به گزارش «شیعه نیوز»، ازبکستان محمولههای سیبزمینی ایران را پس فرستاد، روسیه واردات فلفل از ایران را ممنوع کرد، محمولههای کیوی ایران نیز از هند برگشت داده شد، ترکمنستان هم واردات سیبزمینی از مبدا ایران را ممنوع کرد. رفتاری که علت همه آنها مشترک است؛ ناسالم بودن مواد ایرانی و وجود سم در این محصولات؛ اتفاقی که آبرو و اعتبار کشاورزی ایران را به خطر انداخته و از سوی دیگر مردم کشور را با پرسشهای بزرگ مواجه کرده است.
نخست آنکه چه مدت است که با مصرف محصولاتی چنین ناسالم جان و سلامتمان در معرض خطر قرار گرفته است؟ دوم آنکه چرا باید از طریق رفتار تجاری سایر کشورها متوجه نا ایمن بودن محصولات کشاورزی بشویم؟ و سومین پرسشی که این روزها در جامعه مطرح شده آن است که به چه دلیل استاندارد محصولات ما چنین نازل شده و چه نهادی مسئولیت نظارت بر کیفیت محصولات غذایی را دارد، نهادی که گویا تاکنون مشغولیتهایی به جز نظارت بر کیفیت تولیدات داخل داشته است.
البته به جز سلامت محصولات کشاورزی حالا توجه به این نکته هم برای شهروندان مهم است که سایر محصولات غذایی تولید داخل به لحاظ سلامت در چه شرایطی قرار دارند آن هم در وضعیتی که سیاستهای اقتصادی کشور به دنبال جلب توجه مردم به کیفیت محصولات تولید داخل است. محصولاتی که گویا نه نظارتی بر کیفیت آنها وجود دارد و نه تولید کنندگان و توزیعکنندگان اهمیتی به سلامت این تولیدات میدهند.
سکوت وزارت بهداشت درباره میزان سلامت مواد غذایی داخلی
مدیرکل فرآوردههای غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو، اما در ارتباط با محصولات کشاورزی برگشت خورده از روسیه مورد سوال رسانههای قرار گرفته و از او پرسیده میشود که براساس بررسی وزارت بهداشت روی محصولات کشاورزی عرضه شده در ترهبارها، وضعیت سموم استفاده شده در این محصولات چگونه است؟ و او در پاسخی مبهم اعلام میکند: «ما این مساله را به سازمانهای مسئول و مجلس گزارش میدهیم، اما وزارت جهاد کشاورزی وظیفه خودش یعنی شناسنامه دار کردن مزارع را انجام نمیدهد.»
این پاسخ مبهم سوالی را در ذهن ایجاد میکند مبنی بر اینکه آیا مردم نباید در جریان سلامت یا عدم سلامت محصولات مورد مصرف خود که ارتباطی مستقیم با جانشان دارد قرار بگیرند؟ جالب آنکه همین مجلس و سازمانهای مسئول نیز تاکنون درباره میزان سلامت محصولات به مردم اطلاعرسانی دقیقی نکردهاند.او همچنین در پاسخی غیرمسئولانهتر در پاسخ به این سوال که مگر وزارت بهداشت مسئول سلامت مردم نیست و چرا اختلاف نظر درباره سلامت محصولات کشاورزی ایرانی وجود دارد؟ عنوان میکند: «همه این مسائل فعلا به جهاد کشاورزی مربوط است و باید از آنها بپرسید. اگر هم قرار است هماهنگی صورت بگیرد باید جلسه برگزار شود که طول میکشد و فعلا تمام مسئولیتهای این موضوع با جهاد کشاورزی است!» و به این ترتیب مهمترین وزارتخانه مسئول تامین سلامت مردم از آگاهی رسانی به مردم سر باز میزند!
جالب آنکه شاهپور علایی مقدم، سرپرست سازمان حفظ نباتات کشور در واکنش به این رخدادها گفته است: «محصولات کشاورزی ایران جزو سالمترین محصولات هستند و چیزی به نام برگشت محصولات ناسالم به داخل کشور نداریم و بر اساس مقررات بین المللی محموله آلوده که گواهی بهداشتی نداشته باشد توسط کشور مقصد امحا میشود.
