شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
حضرت اسماعیل( علیه السلام ) فرزند بزرگ حضرت ابراهیم( علیه السلام ) و هاجر( سلام الله علیها ) است. تاریخ دقیق تولد اسماعیل( علیه السلام ) – مانند تاریخ تولد پدرشان ابراهیم( علیه السلام ) - مشخص نیست.
در مورد همسران ایشان گزارش شده است که نام همسر اولشان «عمارة بنت سعید بن أسامة بن أکیل» و نامهای همسر دیگرشان؛ «السیدة بنت مضاض بن عمرو الجرهمی»، «رِعله»، «حنفاء» و «حیفاء» بود. و برای حضرتشان، 12 یا 13 پسر و 3 دختر نیز ذکر شده است.
از مجموع دلایل برمیآید که لقب «ذبیح الله» متعلق به حضرت اسماعیل( علیه السلام ) است.
قرآن کریم ایشان را پیامبری الهی دانسته که به همراه پدرشان در ساخت و نگهداری خانه کعبه و ترویج آیین توحید، نقشی اساسی داشتند.
حضرتشان بعد از سالیان طولانی تلاش و مجاهدت، دعوت حق را لبیک گفته و در «حجر اسماعیل» در کنار خانه کعبه و در کنار مادرش هاجر( سلام الله علیها ) به خاک سپرده شد.
پیامبر بزرگ اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و پیامبرانی؛ نظیر «قیدار» و «شعیب» از نوادگان این پیامبر الهی بودند.
پاسخ تفصیلی
پدر و مادر
حضرت اسماعیل( علیه السلام ) فرزند حضرت ابراهیم خلیل الرحمن( علیه السلام ) است که از پیامبران اولو العزم و دارای شریعت و کتاب مستقل بود.[1] نام مادرشان نیز هاجر( سلام الله علیها ) بود که یکی از بانوان بزرگ و مشهور تاریخ بوده و سلسله دودمانی او به کشور مصر برمیگردد.[2]
ولادت
همانگونه که در مورد تولد ابراهیم( علیه السلام ) تاریخ دقیقی وجود ندارد، در مورد فرزندشان اسماعیل( علیه السلام ) نیز چنین است. اما بر اساس گزارشها هنگامی که ابراهیم( علیه السلام ) از آتش نمرودیان رهایی یافت، به فرمان خداوند، سرزمین آنانرا رها کرد و رهسپار بیت المقدس شد.[3] با گذشت سالهای طولانی، اما به دلیل نازایی همسرش ساره( سلام الله علیها ) او دارای فرزندی نشد. بعد از آن بود که ساره( سلام الله علیها ) پیشنهاد داد تا ابراهیم( علیه السلام ) با کنیز مصری او هاجر( سلام الله علیها )[4] وصلت کند.[5]
نتیجه این وصلت؛ اسماعیل( علیه السلام ) بود که قرآن کریم تولد او را هدیهای الهی برای پدرش در دوران کهنسالی[6] اعلام میکند.[7]
البته ساره( سلام الله علیها ) بعد از این ماجرا و در سن بالا دارای فرزندی به نام اسحاق( علیه السلام ) شد که او نیز از پیامبران بود.
القاب
برخی مفسران، لقب «صادق الوعد» را که در قرآن آمده، متعلق به ایشان میدانند:
«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا»[8]؛ و در این کتاب اسماعیل را یاد کن. وعدههای او همواره راست بوده و فرستادهاى پیامبر بود.
گفته شده است حضرتشان با مردى وعده گذاشت که در جایى منتظرش بماند. آن مرد فراموش کرد، اما اسماعیل( علیه السلام ) سه روز[9] و یا یکسال[10] در آنجا ماند تا آن شخص برگشت.
همچنین گفته شد، از آنجا که اسماعیل( علیه السلام ) به وعدهای که به پدر - مبنی بر صبر هنگام ذبح - داده بود وفا کرد، به صادق الوعد ملقب شد.[11]
البته برخى معتقدند که اسماعیل( علیه السلام ) پیش از پدرش ابراهیم( علیه السلام ) از دنیا رفت. و «صادق الوعد»، توصیفی برای اسماعیل بن حزقیل است که به سوى قومش مبعوث شد.[12]
لقب دیگر ایشان «ذبیح الله» است که در روایات منقول از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهلبیت( علیه السلام ) بیان شده است که این لقب به ایشان تعلّق دارد.[13]
روایتی مشهور از پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) وجود دارد که در آن، حضرتشان خود را پسر دو قربانی خواند و به این موضوع، افتخار کرد: «أنا ابن الذبیحین»؛[14] من فرزند دو قربانی هستم.[15]
با توجه به اینکه پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) از نسل اسماعیل( علیه السلام ) بود، نه اسحاق( علیه السلام ) که از نیاکان بنیاسرائیل است، بیگمان قربانی نخست، اسماعیل( علیه السلام )،[16] و قربانی دوم، عبدالله پدر گرامی پیامبر است که به جای وی 100 شتر قربانی شد.
