مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی پرهیز از غلو و مبارزه با انحرافات را ویژگی شاعر متعهد می دانستند
شفقنا- حجت الاسلام اکبری شاهرودی گفت: مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی، مطابقت دقیق اشعار با آیات و روایات، پرهیز از غلوّ و مبارزه با انحرافات و کژیها را از ویژگی های شاعر متعهد می دانستند.
۲۷ شهریور روز شعر و ادب فارسی است. به همین بهانه، خبرنگار شفقنا میهمان حجت الاسلام اکبری شاهرودی در کربلای معلّی بصورت غیرحضوری شد تا حکایات و خاطرات خود را از سالها حضور در محضر مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی و نگاه فقیهانه ایشان به شعر و ذوق و قریحه ادبی بازگو کند.
بفرمایید نگاه مرجع فقید به شعر چگونه بود؟
– باسلام و ادب به محضر شاعران گرانقدری که با نیّتی الهی از نعمت بزرگ ذوق و قریحه ادبی در راه معرفت خدا و سعادت بشر و مبارزه با ظلم و جور استفاده میکنند.
همانطور که میدانید خاندان آیت الله صافی گلپایگانی (رض)، از بیوتی بودند که علاوه بر تخصص و تبحّر در فقه و اصول و کلام و حدیث و تفسیر، در ادب عربی و فارسی، ید طولایی داشتند و علاوه بر حفظ هزاران بیت شعر عربی و فارسی، دیوانها و نوشتههایشان مزیّن به سرودههای عربی و فارسی خودشان در توحید و مدایح و مراثی پیغمبر و اهل بیت طاهرین حضرت صلوات الله علیهم اجمعین و پند و اندرز است.
مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی که بقیه السلف این خاندان عظیم بودند علاوه بر مقامات علمی و معنوی کم نظیر، از این قریحه و ذوق بسیار برخوردار بودند بنحوی که شعرا و ادبا در مواجهه با ایشان، به این نکته اعتراف میکردند.
ایشان، قریحه شعری را از آیات بزرگ الهی میدانستند که همطراز خلقت آسمانها و زمین، میتواند نشانی از خداوند جل جلاله باشد.
آن مرحوم میفرمودند که شکر این نعمت بزرگ و آیه عظیم الهی این است که شاعر، آن را در راه معرفت خالق و اولیای او و ظلم و جورستیزی استفاده نماید و اگر کسی از آن در خلاف مسیر سعادت بشر و دفاع از ظلم و زمامداران آن بکار گیرد کفران نعمت کرده و مستوجب عذاب است.
شنیدهایم که پدر ایشان در امر شعر ماهر بودند. درست است؟
بله، مرحوم آیت الله آخوند ملامحمد جواد صافی شخصیت بی نظیر این خاندان بودند که الحق و الانصاف در وادی ادب عربی و فارسی مانند سایر عرصهها، بسیار درخشان ظاهر شدهاند.
اشعار عربی و فارسی ایشان طعنه به اشعار شعرای بزرگی، مثل سنایی و عنصری و حافظ میزند.
هر کسی دیوان اشعار و آثار دیگر ایشان را مطالعه کند بخوبی به قدرت بالای قریحه و استفاده ایشان از شعر در بیان معارف قرآن و اهل بیت علیهمالسلام پی خواهد برد.
خاطرم آمد در دهه هشتاد که رهبر انقلاب به قم تشریف آوردند و در منزل مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی حضور یافتند، از کتاب «کلمه الحق» آیت الله آخوند ملامحمد جواد صافی تجلیل کردند و از طبع جدید آن سوال میفرمودند؛ همان کتابی که تاریخ منظوم دوران نحس پهلوی بود و در اواخر رژیم، به دستور حضرت امام (ره) چاپ و منتشر شد.
