به گزارش «شیعه نیوز»،سید حسن موسوی چلک با بیان اینکه کودکان بدسرپرست و بی سرپرست طیف گستردهای را در کشور شامل میشوند، گفت: این گروهها از دو منظر حقوقی و منابع اجتماعی و خدماتی که باید به آنها ارائه شود قابل بحث و بررسی هستند. در ایران سابقه حمایت از این کودکان به شکل رسمی و نهادی به قبل از انقلاب اسلامی میرسد البته حمایت از کودکان یتیم در اصول دینی و مذهبی ما ریشه دارد و بر روی این موضوع بسیار تاکید شده است.
وی افزود: کودکان بی سرپرست کودکانی هستند که به دنبال فوت یا عدم حضور یکی یا هردو والد سرپرستی ندارند. کودکان بدسرپرست نیز طیف گستردهتری هستند. این گروه عمدتا دارای والدین بزهکارند که بارها نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. حوزه قانونگذاری قانونی که برای این کودکان مورد استفاده قرار میگرفت مربوط به سال ۵۳ بود که در سال ۹۲ قانون جدید تصویب و ابلاغ شد تا بخشی از خلاءهای قانون قبلی را پوشش دهد. این قانون ظرفیتهای جدیدی برای حمایت از کوکان فراهم کرده است. هرچند برخی از مواد قانون مانند امکان ازدواج پدرخوانده با فرزندخوانده براساس برخی شرایط همواره با حواشی همراه بوده است که این موضوع نیاز به بازنگری دارد، چراکه با عرف ما چندان همخوانی ندارد. فکر میکنم قوه قضاییه باید در این خصوص پیشگام شود و این ماده را اصلاح کند.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه قانون ۹ مادهای حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان مصوب سال ۸۱ تقریبا نیمی از قانون مدنظر فعلان حقوق کودک بود نیز اظهار کرد: لایحه جدید حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، گام بزرگی در عرصه سیاستگذاری و قانونگذاری در خصوص کودکان در معرض آسیب بود. این لایحه توسط قوه قضاییه ارائه شد و لایحهای با رویکرد اجتماعی داشت. زمانی که در سال ۸۷ این لایحه از قوه قضاییه به دولت رفت تقریبا ۳۲ بار فقط از کلمه مددکاری اجتماعی استفاده شده بود. اگرچه تصویب این قانون طولانی شد و همچنان در شورای نگهبان است، اما امیدواریم این لایحه هرچه سریعتر تصویب شود و به مرحله اجرا برسد.
موسوی چلک ادامه داد: فکر میکنم اگر این لایحه تصویب و حتی تنها ۳۰ درصد آن اجرا شود یکی از پیشروترین کشورها در عرصه حمایت از کودکان در معرض بزه و آسیب خواهیم شد. اگر این اتفاق بیفتد و اهتمام برای اجرا آن وجود داشته باشد اتفاقات خوبی در راه خواهد بود. معتقد هستم که در کشور قانون کم نداریم اما نکته اینجاست که قوانین موجود تا چه حد درست اجرا میشوند؟. باید اهتمام کافی در اجرای قوانین و ارزیابی آنها وجود داشته باشد تا سیاستگذاریهای بهتری در این عرصه داشته باشیم.
وی با اشاره به خدمات ارائه شده به کودکان بیسرپرست و بد سرپرست نیز توضیح داد: امروز هر کودکی که بیسرپرست باشد براساس قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست و آیین نامه اجرایی این موضوع بعد از بررسیهایی که انجام میشود با حکم قضایی میتواند از حمایتهای سازمان بهزیستی که در قانون هم بر آن تاکید شده استفاده کند. فکر میکنم حتی یک نفر نیز وجود ندارد که قانون برای بهزیستی تعیین تکلیف کرده باشد، اما بهزیستی حمایت لازم را انجام ندهد.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران افزود: اما سوال اصلی اینجاست آیا همه کسانی که سیستم قضایی آنها را بهزیستی ارجاع میدهد، همه کودکانی هستند که نیاز به کمک دارند؟ پاسخ منفی است؛ چرا که ما شناسایی دقیقی از کودکان مشمول اجرای این قانون نداریم. به همین دلیل شناسنامه اجتماعی این کودکان در اختیار حوزه های اجتماعی نیست و اطلاعات لازم برای شناسایی و حمایت به موقع آنها وجود ندارد. در مورد کودکان بدسرپرست و کودک آزاری نیز به نظر، در حوزه نرم افزاری، اورژانس اجتماعی محمل خوبی برای شناسایی این کودکان است.
موسوی چلک با تاکید بر اینکه برای تحقق این موضوع مردم باید اورژانس اجتماعی را بشناسند، اظهار کرد: اورژانس اجتماعی هم باید زیرساخت های لازم را داشته باشد تا اگر مردم موارد کودکآزاری را معرفی کردند، بتواند به موقع در محل حاضر شود. محتوای برنامهها و اثربخشی از آنها موضوعی است که نیاز به کار جدیتری دارد و نباید به کاری که انجام میدهیم قانع باشیم، چراکه نیاز این کودکان بیش از چیزی است که ما در حال ارائه آن هستیم.
وی افزود: در مورد نحوه نگهداری از این کودکان نیز از سمت نگهداری در مراکز بزرگ به سمت مراکز شبه خانواده حرکت کردهایم. درواقع این نگاه درستی است که بچهها باید در درون خانواده حضور داشته باشند و اگر دولت قرار است حمایتی انجام دهد باید این حمایت شامل حال خانوادهای شود که از این کودکان سرپرستی و حمایت میکنند البته این کودکان امداد ماهیانه را دریافت میکنند. این موضوع در دین ما هم دیده شده است به طوریکه گفته شده است فرزندان یتیم را مانند فرزندان خودتان در خانه نگهداری کنید.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه طرح مراکز شبه خانواده از حدود سال ۷۸ آغاز شده است توضیح داد: سالهاست این اراده جدی در سازمان بهزیستی برای گسترش این نگاه وجود دارد با این حال باید ظرفیتهای اجتماعی این موضوع را نیز افزایش دهیم و این نگاه را به عنوان یک فرهنگ در جامعه جا بیندازیم. آمادهسازی کودکان به عنوان افراد مستقل بعد از خروج از مراکز نیز نیازمند بازنگری جدی است. این افراد باید بتوانند مانند بقیه مردم ارزشها و هنجارها، حقوق و وظایف شهروندی و... را بشناسند چراکه یکی از راههای استقلال آنها این است که حمایت از این بچهها را به مددکاران اجتماعی واگذار کنیم چرا که مددکاران راحت تر می توانند زمینه دسترسی کودکان به منابع اجتماعی را تسهیل کنند.