در دعایی منقول از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امام علی( علیه السلام )، خداوند اینگونه مورد خطاب قرار گرفته است: «یا من فدی اسماعیل من الذبح»؛[17] ای خدایی که اسماعیل را از قربانیشدن نجات بخشیدی.
امام علی،[18] امام صادق[19] و امام رضا( علیه السلام )[20] در پاسخ به اینکه ذبیح کیست، اسماعیل( علیه السلام ) را نام بردهاند.
اینها و دلایل و شواهد دیگر که در جای خود بیان شدهاند، بیانگر آن است که ذبیح الله اسماعیل است.[21]
خانواده و فرزندان
حضرت اسماعیل( علیه السلام ) دارای همسران و فرزندانی بود که پیامبری از طریق آنان ادامه یافت.
همسر اول ایشان، زنى از قبیله «جرهم» به نام «جداء» دختر سعد بود[22] که بعدها اسماعیل( علیه السلام ) به دستور پدرش او را طلاق داد.[23] ایشان زن دیگری از همین قبیله را به همسرى برگزید و از وى صاحب چندین فرزند شد.[24] در مورد نام همسر بعدی او گزارشهای متفاوتی وجود دارد:
«سیده»[25] و یا «رعله» دختر مضاض بن عمرو،[26] «امسلمى»[27] و یا «حتفاء» دختر حارث بن مضاض.[28]
درباره تعداد و نام فرزندان اسماعیل( علیه السلام ) نیز اختلافاتی وجود دارد. اسماعیل( علیه السلام ) صاحب دوازده پسر به نامهای قیدار، نابت، ادبیل، مبشام، مسمع، دوما، مسا، حداد، تیما، یطور، نافس و قیدما شد.[29] این نامها چون از لغت عبرانى نقل شده است، در حروف و حرکات تلفظ اختلاف پیدا میکند؛[30] لذا این نامها در برخی از کتابهای دیگر با کمی تغییر بیان شده است.[31]
اما در مورد دختران آنحضرت از امام صادق( علیه السلام ) نقل شده است که در حجر (اسماعیل)، نزدیک رکن سوم(غربی) تنی چند از دختران اسماعیل دفن شدهاند.[32] همچنین اسماعیل یکی از دخترانش را به عقد پسر عمویش عیص بن اسحاق درآورد.[33] اما منبعی نیافتیم که به صورت دقیق به نام و تعداد دقیق تمام دختران آنحضرت اشاره کرده باشد.
از جمله کسانی که بعدها از دودمان اسماعیل( علیه السلام ) به پیامبری رسیدند، میتوان به قیدار نبی( علیه السلام )،[34] شعیب نبی( علیه السلام )[35] و پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )[36] اشاره کرد.
نبوت و کتاب آسمانی
قرآن کریم در چندین آیه، اسماعیل را پیامبری الهی دانسته، اما در هیچکدام، به وجود کتابی آسمانی برای آنحضرت اشاره نشده و در منابع تاریخی، تفسیری و روایی هم مطلبی در این زمینه نیافتیم؛ لذا باید گفت اسماعیل( علیه السلام ) مروج دین و آیین توحیدی پدرش ابراهیم( علیه السلام ) در مقابل شرک و بتپرستی بود. او رسالت داشت تا به هدایت جرهمیان[37] و قبایل یمانی و عمالیق[38] بپردازد؛[39] لذا در میان ایشان به ادای رسالت الهی پرداخت و آنان را به نماز و زکات فراخواند و از پرستش بتها بر حذر داشت.
ویژگیهای اخلاقی
در قرآن کریم ویژگیهایی برای اسماعیل( علیه السلام ) بیان شده است[40] که برخی از آنها عبارتاند از:
بردبارى: «ما او [ابراهیم] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت دادیم».[41]
در قرآن کریم، ویژگى و خُلق «حلم»، تنها براى خدا،[42] ابراهیم( علیه السلام )[43] و اسماعیل( علیه السلام ) و شعیب( علیه السلام ) [44]به کار رفته است.