به هر حال ایشان طبعی بسیار قوی و فوق العاده داشتند، از باب نمونه آقا نقل میکردند یک وقتی در انجمن ادبی گلپایگان که علما و رجال علم و ادب جمع میشدند، کسی تحدّی کرد که کسی نمیتواند مانند فلان شعر فرّخی شاعر سلطان محمود غزنوی، آن شاعر پر آوازه بیاورد، که پدر مرحوم آیت الله صافی شعر بلند را درباره ولادت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه سروده بودند و همه را شگفتزده نمودند. مطلع آن شعر که به صنعت بسیار مشکلِ (جمع و تفریق) سروده شده این است:
به فیروزتر زمان، به زیباترین بهار
به نیکوترین شبی، به روشنترین نهار
یکی روح خرّمی، یکی جان آدمی
یکی چون صباح وصل، یکی چون رُخان یار
بیشتر اشعار مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در چه زمینهای است؟
مرحوم آقا در بیان معرفت خداوند و ولایت اهل بیت علیهم السلام اشعار بسیاری دارند و البته در عرصه مهدویت، این ابیات بیشتر است.
دیوان شعر ایشان را در اواخر حیات مبارکشان جمعآوری کردم که امیدوارم به زودی چاپ و منتشر شود.
شعرهای مناسبتی ایشان هم بسیار است که پیرو یک واقعه یا حادثه خاص سروده شده است، مثل تضمین شعر قیصر امینپور یا نگاه به مکتب ایران پرستی یا شعری در رد فلسفه و دوری از معارف اهل بیت علیهمالسلام و… که انشاء الله اگر فرصت شد چند نمونه را ذکر خواهم کرد.
علت تاکید ایشان بر سرودن اشعار توحیدی چیست؟
ببینید توحید، آن هم توحید برگرفته از معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام یک توحید ناب است که محور جهانبینی صحیح و سعادتبخش است. مرحوم آیت الله صافی با توجه به همین نکته، با باور قلبی، به خواندن، حفظ و سرودن اینگونه اشعار علاقه بسیاری داشتند.
در حدود پانزده سالی که خدمتشان توفیق تشرّف داشتم شاید روزی نبود که ایشان اشعار توحیدی را زمزمه نکنند و حالت خضوع و خشوع در برابر ذات خداوندی برایشان حاصل نشود.
خاطرم هست در همین سال آخر حیات، بیت شعر زیر را که بسیار علاقه به آن داشتند دادم به یکی از آقایان خوشنویس و نوشتند و آن را در اتاقشان مقابل خود گذاشته بودند و دائماً تکرار میکردند و بقیه را هم به خواندن آن تشویق میکردند و میفرمودند که خواندن این شعر و تامل در آن، ذکر خداوند است و بسیار ثواب دارد. آن بیت این بود:
سحر گنجشککان در جیک جیکند
به تسبیح خدای لا شریکند
داستان تضمین شعر قیصر امینپور چیست؟
معظم له احتیاط میفرمودند و در پاسخ استفتائات، اگر پشت برگه استفتا یا ذیل آن خالی بود پاسخ را آنجا مینوشتند و از اسراف جلوگیری میکردند.
یک روز استفتایی آمده بود که وقتی پشت برگه را نگاه کردند متوجه شدند که سه بیت زیبا درباره امام زمان علیهالسلام نوشته شده است و بدون اینکه بدانند برای کیست از آن استقبال کرده بودند و با همان وزن شعری سرودند که بعدها معلوم شد شعر آقای قیصر امین پور است:
طلوع میکند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم میپرد، نشانه چیست؟
شنیدهام که میآید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر از هزار بار بهار
کسی، شگفت کسی آن چنان که میدانی
جایی گفته بودید که ایشان به دیوان عاشورایی (نیمروز عاشورا) علاقه عجیبی داشتند. کمی توضیح میدهید.
بله، واقعاً این دیوان مورد علاقه خاص ایشان قرار داشت، و مخصوصا سال آخر حیات طیّبهشان، انیس و مونس ایشان بود. ایشان با شاعر این مجموعه ارزشمند، یعنی مرحوم محمّد بیریای گیلانی، در ایام جوانی که گلپایگان بودند، آشنایی پیدا کردند.
این دیوان جانسوز، حاصل چهار سال مطالعه عمیق و دقیق شاعر گرانقدر درباره نهضت جاودان عاشوراست و انسان را بیاختیار با کولهباری از معرفت، راهی وادی پر سوز و گداز کربلا میکند.