انکاری که البته به نظر بیفایده آمده و تمام فعالان حوزه صنایع غذایی و کشاورزی بر مشکلات محصولات کشاورزی تاکید دارند. آنچنانکه محمد درویش کنشگر و پژوهشگر محیط زیست در گفتگو با رسانهها پرده از تلاشهای پشت پرده برای مسکوت گذاشتن آلودگی موجود در برخی محصولات برداشته و گفته بود: «میزان (سرب) در پیازهایی که در جنوب تهران کاشته میشود بیش از ۸ برابر استاندارد جهانی است و عملا اعلام کردند ما نمیتوانیم این آمارها را اعلام کنیم و همان زمان من بخشی از آن مطالب را منتشر کردم با من برخورد شد که چرا شما آمارهای محرمانه را منتشر میکنید در صورتی که سوال اصلی این است که چرا مواد غذایی آلوده در اختیار مردم قرار میگیرد.»درباره چگونه آلوده شدن محصولات کشاورزی و تاثیر آنها بر سلامت انسان با دکتر سید احمد شهیدی متخصص صنایع غذایی و عضو هیئت علمی دانشگاه آیتالله آملی گفتگو کردیم.
از گذشته در کشاورزی ما سموم بسیاری استفاده میشود
شهیدی میگوید: «از گذشته در کشاورزی ما سموم بسیاری مورد استفاده قرار میگرفت که علت اصلی آن ریشه در اقتصاد دارد به این معنی که کشاورز یا فردی که محصولی را فرآوری یا صادر میکند از تابع هزینه تبعیت میکند یعنی هزینه و فایده را ارزیابی کرده و سعی میکند شیوهای را انتخاب کند که بیشترین فایده و کمترین هزینه را داشته باشد؛ بنابراین اگر کشاورز به این نتیجه برسد که استفاده از سموم باعث افزایش تولیداتش شده و از سوی دیگر سیستمهای نظارتی نیز قابلیت ردیابی سموم را ندارند یا ردیابی نمیکنند از سموم بیشتری استفاده میکند.»
«از سوی دیگر علیرغم وجود قوانین سختگیرانه در حوزه کشاورزی و نحوه استفاده از سموم، اما قابلیت اجرایی این قوانین پایین است، یکی از علل این مسئله هم ضعف امکانات است؛ زیرا با پیشرفت تکنولوژی قدرت سموم افزایش و به تبع آن میزان مصرف آنها کاهش یافته است. نهادهای نظارتی نیاز به ابزارهای دقیق برای سنجش میزان سموم در محصولات کشاورزی دارند، بنابراین اگر در اداره نظارت بر مواد غذایی یک استان این ابزار وجود نداشته باشد کشاورز از فرصت استفاده کرده و محصولات خود را به بازار میفرستد، زیرا نهاد نظارتی قادر به بررسی سموم نیست.»
«مشکل دیگر نهادهای نظارتی ما ضعف نیروی انسانیست به این معنا که برخی نیروهای انسانی حاضر در سازمانهای نظارتی عملاً امکان و توانایی انجام کار با ابزار دقیقها را نداشته و نمیتوانند ارزیابی را انجام دهند و در چنین شرایطی کشاورز محصولات خود را به بازار میفرستد بنابراین این مشکلات از گذشته بوده و جدید نیست. ما قبلاً هم این محصولات را به کشورهای اطراف مانند عراق، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان صادر میکردیم و کمتر با برگشت کالا مواجه میشدیم درحالیکه همان زمان در این خصوص با کشورهای اروپایی مشکل داشتیم و سوابق زیادی داریم از برگشت محصولات از این کشورها و بهویژه برگشت پسته به دلیل وجود سم آفلاتوکسین در این محصول.»
«دلیل اینکه این روزها حتی کشورهای اطراف هم محصولات ما را برگشت داده و حساسیتشان افزایش یافته آن است که اولاً دسترسی این کشورها به ابزار دقیق تشخیصی زیاد شده و میتوانند محصولات را در مبادی ورودی ارزیابی کنند، دوم آنکه کشورها به دلیل تجارت بینالمللی و مرزهای بازی که دوست دارند با اروپا داشته باشند سعی میکنند استانداردهای بینالمللی را نیز رعایت کنند پس اقدام به ارتقای قوانین داخلی خود کرده و استانداردهایشان سختگیرانهتر شده است. مسئله دیگر علاقهمندی کشورها به حفظ سلامت شهروندانشان است؛ بنابراین اگر قبلاً کشوری مانند ترکمنستان محصولات ما را میپذیرفت امروز تمایل دارد که محصولات سالم را در اختیار شهروندان خود بگذارد.»