گفتنی است؛ همراه شدن دو ویژگى حلم با جوانى در اسماعیل( علیه السلام ) از امتیازات برجسته ایشان ماست؛ زیرا این دو معمولاً با هم جمع نمىشوند.[45]
صبر و شکیبایى: قرآن کریم، از پیامبرانی - که اسماعیل( علیه السلام ) در میان آنها بود - نام برده و آنان را با ویژگی صبر و شکیبایی میستاید: «و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند».[46]
به گفته برخى از مفسران، مراد این آیه از صبر اسماعیل، استقامت ایشان در ساختن خانه کعبه، آن هم در سرزمینى بایر و غیر حاصلخیز است.[47]
برخوردار از رحمت خاص الهى: خدا در مورد پیامبرانی که در بند گذشته به آنها اشاره شد، بیان میفرماید: «و ما آنانرا در رحمت(خاصه) خود وارد ساختیم ...».[48]
نیکى و نیکوکارى: قرآن کریم آنحضرت را همراه با بعضی پیامبران دیگر، از نیکان میشمارد: «و اسماعیل و الیَسع و ذو الکِفل را یاد کن که همه از نیکانند».[49]
راهنمایی کننده به نماز و زکات: «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ...»؛ [50] او همواره خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد.
الگوی هدایت: خداوند در قرآن کریم به پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) توصیه میفرماید تا از افراد هدایتشدهای مانند اسماعیل( علیه السلام ) الگو بگیرد: «و اسماعیل، یَسَع، یونس، لوط و ... اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، پس به هدایت آنان اقتدا کن».[51]
شغل
با توجه به دوران زندگی اسماعیل( علیه السلام ) و با توجه به وضعیت آب و هوایی منطقه مکه، به نظر میرسد که شغل اصلی بیشتر مردم آن دیار از جمله اسماعیل( علیه السلام ) دامداری بود.
این مطلب را میتوان از دیدار ابراهیم( علیه السلام ) با همسر اسماعیل( علیه السلام ) دریافت، آنجا که حال شوهرش اسماعیل( علیه السلام ) و مادر شوهرش هاجر( سلام الله علیها ) را از او جویا شد و پاسخ شنید که آنان دنبال گله هستند.[52]
کرامات و معجزات
برخی از کرامات و معجزاتی را که میتوان برای اسماعیل( علیه السلام ) بیان کرد عبارتاند از:
در ابتدای کودکی آب زمزم از زیر پای ایشان در مسجدالحرام جاری شد که بعدها تبدیل به چاه زمزم شد. بر این مطلب هم در روایات،[53] و هم در منابع تاریخی[54] تصریح شده است.[55]
هنگامی که ابراهیم( علیه السلام ) بدو گفت: پسرم، در خواب دیدم که ترا قربان کردم. اسماعیل( علیه السلام ) گفت: پدر آنچه فرمان یافتهاى انجام ده که انشاء اللَّه مرا از صابران خواهى یافت، کاردی که در دستان ابراهیم( علیه السلام ) بود کُند شده و گلوی فرزندش را نبرید.[56]
وفات و آرامگاه
گزارش شده است که حضرت اسماعیل( علیه السلام ) در سن 130 سالگی[57] و یا 137 سالگی[58] و در حدود دو هزار و ششصد و هشتاد و شش سال قبل از هجرت از دنیا رحلت نمود.[59]،[60]
روایات و گزارشهای تاریخی اتفاق نظر دارند که حضرتشان در منطقهای در کنار کعبه و زیر ناودان آن دفن شدند که امروزه منسوب به نام ایشان بوده و به «حجر اسماعیل» شناخته میشود.[61] از امام صادق( علیه السلام ) نقل شده است که منطقه «حِجْر(اسماعیل)»، هم محل زندگی این پیامبر الهی و هم محل دفن او و مادرش(هاجر) بوده است.[62]
[1]. ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، جمهرة أنساب العرب، تحقیق، لجنة من العلماء، ص 7، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1403ق، 1983م؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج 1، ص 193، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[2]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج 1، ص 6، بیروت، دار المعرفه، بیتا؛ یعقوبى، احمد بن أبى یعقوب، تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25، بیروت، دار صادر، بیتا.
[3]. انبیاء، 68 ـ 71؛ طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 7، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. «نام همسران و فرزندان حضرت ابراهیم( علیه السلام )»، 34622؛ «زندگی هاجر براساس قرآن و تورات»، 57142؛ «چشمه آب زمزم»، 49056؛ «فلسفه طواف و پیشینه اعمال حج و عمره»، 37787.
[5]. تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25.
[6]. بر اساس برخی گزارشها ایشان در آن زمان، 86 ساله بودند. ر.ک: تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25.
[7]. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ». ابراهیم، 39.
[8]. مریم، 54.
[9]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، ص 45، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.
[10]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج 2، ص 105، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[11]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 16، ص 101، قاهر، دار الکتب المصریة، چاپ دوم، 1384ق.
[12]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 800، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ ر. ک: «مقصود از اسماعیل در سوره مریم»، 21362.
[13]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 2، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق؛ طوسى، محمد بن حسن، امالی، ص 338، قم، دار الثقافه، چاپ اول، 1414ق.
