به گزارش «شیعه نیوز»، از آغاز حضور اینترنت در دنیا زمان زیادی نمیگذرد. زمانی که در قیاس با روند تاریخی پیشرفت جوامع بیش از یک چشم به هم زدن نمیتواند باشد. با این حال از زمانی که اینترنت جای خود را در زندگی مردمان باز کرده، چنان نقش مهم و غیر قابل جایگزینی به دست آورده که حتی تصور زندگی بدون اینترنت نیز دشوار به نظر میرسد.
به دلیل این نقش مهم است که حکومتها در پی کنترل کامل اینترنت هستند. چرا که نفوذ روزافزون اینترنت در جهان مشکلاتی بیشمار برای کشورهای استبدادی ایجاد میکند.
در مقالهای که اکونومیست منتشر کرده، با اشاره به اینکه تا پایان سال بیش از نیمی از جمعیت دنیا آنلاین خواهند شد، آمده که این انتظار را که دنیا به سمت آنلاین شدن حرکت کند، پیشبینی اتحادیه بینالمللی مخابرات راه دور ایجاد کرده. این اتحادیه چندی پیش در جملاتی آیندهنگرانه اعلام کرد که بیش از پنجاه درصد جمعیت دنیا تا یک سال دیگر به اینترنت دسترسی خواهند داشت.
به رغم این که اتحادیه بینالمللی مخابرات راه دور در تعریف این که آنلاین بودن به چه معناست خیلی سخاوتمندانه و گشاده دستانه عمل کرده (طبق استاندارهای این تحقیق هر کسی که حتی یک بار از شبکه اینترنت جهانی یا حتی شبکه داخل کشورها استفاده کرده آنلاین محسوب می شود)، اما حتی با این تعریف گشادهدستانه نیز آنلاین بودن نیمی از جمعیت دنیا دستاورد چشمگیری به نظر میرسد. فراموش نباید کرد که یک دهه پیش تنها بیست درصد از جمعیت دنیا به اینترنت دسترسی داشتند. کاهش سی درصدی فاصله و شکاف دیجیتال بین کشورهای غنی و فقیر تنها در عرض ده سال میتواند در نهایت باعث شود این فاصله در زمینههای دیگر و از جمله در زمینه اقتصاد نیز کاهش یابد. به هر حال پژوهشها و مطالعات آماری اثبات کرده اند که افزایش ده درصدی نفوذ اینترنت می تواند افزایش ۱.۳۵ درصدی تولید ناخالص ملی را در کشورهای در حال توسعه در پی داشته باشد که رقمی رویایی و نویدبخش است.
طبیعتا اتحادیه بین المللی مخابرات راه دور و دیگر سازمان های مرتبط ایدههای بیشماری در زمینه حتی بالاتر بردن میزان نفوذ اینترنت در ذهن دارند- به خصوص از این نظر که اخیرا از سرعت افزایش میزان دسترسی جهانی به اینترنت کاسته شده است. «کمیته پهنای باند سازمان ملل متحد برای توسعه پایدار» در گزارشی که در اواخر تابستان ۲۰۱۸ منتشر شد با ارائه پیشنهاداتی در زمینه حمایت از کسب و کارهای محلی دیجیتال و البته کاستن از میزان مالیات تجهیزات مخابراتی، قیمت گذاری منصفانه اینترنت و… راه هایی برای کاهش هزینه های دسترسی به اینترنت ارائه کرد. علاوه بر این سازمان ها، شرکت های بزرگ نیز در تلاشند مردم را آنلاین کنند. مثلا فیسبوک در ۶۵ کشور برای مردم امکان دسترسی رایگان ایجاد کرده. شرکت های تولید کننده تلفن های هوشمند نیز در برنامه ریزی اولیه شان دسترسی رایگان به فیسبوک، واتس اپ و موتورهای جستجوگر را ارائه کردهاند.
