به گزارش «شیعه نیوز»، طالبان پس از قدرتگیری دوباره در افغانستان وعدههای زیادی مطرح کرده و می گوید از امنیت شیعیان افغانستان حمایت میکند. اما در ماههای اخیر 2 انفجار در مساجد شیعیان باعث کشتار نزدیک به 90 افغان شیعه شده است.
در دو هفته گذشته و پس از حمله به دو مسجد شیعیان در افغانستان، یک خانواده شیعه افغان 3 مرد از 3 نسل خانواده خود را از دست دادند.
"نیویورک تایمز" در گزارشی به شرایط این خانواده پرداخته و در خلال داستان مرگ و میر 3 تن از اعضای مرد این خانواده از آزار و اذیتهای گذشته بر شیعیان این کشور و عملیاتی نشدن وعدههای طالبان در حمایت از شیعیان افغان میگوید.
زمانی که "معصومه رجبی" بستگانش را حین ورود به حیاط خانه دید، گریه کرد.
خانواده و اقوام معصومه در 2 هفته اخیر دو بار در خانه او جمع شدند. بار اول پس از مرگ شوهرش در حمله انتحاری به مسجد شیعیان در شمال افغانستان و بار دوم پس از انفجار مسجد شیعیان در قندهار..
حمله به مسجد قندهار پدر شوهرش را کشت و باعث فرو رفتن ترکش در جمجمه پسر 15 سالهاش شد.
او به بهبودی میثم 15 ساله امید داشت. اما معصومه چند روز بعد با دیدن گریههای آرام مادر و پسرعموهای شوهر در خانه، دانست که پسرش را نیز از دست داده است.
معصومه 32 ساله در حالیکه صورتش را زیر روسری مرطوب از اشکش میپوشاند؛ افزود: "چه طور ممکن است"؟
در دهههای گذشته خشونت، جامعه شیعیان افغانستان را نابود کرده است. این ویرانی ابتدا از سوی طالبان شروع شد که شیعیان را بدعت گذار میدانستند و در سالهای اخیر از سوی گروه "داعش" در افغانستان.
شیعیان افغانستان در مسجد قندهار
زمانی که طالبان در اواخر ماه مرداد قدرت را دوباره در دست گرفت، وعده امنیت بیشتر به شیعیان افغانستان را داد. طالبان وعده داد که شیعیان افغان دیگر هدف طالبان قرار نمی گیرند و دوره خون و خونریزی پایان خواهد یافت. آنها تاکید کردند که اوضاع با دوران قبلی حکومت طالبان بین سالهای 1996 تا 2001 متفاوت خواهد بود.
این بار طالبان به شیعیان اجازه داد که مراسم مذهبی عاشورا را برگزار کنند و یک روحانی شیعه را برای اطلاع رسانی به مناطق شیعه نشیتن اعزام کردند. مقامات طالبان برای نشان دادن همبستگی خود از مناطق شیعه نشین بازدید کردند و قول دادند که دولت جدید بساط امنیت شیعیان را فراهم میکند.
با وجود تمام این وعدهها، حمله به 2 مسجد باعث کشتار بیش از 90 افغان شیعه و مجروح شدن صدها نفر دیگر در ماه مهر گذشته شد و نگرانیها از عملکرد طالبان در باره کنترل اعمال داعش علیه شیعیان را افزایش داد.
نیویورک تایمز نوشت: این حملات همچنین نگرانیهایی در ایران را به عنوان حکومت دینی و شیعه برانگیخت. ایران خود را مدافع شیعیان در سراسر جهان میداند و حملات به شیعیان افغان نگرانی ایران را نیز افزایش داده است.
اکنون بسیاری از شیعیان افغانستان از آغاز فصل جدید خشونت در زندگی خود وحشت دارند. فصلی که زندگی و امنیت آنها را به گروهی وصل کرده که روزگاری به چشم یک هدف به آنها نگاه می کرد.
مردی با نگاه کردن به صندلهای پدر کشته شده خود در بمبگذاری مسجد قندهار گریه می کند
کمتر کسی این واقعیت ویرانگر جدید را مانند "معصومه" زن 32 ساله افغان درک میکند. او و بستگانش در دو هفته سه نسل از مردان خانواده خود را از دست دادند. مردانی که بیشتر عمر خود را در کشوری جنگ زده سپری کردند و در نهایت در اتفاقی خونبار جان باختند.