[14]. محمد بن محمد، تاریخنامه طبرى، تحقیق، روشن، محمد، ج 1، ص 169؛ ج 3، ص 19، تهران، سروش، چاپ دوم، 1378ش؛ صالحى شامى، محمد بن یوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سیرة خیر العباد، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج 1، ص 302، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق، 1993م.
[15]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 226، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 368؛ امالی، ص 457.
[16]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 8، ص 518، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
[17]. ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، محقق، مصحح، کرمانى، ابوطالب و محرر، محمد حسن، ص 156، قم، دار الذخائر، چاپ اول، 1411ق.
[18]. شیخ طوسی، امالی، ص 338.
[19]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 391، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[20]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 1، ص 56، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[21]. «ذبیح اسماعیل یا اسحاق»، 26862؛ «بررسی روایات مربوط به ذبیح بودن اسحاق( علیه السلام )»، 95812.
[22]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج 2، ص 19 و 20، قم، تحقیق: داغر، اسعد، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[23]. طبرى، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 314، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق، 1967م.
[24]. همان؛ تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 27.
[25]. تاریخ طبری، ج 1، ص 314.
[26]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 1، ص 43، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[27]. منهاج سراج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق عبد الحی حبیبی، ج 1، ص 47، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، 1363ش.
[28]. تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 222.
[29]. همان.
[30]. همان.
[31]. الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 125.
[32]. کافی، ج 4، ص 210. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع دُفِنَ فِی الْحِجْرِ مِمَّا یَلِی الرُّکْنَ الثَّالِثَ عَذَارَى بَنَاتِ إِسْمَاعِیلَ».
[33]. تاریخ طبری، ج 1، ص 314.
[34]. «زندگینامه قیدار نبی»، 40712.
[35]. دینورى، احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق، عامر، عبدالمنعم، ص 9، قم، منشورات الرضى، 1368ش.
[36]. ابن أثیر، على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 1، ص 20، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م؛ السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج 1، ص 1 و 2.
[37]. بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فى تفسیر القرآن، تحقیق، المهدی، عبدالرزاق، ج 3، ص 237 و 238، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1420ق.
[38]. ر. ک: «قوم عمالقه، خشونت در کتاب مقدس»، 32973.
[39]. الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 125.
[40]. « فضیلت حضرت اسماعیل در قرآن»، 21569.
[41]. «فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ». صافّات، 101.
[42]. بقره، 225، 235، 263، ...
[43]. «إِنَّ إِبْراهیمَ لَأَوَّاهٌ حَلیمٌ»، توبه، 114.
[44]. هود، 87.
[45]. آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، على عبدالبارى، عطیة، ج 12، ص 122، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق.
[46]. «وَ إِسْماعیلَ وَ إِدْریسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرینَ». انبیاء، 85.
[47]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 7، ص 94.
[48]. «وَ أَدْخَلْناهُمْ فی رَحْمَتِنا ...». انبیاء، 86.
[49]. «وَ اذْکُرْ إِسْماعیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیار». ص، 48.
[50]. «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ...». مریم، 55.
[51].«و اِسمعیلَ و الیَسَعَ و یونُسَ و لوطًا ... اُولئِکَ الَّذینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدهُمُ اقتَدِهُ». انعام، 86 ـ 90.
[52]. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 20، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[53]. کافی، ج 4، ص 202؛ صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 2، ص 432، قم، کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش، 1966م.
[54]. تاریخ طبری(تاریخ الأمم و الملوک)، ج 1، ص 252؛ تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25.
[55]. «چشمه آب زمزم»، 49056.
[56]. صافات، 102؛ « حکمت جایگزینی گوسفند به جای حضرت اسماعیل»، 10414؛ « فلسفه وحی در خواب به حضرت ابراهیم( علیه السلام ) برای ذبح اسماعیل( علیه السلام )»، 53102.
[57]. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «تُوُفِّیَ إِسْمَاعِیلُ بَعْدَهُ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِینَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ فَدُفِنَ فِی الْحِجْرِ مَعَ أُمِّه»؛ علل الشرائع، ص 38؛ ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، شحادة، خلیل، ج 2، ص 396، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق، 1988م.
[58]. البدایة و النهایة، ج 1، ص 193.
[59]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 4، ص 316، بیروت، مؤسسه التاریخ، چاپ اول، بیتا.
[60]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: سایت اسلام پدیا، مدخل «اسماعیل ذبیح الله( علیه السلام )».
[61]. الطبقات الکبری، ج 1، ص 44.
[62]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: «قَالَ الْحِجْرُ بَیْتُ إِسْمَاعِیلَ وَ فِیهِ قَبْرُ هَاجَرَ وَ قَبْرُ إِسْمَاعِیلَ». کافی، ج 4، ص 210.
T