روزی به حقیر دستور فرمودند با آقایان عتبه مقدّسه حسینیه علیه السلام تماس بگیرم و از همانجا از این دیوان، بسیار تجلیل کردند و توصیه به طبع و نشر آن نمودند که بحمدالله این مجموعه گرانبها به همّت مسئولان موسسه وارث الانبیاء علیهمالسلام عتبه مقدّسه، جهت طبع و نشر آماده شده است و به زودی منتشر خواهد شد.
نظر ایشان در رابطه با اشعار مولوی و عطار و … چه بود؟
باید دو عرصه را از هم جدا از حیث برخی ابعاد و با هم، از جهت ابعادی دیگر ببینیم.
بله، مثل ملّای رومی و عطار و … از حیث ادبیات، بسیار عالی و ممتاز هستند و معظم له بسیاری از اشعار اینها را حفظ داشتند و در برخی آثارشان نوشتهاند لیکن بینش اعتقادی قرآنی و روایی ایشان، باعث شده بود که جزءنگر نباشند، بلکه نگاه مجموعی به این نوع اشعار داشته باشند، یعنی در عین اینکه آنها را دارای انحراف در عقاید و خارج از مسیر عقاید اهل بیت علیهمالسلام میدانند لیکن از حیث ادبی از اشعارشان استفاده میکردند و تبیین این انحرافات را نیز لازم میدانستند.
ویژگیهای یک شاعر متعهّد در کلام آن فقیه عالیقدر چیست؟
آنچه از مجموع بیانات و نوشتارهای مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی درباره ویژگیهای شاعر متعهّد استفاده میشود اولی مطابقت دقیق با آیات و روایات است یعنی باید اشعار برگرفته از حکمت ها و اندرزهای آیات و روایات باشد. نکته دوم پرهیز از غلوّ و مبارزه با انحرافات و کژیهاست یعنی شاعر متعهد کسی است که با اشعار خود از معارف دفاع کند و با انحرافات، مبارزه علمی و هنرمندانه نماید.
ویژگی بعدی، لزوم ظلم و استکبار و استحقار ستیزی در اشعار است. ایشان این بیت شعر را زیاد تکرار میفرمودند:
دانی چرا در سیر خود بر خویش می لرزد قلم
ترسد که ظلمی را کند در حق مظلومی رقم
ظاهراً مرجع فقید بر بدیههسرایی هم مسلط بودند؟
بله همینطور بود. تعریف میکردند در جوانی یک وقتی صمصام قمی، به گلپایگان آمده و در منزل پدر آیت الله صافی وارد شده بود.
صمصام در محضر مرحوم آخوند شروع کرده بودند به خواندن شعری که تازه سروده بودند.
مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی میفرمودند بعد از اینکه ایشان خواند من شعری بلند بداهه با همان وزن گفتم و با صدای رسا خواندم بطوری که صمصام گفت کاش شعر مرا هم شما با این صدای رسا و شیوا میخواندید. مطلع شعر صمصام این بود:
یاران تا چند و کی ره به خطا میروید
فرونیفتید پس که از قفا میروید
از پی دیو هوس سوی هوی میروید
از این خطرناک ره تا به کجا میروید
لکم فبئس المصیر یا ایها المجرمون
اگر امکان دارد از ابیاتی که ایشان زیاد تکرار میکردند چند نمونه بفرمایید؟
بله عرض شد که ایشان بیشتر اشعار معارفی را حفظ داشتند و میخواندند.
مثلا دو بیتی زیر را زیاد میخواندند:
موحد چه در پای ریزی زرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است بنیاد توحید و بس
یا ابیات:
تاریخ جهان که قصه خرد و کلان
ثبت است در آن ز شیرمردان و یلان
در هر ورقش بخوان که در عام کذا
قد مات فلان و فلان و فلان
یا شعر:
در دیده تنگ مور نور است ز او
در پای ضعیف پشه زور است ز او
ذاتش سزاست مر خداوندی را
هر وصف که ناسزاست دور است ز او
یا این شعر را که:
زمین در جنب این نُه طاق خضرا
چو خشخاشی بود بر روی دریا
تو خود بنگر از این خشخاش چندی
سزد گر بر بروت خود بخندی
انتهای پیام