«در نهایت هم باید بر در دسترس بودن منابع تأمین محصولات برای کشورها تأکید کرد، مسئلهای که باعث افزایش سختگیری از سوی این کشورها شده است؛ مثلاً وقتی روسیه توسط آمریکا تحریم شد واردات مواد غذایی برایش کمی سخت شد، تجار روس اقدام به خرید محصول از ایران کردند یعنی به دلیل کم بودن دسترسیهایشان به تأمین مواد غذایی از میزان سختگیریهایشان کاسته شد و اگر میزان سم استفاده شده قابل اغماض بود آن را میپذیرفتند، اما وقتی دسترسیها زیاد و راه تجارت باز میشود دیگر ضرورتی ندارد که سراغ محصولات ایرانی بیایند، این موضوع باعث افزایش برگشت خوردن محصولات صادراتی به کشور شده است.»
«در طول تاریخ گیاهان و انسانها سعی کردهاند خود را با محیط زندگی تطبیق بدهند، این تطابقپذیری باعث شده که مثلاً یک سیبزمینی بومی بتواند بهخوبی رشد کرده و در مقابل آفات دوام بیاورد، بنابراین کشاورز با استفاده کمتر از سم میتوانست محصول خوبی برداشت کند، اما بهتدریج طی ۲۰ سال گذشته کشاورزان به این نتیجه رسیدند که سراغ بذر گیاهان غیر بومی بروند مثلاً بذرهایی که تغییر ژنتیکی پیدا کردند و پر محصولتر هستند، وقتی بذر غیربومی که با محل کاشت تطابق نیافته استفاده میشود به دلیل عدم تطابق محصول با آفات دچار مشکل میشود، کشاورز برای حل مشکل از کود و سم استفاده میکند. کشاورز ۲۰ سال پیش از سمومی استفاده میکرد که از اتحادیه اروپا وارد شده و مطلوب بودند. این سموم دارای تأییدیه بوده و میزان آنها از زمان استفاده تا زمان برداشت و رسیدن به بازار به کمتر از حد مجاز میرسید و کاهش مییافت. دلیل این موضوع اصطلاح «نیمهعمر» است.»
به سموم با کیفیت دسترسی نداریم!
«سموم و مواد افزودنی که در کالاهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، نیمهعمر دارند، یعنی وقتی مدتزمان معینی از عمر محصول بگذرد میزان سم استفاده شده به نصف کاهش مییابد، مثلاً اگر ما در فرآوردهای ppb۱۰ سم داشته باشیم (به این مفهوم که در هر یک میلیارد قسمت از فرآورده ۱۰ قسمت سم داریم)، حال اگر نیمهعمر سم سه ماه باشد یعنی بعد از سه ماه نگهداری محصول مقدار سم به ppb ۵ میرسد. از آنجا که کیفیت این سمها بالا و میزان نیمهعمر آن پایین بود، زمانی که محصول به برداشت و بازار میرسید میزان سم به حد مجاز و کمتر از آن میرسید»
«اما در حال حاضر به سموم با کیفیت دسترسی نداریم که علت آن تحریمها، وجود مافیای واردات سم و کود و سوءاستفادههای برخی واردکنندگان است که سعی میکنند سم و کودهایی را وارد کشور کنند که هزینهشان کمتر است. این سموم کیفیت مطلوب نداشته و نیمهعمر بالاتری دارند، در نتیجه وقتی این سموم را به محصول میزنیم با داشتن نیمهعمر طولانی تا زمانی که به بازار ارسال میشوند هنوز میزان سم موجود در کالا بالاتر از حد مجاز بوده و زمان طولانیتر نیاز است تا میزان سم کاهش یافته و به اندازه مجاز برسد. به همین دلیل هم محصولات ما برگشت خورده و در بازار داخلی نیز با مشکلاتی مواجه شده است.»
