به گزارش «شیعه نیوز»، بروکسل امنیت و صلح افغانستان را به عنوان بخشی از استراتژی جدید اتحادیه اروپا برای تعامل با منطقه، در اولویت قرار داده و در این راستا با کمک های اقتصادی به دنبال کسب اهداف فوق است.
پایگاه خبری آسیای مرکزی با ذکر این مطلب در گزارشی نوشت: اتحادیه اروپا برای سالهای ۲۰۱۴-۲۰۲۰، مبلغی معادل ۱.۴ میلیارد یورو برای افغانستان اختصاص داده که دقیقاً ۱.۴ برابر بیشتر از بودجه برنامه هر ۵ کشور آسیای میانه در مدت مشابه است اما تأثیر این تزریقات همیشه آشکار نیست. این کمک اقتصادی نشانگر علاقه بروکسل به همکاری با دیگر بازیگران در افغانستان از جمله با کشورهای آسیای میانه است.
در اواسط ماه ژوئن، شورای اروپا استراتژی جدید روابط بین اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی را تصویب کرد. یکی از اصلی ترین دستورالعملهای سند به روز شده، تقویت امنیت در منطقه است. این امر بطور خاصی به معنی توسعه همکاری با کشورهای منطقه و افغانستان و همچنین همکاری مشترک در برنامهها و پروژههای اتحادیه اروپا است.
افغانستان در صلح و آرامش به نفع همه خواهد بود. این امر همچنین باعث تقویت اقتصاد منطقه خواهد شد. در همین راستا "پیتر بوریان" نماینده ویژه اتحادیه اروپا در آسیای میانه پیشتر اعلام کرده بود که "ما از همکاری شرکای آسیای میانه در حفظ صلح در افغانستان و تثبیت آن حمایت میکنیم. این تعامل فرصتهای جدیدی را برای همکاری ما با آسیای میانه ایجاد میکند."
به گفته وی، این همکاریها حاکی از ادامه پروژه مدیریت مرزها در منطقه (BOMCA) و همچنین ادغام آن با یک پروژه مشابه در افغانستان است. نتیجه این کار باید شکل گیری کنترل مرزی مدرن بین کشورها باشد.
حرکت متقابل از هر دو طرف مشاهده می شود. کشورهای آسیای میانه درک میکنند که ثبات در افغانستان کلید ثبات در کل منطقه است اما مورد دوم به طور فزایندهای در گرو ابتکارات مشترک است.
با وجود دور بودن سرزمینی این منطقه از اروپا، بروکسل علاقه مند به حل اوضاع افغانستان در این مورد است. به نظر کارشناسان، همکاری با کشورهای آسیای میانه میتواند به حل اوضاع افغانستان کمک کرده و موج هجوم پناهندگان به اروپا را متوقف کند.
اولین استراتژی اتحادیه اروپا برای آسیای میانه در سال ۲۰۰۷ به تصویب رسید و به گفته تحلیلگران اجرای آن عمدتا با مشاوره سیاسی و بین سازمانی و تأمین اعتبار پروژههای اتحادیه اروپا مشخص شد.
با این حال، کارشناسان استراتژی قبلی را موفقیت آمیز تلقی نمیکنند. به گفته یوری ساروخانیان تحلیلگر CABAR.asia از ازبکستان، یکی از این دلایل رویکرد منطقه ای اتحادیه اروپا به آسیای میانه است.
به گفته وی، روابط بین جمهوری ها به سرعت رو به انحطاط گذاشته است، پروژههای منطقهای متوقف شدهاند و جای خود را به سازوکارهای ادغام شده تحمیلی از خارج دادهاند. بنابراین، با تمرکز بر منطقه گرایی، بروکسل نتوانست تکیه گاهی پیدا کند که باعث افزایش اثربخشی همکاری گردد.
استراتژی به روز شده همچنان متکی به منطقه گرایی است، اما اوضاع کنونی و افزایش آزادی حقوق در روابط بین کشورها بر این امر مؤثر است. شورای اروپا آمادگی خود را برای انعقاد و اجرای توافقنامه های سودمند دوجانبه در مورد گسترش مشارکت و همکاری با کشورهای علاقهمند اعلام کرده است.
براساس بیانیه این اتحادیه، چارچوب روابط اتحادیه اروپا با منطقه به تمایل تک تک کشورهای آسیای میانه برای انجام اصلاحات، تقویت دموکراسی، حقوق بشر، حاکمیت قانون و استقلال دادگاهها بستگی دارد و همچنین به مدرن سازی و متنوع سازی اقتصاد وابسته است.
از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۰، بروکسل حدود ۲ میلیارد یورو برای برنامه های مختلف به آسیای میانه اختصاص داد. عمده این مبلغ صرف مسائل آموزشی و همچنین پروژه مدیریت مرزی (BOMCA) و پیشگیری از مواد مخدر (CADAP) بود. در عین حال، طبق آمار رسمی طی ۱۰ سال گذشته، کمک روسیه به کشورهای آسیای میانه از ۶ میلیارد دلار فراتر رفته است و کل سرمایهگذاری بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار بود.
در مورد ایالات متحده، میزان کمک های خارجی به منطقه از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۹ بالغ بر ۳.۶ میلیارد دلار بوده است.
چین یکی از پنج وام دهنده بزرگ در آسیای میانه محسوب میشود و بیشترین وام را قزاقستان به میزان ۱۱.۹ میلیارد دلار از چین گرفته است. قرقیزستان ۱.۷ میلیارد دلار به بانک صادرات و واردات چین بدهکار است و تاجیکستان نیز ۳.۵ میلیون دلار بدهی دارد. در این میان هیچ اطلاعات رسمی برای ازبکستان و ترکمنستان در دست نیست.
به گفته یوری ساروخانیان، یکی از موانع جدی در ایجاد روابط بین اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی، تصویر متناقض اتحادیه اروپا به عنوان یک عضو در سیستم مدرن روابط بینالملل است.
برای آسیای میانه، یک نگرش نسبتاً مبهم در مورد اتحادیه اروپا به عنوان یک ساختار فراملی که در اصطلاح فاقد قدرت سخت است وجود دارد. در بین نخبگان سیاسی آسیای میانه، فرقه قدرت همچنان در راس است.
در پایان باید اشاره کرد، وقتی صحبت از بازیگران اصلی میشود که برای نفوذ در آسیای میانه تلاش میکنند، منظور ایالات متحده، روسیه و چین است. اتحادیه اروپا هرگز به عنوان یک بازیگر جدی و رقیب در نظر گرفته نشده و به نظر میرسد که این وضعیت کاملاً بر وقف مراد او نیز میباشد.