«شیعه نیوز»: دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان را در زیر می خوانیم:
دعای روز نوزدهم ماه رمضان
اللّٰهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّى مِنْ بَرَکاتِهِ، وَسَهِّلْ سَبِیلِى إِلىٰ خَیْراتِهِ، وَلَا تَحْرِمْنِى قَبُولَ حَسَناتِهِ، یَا هادِیاً إِلَى الْحَقِّ الْمُبِینِ.
خدایا، در این ماه بهرهام را از برکتهایش کامل گردان و راهم را بهسوی نیکیهایش هموار نما و از پذیرفتن خوبیهایش محرومم مساز، ای هدایت کننده بهسوی حق آشکار.
برای افزایش یا کاهش صدا از کلیدهای بالا و پایین استفاده کنید.
تفسیر:
فراز اوّل از دعای روز نوزدهم این گونه آغاز می شود:
خدایا! در این روز، بهره ام را از برکاتش فراوان گردان.
به نعمت فراوان و همراه با سعادت، «برکت» می گویند. ماه رمضان نیز از نظر رحمت و مغفرت بر ماه های دیگر زیادت و برتری دارد، بنابراین ماه با برکتی است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز در خطبه ی شعبانیه چنین می فرمایند:
ای مردم! ماه خدا به سوی شما می آید در حالی که با برکت و رحمت و مغفرت همراه است.
این برکتی که از خدا می خواهیم، افزونی در رزق و برکت در عمر و سایر امور را دربر می گیرد. در روایت های اسلامی، از مواردی نظیر: اذان گفتن، اطعام دادن، قرائت قرآن در خانه ها و سلام کردن بر اهل خانه، به عنوان اسباب برکت، یاد شده است، اما آن چه مانع برکت است، ناسپاسی و ناشکری در مقابل نعمت های الهی است؛ زیرا یکی از اسباب زیادی نعمت، شکر آن نعمت است. در روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که:
وقتی خیانت ها ظاهر شد، برکت ها از بین می رود.
آری، به تجربه ثابت شده است که هرگاه خیانت و جنایت در میان مردم رواج پیدا کند، گرفتاری ها و نابسامانی ها بیشتر می شود و برکات الهی به خاطر بی لیاقتی انسان ها از میان آنان رخت بر می بندد. برکت در وجود بسیاری از مخلوقات الهی دیده می شود مانند برکت در انبیای الهی علیهم السلام، امامان معصوم علیهم السلام، بُقاع متبرکه، کتب آسمانی، باران، ایام اللّه و هرآنچه خداوند به انسان عنایت می کند.
رمضان نیز از ایام اللّه است و ماه خیر و برکت به همین دلیل خداوند متعال برای شب ها، روزها و لحظه های آن، خیر و برکت خاصی قرار داده است تا انسان ها از این سفره ی پر نعمت و برکت، بیشترین بهره را ببرند.
برای روشن شدن معنای برکت، داستانی را از زندگانی معصومین علیهم السلام نقل می کنیم. یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم دوازده درهم خدمت آن حضرت آورد تا پیراهنی تهیه فرمایند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به حضرت علی علیه السلام فرمودند که: با این مبلغ، پیراهنی برای من تهیه کن وقتی پیراهن را آوردند، فرمودند:
کاش به جامه ی خشنی تبدیل می شد، زیرا علاقه ندارم این لباس فاخر را بپوشم.
علی علیه السلام پیراهن را پس دادند و با چهاردرهم پیراهنی دیگر خریدند. در بین راه فقیر برهنه ای درخواست پیراهن کرد. پیراهن را به او دادند و پیراهن دیگری خریدند به همان چهار درهم. در بین راه کنیزی را دیدند که گریه می کرد؛ زیرا چهار درهمش را گم کرده بود و می ترسید به خانه برگردد. آن حضرت وسیله ی مورد نظر او را برایش خریداری کرد، اما باز هم آن زن گریه می کرد.
در ادامه ی شرح دعای امروز در داستان مفهوم برکت در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام چنین آمده است:
امام با دیدن چشم های گریان آن زن فرمودند: «دیگر چرا گریه می کنی؟! عرض کرد: «چون دیر شده است، می ترسم به خانه برگردم و صاحبم مرا آزار دهد.» آن حضرت به همراه او به منزل صاحب کنیز رفتند و از او شفاعت کردند. صاحب کنیز، او را به حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم بخشید و پیامبر نیز کنیز را آزاد کرد. سپس فرمود: «یا علی! چه دوازده درهم با برکتی بود. دو برهنه را پوشانیده و بنده ای را آزاد کرد.» این مسأله یک نمونه از برکت در مال بود، امّا گاهی برکت، در زمان و عمر است. وقتی خداوند به عمر انسان، برکت عنایت کند، وی از آن بهره های کافی می برد و معنای حیات را درک می کند. بزرگان دین و دانش عمرهای پربرکتی داشتند. اندیشمندانی چون شهید مطهری رحمه الله و علامه طباطبایی رحمه الله در مدت کوتاه عمر، آثار علمی، اجتماعی و سیاسی فراوانی از خود برجای گذاشتند و برای اسلام و مسلمانان خدمات پایدار و شایسته ای انجام دادند. برکت در عمر به معنای طول عمر نیست. بلکه نیک بهره جستن از یکایک لحظه های زندگی است هرچند این لحظه ها کوتاه تر از زندگی برخی دیگر باشد.
در فراز دوم از دعای امروز چنین آمده است:
خدایا! در این روز، راهم را به خیرات آن، هموار ساز.