"عبدالرزاق رجبی" عموی معصومه که 50 سال دارد ، صبح روز مرگ "میثم" 15 ساله گفت: "وقتی طالبان به قدرت رسید، ما انتظار این چیزها را نداشتیم". اما الان نمیتوان گفت که آیا طالبان از ما حمایت میکنند یا خیر".
پس از این حمله سکوتی بهت آور محله آنها را فرا گفت. محلهای پر از خانههای خشت و گلی با کوچههای باریک و سیمهای برق آویزان بر فراز خانهها.
این منطقه یکی از معدود مناطق شیعه و پشتون نشین قندهار است.
برخی از شیعیان این منطقه "هزاره" هستند. یکی از اقلیتهای قومی افغانستان که سالها مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. بسیار از ساکنان شیعه این شهر و مناطق اطراف آن برای فرار از درگیری و فقر به شهرهای جنوبی افغانستان رفته اند.
حاجی "نعمتالله رجبی"، پدرشوهر معصومه حدود 50 سال پیش از ولایت مرکزی "غزنی" افغانستان به قندهار مهاجرت کرد و در آرامش نسبی این شهر زندگی راحتی داشت. او شروع به فروش تجهیزات کشاورزی کرد و کمی بعد با همسرش "صغری" ازدواج کرد. آنها در نهایت صاحب 2 پسر و یک دختر شدند.
"عزت الله رجبی" 33 ساله، پسر "صغری" و "نعمتالله" با معصومه ازدواج کرد و صاحب 3 پسر شد. آنها به قندوز مرکز اقتصادی- تجاری در شمال افغانستان نقل مکان کردند. این اتفاق برای گسترش تجارت خانوادگی منطقی بود اما مادر عزتالله را نگران و وحشت زده کرد. پس از آنکه طالبان بین سالهای 2015 تا 2016 برای مدت کوتاهی شهر قندوز را تصرف کردند، صغری هر هفته با پسرش تماس میگرفت و با التماس از او میخواست که به قندهار بازگردد.
"صغری" و "معصومه" در خانه خود در قندهار برای عزیزان خود که در انفجارهای اخیر افغانستان کشته شدند عزاداری میکنند. آنها در 2 هفته 3 مرد از 3 نسل از اعضای خانواده خود را از دست دادند
با این حال زمانی که طالبان در تابستان گذشته حملات نظامی خود به برخی مناطق شمالی را آغاز کردند، عزتالله نیز در حاشیه خطر قرار گفت.
اما پس از قدرتگیری کامل طالبان در تابستان گذشته و اعلام تعهدات عمومی برای محافظت از شیعیان "عزتالله" گفت که دیگر ترسی ندارد. 10 تا 20 درصد از جمعیت کشور افغانستان را شعیان تشکیل میدهند.
اما حمله انتحاریِ 8 اکتبرِ (16 مهر) داعش، مسجد محل عزتالله در قندوز ویران شد و در این حادثه حداقل 43 نفر کشته شدند.
معصومه با شنیدن صدای انفجار مسجد با سرعت به سمت مسجد دوید زیرا میدانست همسرش برای نماز به آنجا رفته است. او اجساد را که با پارچههای خونینی حمل میشد با دقت رصد و جست و جو کرد. او به دنبال همسر خود بود.
صبح روز بعد نعمتالله پدرشوهر معصومه از قندهار رسید و جسد پسرش را با دست و پای خمیده در سردخانه بیمارستان شهر دید. نعمت الله تا آستانه بیهوشی پیش رفت.
خانواده برای دفن عزتالله به قندهار بازگشتند. کمی بعد نعمتالله برای نشان دادن ایمان تزلزل ناپذیر خود به مسجد محل عبادت و نماز رفت و با اصرار خواست تا "میثم" بزرگترین نوه او همراهی اش کند.
معصومه تسلیم خواسته پدر همسرش شد اما حوالی ساعت 1 ظهر صدای انفجار دیگری شنید. این بار بمبگذاران انتحاری حین نماز جمعه وارد مسجد شدند و فاجعه آفریدند. این انفجار اجساد را به اطراف پرت و فرشهای مسجد را خونین کرد. بازماندگان مات و مبهوت از طریق پنجرههای شکسته از ساختمان بیرون ریختند و عدهای به دنبال عزیزان خود میگشتند.
