شیعه نیوز:
پرسش
ادامه نسل انسان چگونه بود؟ و فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) با چه کسانی ازدواج کردند؟ و احادیث در اینباره بر چه چیزی دلالت میکنند؟
پاسخ اجمالی
بر اساس منابع روایی و دیدگاه گروهی از مفسّران؛ نسل فعلی انسان نه از هابیل است و نه از قابیل، بلکه از فرزند دیگر حضرت آدم( علیه السلام ) بهنام شیث است.
اما درباره ازدواج فرزندان آدم( علیه السلام ) در میان دانشمندان اسلامی دیدگاههایی وجود دارد و هر کدام برای خود دلایلی از قرآن کریم و روایات ذکر کردهاند که در اینجا بهطور گذرا اشاره میشود:
1. برادر با خواهر ازدواج کرده است و چون در آن زمان هنوز قانون تحریم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و راهی هم برای بقای نسل بشر غیر از این راه وجود نداشت، از این جهت اشکالی وارد نیست.
2. چون ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر ممکن نبوده، آنان با دخترانی از نژاد و نسل دیگر که در روی زمین بودند ازدواج کردند، بعداً که فرزندان آنها با هم پسر عمو شدند زناشویی میان خود آنان صورت پذیرفت. این نظر را نیز بعضی از روایات تأیید میکنند؛ زیرا نسل آدم نخستین انسان روی زمین نبوده، بلکه پیش از او نیز انسانهایی در زمین زندگی میکردهاند.
البته به نظر میرسد که نظریه اوّل با ظاهر قرآن سازگارتر باشد؛ همانطور که عدهای از مفسّران - مانند علامه طباطبایی(ره) - نیز آن را میپذیرد.
پاسخ تفصیلی
در مورد استمرار نسل انسان و ازدواج فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) اختلاف نظر وجود دارد. علت اصلی این اختلافات، وجود روایات مختلف و گاه متناقض است که سبب اختلاف آرا در این موضوع گشته است. در اینجا برای نمونه به ذکر چند روایت بسنده میشود.
استمرار نسل انسان و ازدواج فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) از نگاه روایات
1. روایتی که میفرماید فرزندان آدم در ابتدا با حوریان بهشتی و سپس با اجنّه ازدواج کردهاند؛ امام باقر( علیه السلام ) فرمود: «برای حضرت آدم( علیه السلام ) چهار فرزند پسر به دنیا آمدند. پس خداوند برای هر یک از این چهار پسر، یک حور العین بهشتی فرستاد. اینان با یکدیگر ازدواج کردند و فرزندانی از این ازدواج به وجود آمد. سپس خداوند این حوریهها را گرفت و این چهار فرزند را با چهار تن از جنّیان تزویج داد و اینگونه نسلی در میان آنها پدید آمد. پس هر آنچه از حلم و بردباری در میان فرزندان آدم وجود دارد از حضرت آدم( علیه السلام ) است، هر آنچه از جمال و زیبایی در میان بشر است، از جانب حور العینها است و آنچه از افعال قبیح و سوء رفتار در میان بشر یافت میشود از جنّیان است».[1] همین ازدواج به نحو دیگری نیز ذکر شده که یک فرزند با حور العین ازدواج کرد و دیگری با جنّ[2] و روایت دیگری در همین موضوع تنها با کمی اختلاف نقل شدهاند.[3]
2. از امام رضا( علیه السلام ) پرسیده شد که چگونه نسل مردم از آدم( علیه السلام ) به وجود آمد؟ امام( علیه السلام ) فرمود: «حوا در یک زایمان هابیل را به همراه دختری زایید. سپس در زایمان دوم قابیل را با یک دختر به دنیا آورد. هابیل با دختری که با قابیل به دنیا آمده بود ازدواج کرد و قابیل نیز با دختری که با هابیل به دنیا آمده بود ازدواج کرد. و بعد از این ازدواجها بود که ازدواج خواهر و برادر تحریم شد».[4]
3. دستهای از احادیث تصریح دارند که فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) هرگز با هم ازدواج نکردهاند، بلکه آنها با حوریانی که خداوند از بهشت فرستاد، ازدواج کردند؛ مانند اینکه، از امام صادق( علیه السلام ) پرسیدند: پیدایش نسل از فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) چگونه بوده است؟ زیرا بعضى از مردم میگویند به حضرت آدم وحى رسید که دختران خود را به پسران خود تزویج نماید و اصل و ریشه تمامى مردم از آن برادرها و خواهران است. امام صادق( علیه السلام ) در پاسخ فرمود: «حق تعالى منزّه و برتر از این است که گویندهاى در باره حضرتش چنین بگوید، آیا پیامبران، فرستادگان، مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را از حرام آفریده و قدرت نداشته آنها را از طریق حلال بیافریند و با اینکه از خود این مردم عهد و پیمان بر حلال و پاک و پاکیزگى گرفته است... سپس حضرت امام صادق( علیه السلام ) به شرح و بیان ابتداى نسل از فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) پرداخت تا اینکه فرمود: «وقتی قابیل، هابیل را کشت، حضرت آدم( علیه السلام ) از داغ جوانش هابیل فزع و جزع نمود ... و خداوند حضرت شیث( علیه السلام ) را به تنهایى بدون توأم با خواهرى به آدم عنایت فرمود، و اسم شیث، هبة اللَّه است و آنحضرت اول کسى است که از آدمیان در زمین وصى و جانشین پیغمبر شد و بعد از حضرت شیث( علیه السلام ) خداوند یافث را به آدم مرحمت فرمود و یافث هم بدون همزاد متولد گردید، و چون به حد بلوغ و رشد رسیدند، و اراده نمود خداوند که نسل زیاد شود چنان که میبینید (زیاد شدهاند) و تزویج خواهر با برادر حرام بود از این جهت حق تعالى حوریهاى به نام نَزلَه در عصر روز پنجشنبه از بهشت فرستاد و امر فرمود به آدم که او را تزویج و همسر شیث نماید، سپس در عصر روز بعد حوریه دیگری به نام مَنزِلَه فرستاد و به آدم( علیه السلام ) امر فرمود که به یافث تزویج نماید پس از آنکه حضرت آدم آنها را بدو فرزند خود تزویج نمود براى حضرت شیث پسرى متولد گردید و براى یافث دخترى متولد شد و چون به حد بلوغ و رشد رسیدند خداى تعالى امر فرمود به آدم که دختر یافث را به پسر شیث تزویج کند، و حضرت آدم اطاعت امر کرد و آنها را همسر یکدیگر نمود، و از ایشان، پیامبران و فرستادگان الهی و برگزیدگان و نسل آنها متولد شدند...».[5]
4. امام سجاد( علیه السلام ) در گفتگویى که با مردى قرشى داشته، میفرماید: «هابیل با لوزا خواهر همزاد قابیل ازدواج کرد و قابیل با اقلیما، همزاد هابیل»، مرد قرشى پرسید: آیا هابیل و قابیل خواهران خود را حامله کردند؟ امام فرمود: «آرى!»، آن مرد عرضه داشت اینکه عمل مجوسیانِ امروز است، آنحضرت فرمود: «مجوسیان اگر این کار را میکنند و ما آن را باطل میدانیم براى این است که بعد از تحریم خدا آن را انجام میدهند»، آنگاه امام سجاد( علیه السلام ) اضافه نمود: «منکر این مطلب نباش براى اینکه درستى این عمل در آن روز و نادرستیش در امروز حکم خدا است که چنین جارى شده، مگر خداى تعالى همسر آدم را از خود او خلق نکرد؟ در عین حال میبینیم که او را بر وى حلال نمود، پس این حکمِ شریعتِ آن روزِ فرزندان آدم( علیه السلام ) و خاص آنان بوده و بعدها خداى تعالى حکم حرمتش را نازل فرمود».[6]
5. طبق برخی از احادیث؛ استمرار نسل انسان را از طریق فرزند سوم حضرت آدم که به نام شیث یا هبة الله که وصی آدم و ولی عهد او بوده، میدانند؛ چون هابیل به دست قابیل کشته شد و قابیل که در اثر عصیان و گناه مطرود شده بود، به دنبال فسق و فجور رفت و فرزندان و نسل او نیز که دنباله رو اعمال و افکار او بودند، در اثر عصیان و طغیان در حادثه طوفان حضرت نوح( علیه السلام ) همه از بین رفتند.[7]
خلاصه اینکه، مسئله ازدواج فرزندان آدم( علیه السلام ) از مباحثی است که در جوامع روایی، احادیث متعارض و مختلفی را به خود اختصاص داده است.
دیدگاه مفسّران
عدهای از مفسّران با استفاده از آیه «اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسى که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمین) منتشر ساخت...»،[8] معتقدند: که تکثیر نسل فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) تنها از طریق آدم و همسرش صورت گرفته و موجود سوّمی در آن دخالت نداشته است.[9] لازمه این سخن آن است که فرزندان آدم( علیه السلام ) - بهصورت برادر و خواهر- با هم ازدواج کرده باشند؛ زیرا اگر آنها با نژاد و همسران دیگری ازدواج کرده باشند، فرمایش خدا «منهما؛ از آن دو» صادق نخواهد بود.
