شیعه نیوز:
پرسش
در روایتی چنین نقل شده است: «...فقالت: قد کان یجیئنی فیقعد منی مقعد الرجل من المرأه، فیسلط الله علیه رجلا أبیض الراس و اللحیه، فلا یزال یلطمه حتی یقوم عنی، ففعل بی مرارا، و فعل الشیخ به مرارا. فقال: یا جعفر خذها الیک، فولدت خیر أهل الأرض موسی بن جعفر( علیه السلام )»؛ مراد این روایت چیست؟ آیا این نوع انتخاب خلاف شأن امام معصوم نیست؟ چگونه میتوان قبول کرد که این بانو، مادر امام کاظم( علیه السلام ) باشد؟
پاسخ اجمالی
در بخشی از یک گزارش مرتبط با بانو حمیده، همسر گرامی امام صادق( علیه السلام ) و مادر امام کاظم( علیه السلام ) چنین آمده است:
پدر عیسى بن عبدالرحمن میگوید: ابن عکاشه خدمت امام باقر( علیه السلام ) آمد و امام صادق( علیه السلام ) نزد پدر ایستاده بود ... ابن عکاشه به امام باقر( علیه السلام ) گفت: چرا براى پسرتان همسری انتخاب نمیکنید؟ او که به سنّ ازدواج رسیده است. امام باقر( علیه السلام ) که در برابرش کیسه پول سر بهمهرى بود، فرمود: «بهزودى بردهفروشى از ناحیه بربر خواهد آمد و در خانه فردی به نام «میمون» اقامت خواهد کرد که با این کیسه پول، از او کنیزکی برای پسرم خواهم خرید».
طولی نکشید که به دستور امام باقر( علیه السلام )، آن دختر مورد نظر را خریده و نزد امام( علیه السلام ) آوردند؛ امام به آن دختر فرمود: «اسمت چیست؟» گفت: حمیده، فرمود: «در دنیا و آخرت پسندیدهاى، به من بگو دوشیزهاى یا نه؟!» گفت: دوشیزهام! فرمود: «چطور؟! با آنکه بردهفروشها به تمام کنیزان دستدرازی میکنند؟!» حمیده گفت: یکی از بردهفروشها به سمتم آمده و حالت همبستری به خود میگرفت؛ اما خدا پیرمردی را بر او مسلط میکرد و پیاپى به او سیلى میزد تا از نزدم بر میخواست و میرفت. این اتفاق چندین بار تکرار شد! امام به پسرش فرمود: «اى جعفر! او را به خانهات ببر!» و بعد از آن بود که این کنیز بهترین انسان روی زمین – موسی بن جعفر ع – را به دنیا آورد».[1]
اگرچه افرادی چون علامه مجلسی، سند این روایت را ضعیف میدانند؛[2] امّا با فرض پذیرش روایت، موضوعی در آن وجود ندارد که با شأن و منزلت آن بانوی پاک همخوانی نداشته باشد، بلکه دلالت بر بزرگی مقام او دارد؛ زیرا:
الف. ایشان نه تنها هیچ گناهی مرتکب نشده بود، بلکه تصور انجام گناه را نیز در سر نپرورانده بود و تنها این بردهدار بود که به اجبار قصد تعرض به او را داشت که این موضوع هیچ آسیبی به پاکدامنی او نمیزند، چنانچه پاره شدن پیراهن حضرت یوسف( علیه السلام ) از سوی زلیخا نیز ننگی برای آن پیامبر پاکدامن نبود و در همین راستاست که در آیه 33 سوره نور، گناه عمل نامشروع کنیزانی که به این کار مجبور شدهاند، بر گردن صاحبان آنان انداخته شده است و نه خود آنان!
ب. خدای تعالی چند بار فردی را برای مراقبت از بانو حمیده فرستاد که مانع انجام کار زشتی شد که بردهدار در پی آن بود.
اینگونه است که امام صادق( علیه السلام ) در مورد پاک بودن آنبانو از پلیدیها فرمودهاند: «حمیده مانند شمش طلا از پلیدیها پاک است. فرشتگان همواره از او نگهدارى کردند تا به من رسید و این کرامتى است که خدا به من و امام پس از من هدیه کرده است».[3]
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 476 - 477، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 6، ص 38، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. کافی، ج 1، ص 477.
آیات مرتبط
سوره يوسف (25) : وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ ۚ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
سوره يوسف (26) : قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَنْ نَفْسِي ۚ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ
سوره يوسف (27) : وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ
سوره يوسف (28) : فَلَمَّا رَأَىٰ قَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ ۖ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ
سوره النور (33) : وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا ۖ وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ ۚ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ
T