"احمد ضیا" پسر دیگر نعمتالله پدرش را در میان اجساد یافت. سمت راستش خونآلود، چشمانش بسته و به سختی سخن میگفت. سپس "میثم" را لابه لای پارچه خون آلود دید. هر دوی آنها به بیمارستان برده شدند. میثم تحت مراقبت اساسی قرار گرفت و نعمتالله درگذشت. یکی از 47 نفری که در روز انفجار کشته شدند.
میثم روی تخت سمت راست در بیمارستان. اقوام بالای سر او هستند و از او مراقبت میکنند
بیمارستان قندهار افغانستان
حمله به مسجد بی بی فاطمه شهر قندهار اولین حمله داعش در قندهار بود. قندهار پایگاه تاریخی طالبان محسوب میشود. این اتفاق جامعه شیعیان قندهار را شوکه کرد.
در برخی از مناطق شیعه نشین، خانوادههای عزادار هر روز به قبرستان میروند و برای در گذشتگان این انفجار در ردیف قبرهای تازه دعا می خوانند.
در کنار دروازه قبرستان، گروهی از مردان که از کنار یک قوری چا میگذرند، در باره امنیت صحبت میکنند. برخی میگویند که دولت جدید طالبان آزمایش نشده و نمیتواند با تهدید داعش مقابله کند. برخی دیگر از قصد طالبان برای محافظت از شیعیان اقغانستان سوال میکنند.
خلیل 36 ساله که به قبرها خیره شده می گوید: "طالبان فقط میگوید برای حفظ امنیت شما تلاش میکنیم، چرا باید باور کنیم".
برای رهبران جامعه شیعه افغانستان پیامدهای این بمبگذاری روشن بود.
رهبران شیعه بر این باورند که باید برای حفظ امنیت شخصا کاری کنند. آنها چند روز پس از حمله به مسجد قندهار با مقامات طالبان در مسجد صحبت کردند. هنوز بوی گوشت سوخته در هوا پر بود. شیعیان از دولت طلبان خواستند که سلاحهای توقیف شده از 40 عبادتگاه شیعیان در قندهار به آنها بازگردانند.
زنان شیعه افغان بر سر قبور عزیران و آشنایان در قبرستان قندهار
طالبان موافقت کرده تا سه سلاح را به هر مسجد شیعیان بازگرداند و به خانوادههای قربانیان غرامت دهد.
"حاجی ملا عبدالغفار محمدی" 41 ساله، فرمانده پلیس طالبان در قندهار در مصاحبهای گفت: "این نه تنها حق مردم شیعه، بلکه حق همه مردم قندهار است که در امنیت باشند".
اما هفتهها از این انفجار میگذرد و طالبان هنوز سلاحها را پس ندادهاند و این موضوع باعث شد تا برخی از رهبران شیعه امور محافظتی را تا حدی در دست گیرند.
در جمعه بعد که مردان به سمت مسجد بی بی فاطمه سراریز شدند دو مرد با تفنگ کلاشینکف در ورودی مسچد ایستاند و محافظان لباس شخصی از پشت پیشخوان مغازههای نزدیک به مسجد مراقب اوضاع بودند. گروهی نیز روی پشت بامهای مجاور به صورت قوز کرده نشسته بودند و گروهی نیز اسلحههای خود را به سمت خیابان نشانه رفتند.
با این حال بسیاری در خانه ماندند. احمد ضیا برادر عزت الله قصد داشت به مسجد برود اما مادرش نگذاشت.
صغری مادر احمد ضیا و مادر شوهر معصومه گفت: "او تنها پسری که برایم باقی مانده است".
او نگاه دردناکی به پسرش کرد و نوهاش را به یاد اورد. هفته گذشته میثم در بیمارستان بستری شد. لولهای را وارد مجرای حلق او کردند تا عمل اکسیژن رسانی را انجام دهند. 11 نفر از اقوام میثم برای زنده نگه داشتن او به صورت شیفتی یک پمپ اکسیژن دستی قدیمی را میفشردند. اما او بیهوش شد و پزشکان از مرگ مغزیاش خبر دادند.
کمی بعد خانواده و برای دفن میثم جمع شدند. آنها دیگر برای اجرای مراسم مهارت داشتند. بستگان آنها از خانواده دیدن کردند و در مسجد نماز خواندند. جسد میثم را به قبرستان بردند تا او را درست کنار پدر و پدربزرگش دفن کنند.
انتهای پیام