نفوذ روزافزون اینترنت البته تنها به معنای رشد و پیشرفت نیست. این قضیه میتواند دردسرهای بزرگی نیز داشته باشد. در کشورهای پیشرفته و غنی بحث سو استفاده از اطلاعات در مواردی چون انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و رای گیری برگزیت به شدت مطرح شده و رسوایی های عظیمی به وجود آورده. جالب این که تبعات چنین سو استفاده هایی در کشورهای فقیر و توسعه نیافته حتی شدیدتر و نگرانکنندهتر نیز هست. مسایلی که به گفته سندی پاراکیلاس مدیر یک گروه مشاوره حقوقی «شدیدتر از دردسرهای کشورهای غربی» است. کاربران کشورهای توسعه نیافته از این رو که تجربه چندانی درباره رسانه ندارند، در پذیرش هر آن چه در فضای مجازی منتشر میشود، پذیرا و تحت تاثیر هستند. این کاربران هم چنین انتخاب دیگری هم ندارند، چرا که سلطه غولهای بزرگ بر بازار اینترنتی کشورهای فقیر شدیدتر و همهجانبهتر از کشورهای غربی است. هم چنین به دلیل عدم وجود شفافیت سیاسی، سو استفاده اطلاعاتی از کاربران چنین کشورهایی سادهتر است، به خصوص با این فاکتور اضافی که «رژیمهای استبدادی بیش از رژیمهای دموکراتیک با اخبار و سایتهای فیک و جعلی سعی در گمراه کردن مردمشان میکنند».
در میانمار، فیسبوک را در افزودن و عمیق تر کردن نفرت از روهینیگاییهای مسلمان دخیل می دانند. در فیلیپین رودریگو دوترته پوپولیست، با استفاده از ظرفیتهای رسانههای مجازی و با تاکید بر نبرد خونینش علیه قاچاقچیان مواد مخدر بود که توانست به ریاست جمهوری برسد. در هند، واتس اپ تاثیرات اثبات شده عجیب و غریبی داشته و با بیش از دویست میلیون کاربر خود را به عنوان قدرتمندترین رسانه این کشور تثبیت کرده. رسانهای که از ساخت و پخش شایعات نیز رویگردان نیست.
پس آیا باید سرعت و روند افزایش دسترسی مردم به اینترنت را تا زمانی که آنها در مقابل سو استفادههای احتمالی تجهیز شوند، به تعویق انداخت؟ کارشناسان ممنوعیت را اشتباه و بینتیجه میدانند. چون بی هیچگونه سیاست و فشاری، مردم بیشتر و بیشتر از گذشته اینترنتی میشوند. دور کردن این مردم از تلفنهای هوشمندی که روز به روز ارزانتر و در نتیجه در دسترستر میشوند، نه تنها ممکن نیست، که در صورت موفقیت هم تبدیل به یک بحران سیاسی خواهد شد. جالب این که ممنوعیت سرویسهایی خاص نیز با امکانات امروز شدنی جلوه نمیکند. مثلا سال گذشته در سریلانکا تلاش برای فیلتر کردن سایتهایی که درگیری های قومی را رواج میدادند به واسطه روی آوردن مردم به انواع و اقسام فیلترشکنهایی که ممنوعیتها را دور میزدند، با شکست مواجه شد.
پس چه باید کرد؟
هر کشوری در این زمینه سیاست خاصی دارد. در این بین برخی راهها چون اخذ مالیات از کاربران فضای مجازی که در اوگاندا امتحان شد، غیرمنصفانه است و همین هم حکم به شکست آنها میدهد. واداشتن غول های مجازی به تغییر دادن رویههاشان نیز ممکن به نظر نمیرسد. کاستن از سرعت اینترنت نیز که در خیلی از کشورها امتحان شده به نارضایتی عمومی میانجامد…
کشورها هر روشی در قبال این معضل اتخاذ کنند، باز هم نمیتوانند این نکته را کتمان کنند که با تسریع پیشرفتهای تکنولوژیک کارشان سال به سال دشوارتر خواهد شد. این را در ماههای آینده خواهیم دید. زمانی که دولتهای استبدادی به این نتیجه رسیدند که باید با مردم آنلاینی که همه چیز را شفاف در اختیار نیمی از دنیا قرار میدهند کنار آمد.