس آن بیماری زمینگیر میشویم. در تحقیقاتی که در مورد سقوطها انجام شده علت مرگهایی که در اثر سقوط اتفاق میافتد مربوط به سکته قلبی است یعنی اگر فرد در اثر سقوط زمین میخورد دچار شکستگی دست یا پا میشد اما وحشت از زمین خوردن موجب مرگ فرد شده است. مسئله مهم دیگر در حفظ سلامت روان سالمندان مواجهه با مرگ است. در سالمندی با افرادی مواجه هستیم که دچار محدودیتهای جسمی شده و رفته رفته با مسئله و فکر مرگ مواجه میشوند و از این مسئله ترس دارند. ولی اگر سلامت روان داشته باشند این سلامت و شادابی روانی حتی بر روی عملکرد جسمانی آنها هم تأثیر میگذارد و موجب بهبود شرایط جسمانی آنها میشود. همین شادابی بر روی نگرش آنها بر روی مرگ نیز تأثیر دارد.
نظری تصریح کرد: در سالمندی متأسفانه با یک مسئله که به شدت عمومیت هم دارد مواجه هستیم. ما روانشناسان وقتی با نوجوانان صحبت میکنیم به آنها توصیه میکنیم نقشه راه زندگی خود را ترسیم و برنامهریزی کنند که طی ۱۰ یا ۲۰ سال آینده میخواهند به کجا برسند و چه کار کنند. در واقع از آنها میخواهیم هدفگذاری کنند اما مسئله هدف و هدف درمانی فقط مربوط به نوجوانان نیست.
وی ادامه داد: بسیاری از افراد درگیر مسئله بیهدفی هستند یعنی در مورد خودشان و انگیزههای حیاتشان نگرش درستی ندارند. این افراد تصور میکنند این دنیا عالم بقاست و هر آنچه باید انجام میدادند منحصر به سن جوانی بود و پیری پایان زندگی است در حالی که در قرآن کریم تصریح شده است که حیات باقی در آخرت است. در دنیایی که درگیر بیماری و ناکامی و درد و مرگ هستیم بقای واقعی وجود ندارد و اگر بدانیم در دنیای خاکی به دنبال چه چیزی میگردیم و مرگ پایان مسیر نیست بلکه یک مرحله گذار از این یک زندگی به زندگی دیگر است، در این حالت برای مواجهه با مسائل سالمندی و البته مرگ آمادهتر خواهیم بود و کمتر دچار مشکلات روانی ناشی از تحلیل جسمانی میشویم.
عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی دانشگاه تهران تصریح کرد: وقتی سلامت روان ما دچار آسیب میشود، دچار اضطراب، افسردگی، خشمهای تند و غیر قابل کنترل و ... میشویم و معمولاً مشکلات خواب، تغییر وزن، تغییر اشتها، انزوا، گوشهگیری و بعضاً حتی روی آوردن به الکل و مواد مخدر نیز اتفاق میافتد و احساس بیارزش بودن حتی موجب خودکشی میشود. این ناامیدی حتی در اقشار تحصیل کرده و روشنفکر ما نیز رسوخ کرده و تأثیرات منفی خود را گذاشته است. این تصور که دیگر هیچ امید یا هدفی وجود ندارد موجب تأثیرات مخرب روحی میشود. در حالی که سالمندی برههای از زندگی است و قرار نیست در آن بیهدف و بدون امید و برنامه باشیم.
هدف داشته باشیم
وی اضافه کرد: وقتی در بزرگسالی و در ادامه سالمندی درگیر هدفهای قابل دسترس نیستیم درگیر مشکلات روانی میشویم. به همین دلیل بزرگسالان و سالمندان ما هم باید برای خودشان هدف ترسیم و تلاش کنند به اهدافشان برسند؛ سالمندی اصلاً به معنی گذراندن زندگی بیهدف نیست.