این موضوع در احادیث متعددی وارد شده است و زیاد هم جای تعجب نیست؛ چه اینکه طبق استدلالی که در دستهای از احادیث نقل شده، این ازدواج مباح بوده است؛ زیرا هنوز حکم تحریم ازواج خواهر و برادر نازل نشده بود.
بدیهی است ممنوعیت یک کار، بسته به این است که از طرف خداوند تحریم شده باشد. چه مانعی دارد که ضرورتها و مصالحی ایجاب کند که در بعضی زمانها کاری جایز باشد و بعداً تحریم گردد؟ همانطور که در حدیثی از امام سجاد( علیه السلام ) (روایت چهارم) بیان شد.
ولی در مقابل؛ گروهی از مفسّران[10] موافق محتوای این دسته از احادیث هستند که فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) هرگز با هم ازدواج نکردهاند، بلکه آنها با حوریانی که خداوند از بهشت فرستاد، ازدواج کردند؛ مانند حدیثی که از امام صادق( علیه السلام ) نقل شد (روایت سوم).
در اینجا احتمال دیگرى نیز هست که گفته شود: فرزندان آدم( علیه السلام ) با بازماندگان انسانهاى پیشین ازدواج کردهاند؛ زیرا طبق روایاتى[11] آدم اولین انسان روى زمین نبوده، و قبل از حضرت آدم( علیه السلام ) انسانهای دیگری روی زمین زندگی میکردند. مطالعات علمى امروز نیز نشان میدهد که نوع انسان احتمالاً از چند میلیون سال قبل در کره زمین زندگى میکرده، در حالى که از تاریخ پیدایش آدم تا کنون زمان زیادى نمیگذرد، بنا بر این باید قبول کنیم که قبل از آدم انسانهاى دیگرى در زمین میزیستهاند که به هنگام پیدایش آدم در حال انقراض بودهاند، چه مانعى دارد که فرزندان آدم با باقیمانده یکى از نسلهاى پیشین ازدواج کرده باشد، ولى همانطور که گفتیم این احتمال با ظاهر آیه فوق چندان سازگار نیست.[12]
نتیجه اینکه نظریه اوّل مفسّران با ظاهر قرآن سازگارتر است؛ چنانکه مفسّرانی مانند علامه طباطبائی(ره)، این احتمال اوّل را تقویت کرده و پذیرفته است.[13]
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 11، ص 244، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 382، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. ر.ک: عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 215، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.
[4]. بحارالأنوار، ج 11، ص 226.
[5]. شیخ صدوق، علل الشرائع، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش.
[6]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 314 - 315، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق.
[7]. «قال سالم بن أبی الجعد لما قتل هابیل مکث آدم سنة حزینا لا یضحک ثم أتى فقیل حیاک الله و بیاک أی أضحکک قالوا و لما مضى من عمر آدم مائة و ثلاثون سنة و ذلک بعد قتل هابیل بخمس سنین ولدت له حواء شیثا و تفسیره هبة الله یعنی أنه خلف من هابیل و کان وصی آدم و ولی عهده و أما قابیل فقیل له اذهب طریدا شریدا فزعا مذعورا لا یأمن من یراه و ذهب إلى عدن من الیمن فأتاه إبلیس فقال إنما أکلت النار قربان هابیل لأنه کان یعبدها فانصب أنت أیضا نارا تکون لک و لعقبک فبنى بیت نار و هو أول من نصب النار و عبدها و اتخذ أولاده آلات اللهو من الیراع و الطنبور و المزامیر و العیدان و انهمکوا فی اللهو و شرب الخمر و عبادة النار و الزنا و الفواحش حتى غرقهم الله أیام نوح بالطوفان و بقی نسل شیث». بحار الانوار، ج 11، ص 220.
[8]. «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً...»؛ نساء، 1.
[9]. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 2، ص 58، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1418ق؛ فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، تحقیق: درایتی، محمدحسین، نعمتی، محمدرضا، ج 1، ص 191، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1418ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 246، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[10]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 342، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش؛ موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 249 – 250، مؤسسه اهل بیت( علیه السلام )، بیروت، چاپ دوم، 1409ق.
[11]. ر.ک: شیخ صدوق، التوحید، محقق و مصحح: حسینی، هاشم، ص 277، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1398ق؛ برای آگاهی بیشتر، ر.ک: نمایه «عمر نوع بشر از منظر قرآن و کتاب مقدس»، سؤال 516.
[12]. تفسیر نمونه، ج 3، ص 247.
[13]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، 135، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
T