برای رسیدن به خیرات این ماه عزیز و پربرکت، باید از گردونه های صعب العبور و دشواری گذشت. بنابراین باید خود را آماده کرد و به جهاد اکبر شتافت. باید با هواهای نفسانی و گناه و معصیت به مبارزه برخیزیم تا بر شهوات چیره شویم. در این راه بایستی بر خشم و غضب لجام نهیم، دهان را از ناشایستی ها فرو بندیم، اندرون را از حرام تهی سازیم و دیده را از گناه بپوشانیم. دست یازیدن به هریک از این کارها وسیله ای است برای همواره کردن این راه دشوار.
پیمودن این راه دشوار نیز تنها با امداد ذات حق میسر است. با دستگیری و عنایت الهی است که می توانیم از سنگلاخ ها و صخره های دشوار بگذریم و به قله ی خیر و سعادت ابدی برسیم. روزه داری، سحرخیزی، تلاوت قرآن، راز و نیاز با خداوند، اطعام فقرا و مساکین، ترحّم به یتیمان، احیای شب های قدر، و توبه از گناهان در شمار خیر و برکت های این ماه پرفیض هستند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره ی «خیر» می فرمایند:
خیر انسان به زیادی مال و فرزند نیست، بلکه در زیادی علم و عمل اوست.
قرآن کریم نیز «اموال» و «اولاد» را از موانع مهم ذکر الهی می داند. در آیه ی نهم سوره ی «منافقون» چنین می گوید:
ای گروه اهل ایمان! اموال و اولاد شما، مانع از ذکر خدا و موجب غفلت نشوند؛ زیرا اگر کسی چنین کند، جزو زیانکاران خواهد بود.
از این آیه شریفه، می توان نتیجه گرفت که علاوه بر تلاش برای رسیدن به خیرات، باید موانع راه را نیز از میان برداشت. در حقیقت، دوری از غفلت و ذکر خداوند متعال، راهگشای آدمی در رسیدن به خیرات است.
فراز سوم از دعای امروز نیز این گونه است:
خدایا! مرا از پذیرفته شدن حسناتت، محروم مکن،ای راهنما به سوی حقّ آشکار!
چه بسا انسان کار نیکویی انجام می دهد، ولی از آن نتیجه نمی گیرد و مورد قبول واقع نمی شود؛ چون آن را با صدق و اخلاص و توجه کامل انجام نداده است. ملاک و معیار ارزش اعمال فقط انجام ظاهری آن نیست بلکه مهم، پذیرش و قبولی است.
بدین ترتیب هیچ گاه نباید به کارهای خوب خود مغرور شویم واز خداوند طلبکار باشیم، بلکه همیشه باید بین خوف و رجاء بسر بریم؛ یعنی از گناهان گذشته ی خود بترسیم و به آینده و رحمت الهی نیز امیدوار باشیم؛ زیرا امید راه را بر آدمی هموار می سازد.
به هر صورت از ما عبادت و اخلاص و بندگی و از خداوند متعال، کرامت و عفو و بخشش، برازنده و سزاوار است. خداوند متعال، در قرآن کریم شرط قبولی عبادت ها را، تقوا و پرهیزگاری می داند و در داستان هابیل و قابیل چنین می فرماید:
خداوند از پرهیزگاران می پذیرد.
در ذیل این آیه ی شریفه، روایتی از علی بن الحسین علیه السلام در تفسیر شریف «المیزان» نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که پسران آدم قربانی خود را انتخاب می کردند، یکی از آن دو از میان گوسفندانی که خود پرورش داده بود، گوسفندی فربه تر قربانی کرد و دیگری یک دسته سنبل از بدترین قسمت زراعت خود آورد. در نتیجه، قربانی صاحب گوسفند، که همان هابیل باشد، قبول شد و از آن دیگری قبول نشد. بدین جهت قابیل بر هابیل خشم کرد و گفت: به خدا سوگند! تو را می کشم. هابیل در پاسخ برادرش گفت: خدای تعالی تنها از متقیان قبول می کند و تو اگر برای کشتن، دست به سویم دراز کنی، من هرگز دست به سویت دراز نمی کنم؛ زیرا من از «رب العالمین» می ترسم و می خواهم تو هم گناه مرا به دوش بکشی و هم گناه خودت را، تا از اهل آتش شوی و سزای ستمکاران همین است.
از مجموع آیات و روایات به دست می آید که قبولی اعمال در گرو کیفیت عمل است. معیار قبولی، تقواست و یکی از شرایط تقوا، اخلاص است. پس باید با دقت بیشتر، خانه ی دل را از غیر خدا زدود و کار را فقط برای رضایت و خوشنودی او انجام داد. هیچ چیز هم چون ریا و مردم فریبی، آفت عبادت نیست و از سوی دیگر، هیچ چیز چون خلوص، به عبادات و اعمال انسان ارزش نمی بخشد. البته داشتن اخلاص، بسیار دشوار است و دل و جان را از تهاجم وسوسه های ابلیسی رهاندن، رنجی بزرگ در پی دارد و همتی بلند و اراده ای نیرومند می طلبد.
درباره ی اهمیت تقوا و اخلاص در عمل خداوند در قرآن کریم چنین می فرماید:
هیچ دستوری عبادی برای مردم نیامده، مگر این که به اخلاص در آن امر شده است.
نشانه ی اصلی قبولی هر عملی، میزان تأثیر آن در کردار و زندگی انسان است، در این باره امام صادق علیه السلام می فرمایند:
اگر نماز، انسان را از گناه و زشتی باز دارد، پذیرفته شده است.
انتهای پیام