«بر اساس تحقیقاتی که ما در دانشگاه آیتالله آملی انجام دادیم مشخص شد، به جز مسئله سموم، آلودگی آبها و آلودگی هوا هم روی کاهش سلامت محصولات اثرگذار است، به این معنا که آبهای کشور آلوده شده و ممکن است داخل این آبها سمومی وجود داشته باشد که کشاورزان استفاده نکردهاند یا سمومی بوده که کشاورز استفاده کرده، اما به میزان مجاز، اما با آبیاری محصولاتش با این آبها میزان سم استفاده شده در محصول افزایش داشته است در مواردی هم هوا به سموم آلوده بوده است. توجه به این نکته مهم است که در مواردی اگر آب آلوده بوده بافت داخل محصول هم به سم آلوده شده است. از سوی دیگر در اثر فرآوری یا اثر نگهداری یا اثر شستوشو میتوانیم بر مقدار سم و کاهش آن اثر بگذاریم. در پژوهشی که روی خیار انجام شده نشان میدهد که ۲ روز نگهداری خیار در شرایط سرما و در مراحل بعد شستوشو و پوست کندن آن تا ۶۹ درصد میزان سم در محصول را کاهش میدهد؛ اما بهصورت کلی سموم به داخل بافت محصول هم نفوذ خواهند کرد.»
نقش تجمعپذیری سموم بر کاهش سلامت ایرانیان
(آیا استفاده از محصولات کشاورزی که در آنها از این سموم بیکیفیت استفاده شده بر سلامت مصرف کننده نیز تأثیرگذار است؟): «در پژوهش دیگری که روی ماهی سفید انجام دادیم متوجه شدیم در بافت همه ماهی سفیدهای دریای خزر، سم دیازینون وجود دارد، طبیعتاً در رشد ماهی سم مصرف نمیشود، اما ماهیهای مورد پژوهش ما حاوی سم بودند. مثلاً نحوه ورود سمی به نام دیازینون به این ماهی به این نحو است که این سم زمان حملونقل خربزه و برای نگهداشت آن طی مسیر استفاده میشود که به بافت خربزه هم نفوذ میکند، وقتی ماشین بعد از انتقال بار خربزه شسته میشود، این سم وارد آبهای زیرزمینی شده و به رودخانه و دریا میریزد؛ یعنی از طریق آب وارد بافت ماهی شده است. در عمده موارد پژوهش شده میزان سم وارد شده به بافت ماهی کمتر از حد مجاز بود یعنی مصرف آن مشکل خاصی ایجاد نمیکرد.»
«اما درباره مصرف سموم در بلند مدت نکتهای وجود دارد تحت عنوان خاصیت تجمعپذیری سموم، به این معنا که وقتی داخل بافت انسان وارد میشوند، بخشی از آن دفع شده و بخشی وارد بافتها شده و باقی میمانند، در طول زمان با افزایش مصرف مواد حاوی سموم، سم داخل بافت تجمع یافته و باعث ایجاد بیماریهای مزمن میشود؛ مثلاً باعث سرطان میشود، بسیاری مواقع ما عامل سرطانها و سکتهها را نمیدانیم که عمدتاً علت آن تجمع سموم در بافت بدن و آثار مزمن آن بر سلامت است. ما این موضوع را در آفلاتوکسین موجود در شیر گاو هم مشاهده میکنیم وقتی دامدار سنتی به دامها نان خشک کپک زده میدهد، برخی از سموم ناشی از کپک دفع، بخشی هم وارد شیر و بخشی هم وارد بافت گوشت میشود. وقتی شیر و گوشت به دست مصرف کننده میرسد، تجمع آفلاتوکسین در بدن رخ میدهد، که اثرات منفی بر سلامت بدن دارد.»
(مصرف این سموم میتواند باعث ایجاد ناهنجاریهای جسمی و مغزی و ایجاد بیماریهای مادرزادی در نسلهای آینده بشود؟): «با توجه به اینکه پژوهشی دقیقی روی این موضوع انجام ندادهام نمیتوانم به ضرس قاطع بله یا نه بگویم، اما بر اساس اطلاعاتی که از منابع علمی مختلف به دست آوردهایم احتمال بالایی میدهم که مصرف سموم چنین اثری بر نسلهای بعد داشته باشد. وقتی موضوع سلامتی در کشور را بررسی میکنیم متوجه میشویم که سن سرطان و سکته در کشور کاهش یافته است که ناشی از تغذیه نامناسب، آبوهوای آلوده و ... است؛ بنابراین احتمال زیادی وجود دارد که این موارد تأثیرات طولانی مدت داشته باشد تا جایی که روی نسلهای بعدی هم نشان داده شود.»