نظری به نتایج مطالعهای در سال ۹۴ اشاره کرد و گفت: این مطالعه از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا و با همکاری وزارت بهداشت و پژوهشکده علوم بهداشتی جهاددانشگاهی بر روی دو هزار و ۵۷۱ نفر انجام و مشخص شد اطلاعات سلامت بزرگسالان بین ۱۸ تا ۶۵ سال ما بسیار محدود و ضعیف است و از هر دو نفر یک نفر درگیر مطالعه محدود در مورد سلامت خود است. همچنین مشخص شد از ۵۵ سالگی تا ۶۵ سالگی بیشترین محدودیت اطلاعاتی در حوزه سلامت وجود دارد و ۵۰ درصد بزرگسالان ما در مورد سلامت جسمانی خودشان اطلاعات کافی ندارند و مهمترین منبع اطلاعاتی آنها نیز رادیو و تلویزیون است. وقتی اطلاعات سالمندان ما در حوزه سلامت خودشان تا این حد پایین است، یعنی حتی روشهای مراقبت از خودشان را هم نمیدانند و این بسیار نگران کننده است.
وی اضافه کرد: تحقیق دیگری نشان داده سالمندانی که در پارکها حضور دارند دارای تحصیلات بالایی هستند و بین سالمندانی که پارکنشین شدهاند پزشک، مهندس، وکیل و ... داریم که میتوانیم از گنجینه توانایی و دانش آنها استفاده کنیم. اما آیا ما از دانش این قشر فرهیخته استفاده میکنیم؟ اگر از توانمندی این افراد استفاده شود به سلامت روان این افراد نیز کمک شایان توجهی میکند.
این روانشناس با تأکید بر اینکه خود سالمندان باید همانطور که مراقب سلامت جسمانی خود هستند مراقب سلامت روانی خود نیز باشند، گفت: فرهنگ ایرانی فرهنگ عاطفه است و همچنان سپردن سالمندان به خانه سالمندان در میان مردم مذموم شمرده میشود. این افتخاری است که در فرهنگ ما وجود دارد. حضور سالمندان در متن و بطن خانواده در سلامت روان آنان به شدت مؤثر است و اینکه همچنان نگاه این باشد که بزرگسال فرهیخته ما محیط خانواده را تلطیف میکند، میتواند در تربیت فرزندان، هدایت صحیح مسائل تربیتی و ... و در حفظ خود ارزشمندی سالمندان مؤثر است.
احترام؛ تضمینکننده سلامت روان سالمندان
وی تصریح کرد: بزرگسالانی که در محیطهای پویا حضور دارند و درگیر فکر و تأمل میشوند کمتر دچار آلزایمر، افسردگی، خودکشی و ... میشوند، ولی بزرگسالانی که کمتر این فضا را دارند بیشتر درگیر تحلیلهای روحی و روانی میشوند و زودتر صدمه میبینند. آیات قرآن کریم نیز به ما دستور میدهد کوچکترین بیاحترامی نسبت به سالمندان نکنیم و حتی کلمه «اف» را برای آنها به کار نبرید. تأکید اسلام بر احترام به سالمندان است و همین احترام به شدت به تضمین سلامت روان بزرگسالان کمک میکند. البته احترام بخشی از این مسئله است و اصل موضوع این است که وقتی فرد مسیری از کمال را ترسیم و طی کرده، به انتها و گوشهگیری و بیهدفی نمیرسد چون برای خود مسیری از کمال را تعریف کرده که هر چه قدر جلوتر میرود تداوم دارد و به انتها نمیرسد.
نظری گفت: بزرگانی مثل دکتر حسابی را در جامعه نگاه کنید که علیرغم سن بالا و محدود شدن فعالیتشان همچنان به شدت در جامعه تأثیرگذار بودند. الگویی مثل حضرت علی(ع) وقتی در مورد هدف صحبت میکند میفرماید: «آه از اینکه این راه بسیار طولانی است و مهلتی که ما داریم محدود است»؛ ولی ما زود تمام میشویم و به بنبست میرسیم و تصور میکنیم عمر ما از تولد شروع میشود و تا بازنشستگی ادامه پیدا میکند و بعد بدون هدف در پاک مینشینند یعنی یک سیکل معیوب که تمام میشود و بعد هم منتظر هستند که مرگ به سراغ ما بیاید. مولوی میگوید حاصل عمرم سه سخن بیش نیست، خام بدم، پخته شدم سوختم و این سوختن یعنی فنا شدن و فانی شدن در یک حقیقت بزرگتر؛ پس مسئله مهم هدف است و سالمندی که برای زندگی خود هدف دارد، به بن بست نمیرسد.
انتهای پیام