نقش مافیای سم و کود در آلودگی محصولات کشاورزی
همانطور که شهیدی در سطور بالا نیز اشاره کرد مافیای واردات سم و برخی واردکنندگان سودجو نقشی بسزا در کاهش کیفیت سمومی مصرفی کشاورزان دارند آنچنانکه به گفته برخی کارشناسان، مافیای سم و کود به گونهای خاص عمل کرده و نظارتی هم بر آنها نیست، محصولات مافیا عمدتا تقلبی و با اطلاعات داده شده درباره کالا مغایر است. کارشناسان همچنین بر این نکته تاکید میکنند که بسیاری از سمومی که با هدایت مافیای سم و کود در کشور ما مصرف میشوند در دیگر نقاط جهان اجازه مصرف ندارند.
حدود دو سال پیش هم نعمت احمدی حقوقدان و یکی از فعالان حوزه کشاورزی نسبت به فعالیت مافیای سم و کود در کشور و نقش آنها در ممانعت از عملکرد علمی برای تولید محصولات کشاورزی هشدار داده و گفته بود: «مافیای سم و کود با هر نوع داده علمی که متضاد با منافعشان باشد مقاومت کرده و علیه دادههای علمی تبلیغات سوء میکنند. مثلا کسانی را داریم که عضو مرکز تحقیقات پسته هستند اما یا خود وارد کننده کود هستند یا در واردات کود و سم و سودآوریها شریک هستند و کارشان مقاومت در برابر دادههای علمی کشاورزی است و حتی کشاورز را وادار به خرید این کودها میکنند.»
او همچنین گفته بود: «در کرمان با هدایت مافیای سم و کود و بسیاری از کارشناسان که متاسفانه متاثر از اینها هستند، تا ۱۶ بار به درخت سم پاشی کردند. این نوع عملکرد باعث شده که درختها از بین بروند و به جرأت میگویم بسیاری از درختها عقیم شدهاند؛ متاسفانه فرمول سم در دست مافیاست و هر طور که بخواهند آن را ترکیب میکنند.»
شهیدی نیز درباره نقش مافیای سم وکود درخصوص آلودگی محصولات کشاورزی توضیح میدهد: «وقتی نیاز داریم در کشاورزی از سم استفاده کنیم، میتوانیم از سمومی استفاده کنیم که مجوز نهادهای بینالمللی مانند اتحادیه اروپا را دارند، در این صورت این اطمینان وجود دارد که کیفیت این سموم بالا بوده و تأثیرات کمتری بر سلامتی دارد، اما اگر فرد بتواند برای خود ایجاد انحصار کرده و شبکهای تشکیل دهد، سپس با سوءاستفاده از شرایط تحریم جلوی واردات محصولات با کیفیت را با بهانههایی مانند آنکه این محصولات را به دلیل تحریم به ما نمیدهند یا این سموم گرانتر هستند، بگیرد و از سوی دیگر سموم و کود بیکیفیت و ارزانقیمت را از کشورهای دیگر مانند چین وارد کند، چنین وضعیتی ایجاد میشود.»
«در واقع با این عملکرد مافیای سم و کود کشاورزی که سم خوب در دسترس ندارد ناچار به استفاده از همین سم بیکیفیت میشود، در نتیجه سود کلانی به جیب وارد کننده انحصاری رفته و کشاورز آموزش ندیده هم از سم بیکیفیت استفاده میکند بدون آنکه از نازل بودن کیفیت سمی که استفاده میکند و تأثیرات منفی آن آگاه باشد. کشاورز در این شرایط وقتی میبیند استفاده از میزان سمی که ابتدا استفاده کرده اثربخش نبوده میزان آن را افزایش میدهد تا نتیجه بگیرد و نمیداند که چه اتفاقی برای سلامت مصرفکننده رخ میدهد.»
منبع: جامعه 24