به گزارش «شیعه نیوز»، از نگاه جامعه شناسان خانواده مهمترین نهاد اجتماعی است. از طریق خانواده، نسل بعدی با دنیای بیرون آشنا میشود، چگونگی معاشرت و روابط با دیگران را میآموزد و راه و رسم زندگی، اخلاق و آداب و رسوم اجتماعی را فرا میگیرد. اسلام برای حفظ قداست و ارزش خانواده اهمیت ویژهای قائل است به همین دلیل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «مَا بُنِی فِی الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِیج.»
در سالهای اخیر، برخی تحولات و فرهنگهای وارداتی سبب شده بنیان خانواده ایرانی پایداری خود را از دست بدهد. فرهنگهایی که در نگاه اول باب میل به نظر میرسد اما تجربه نشان میدهد در کشورهایی که این فرهنگهای ضد خانواده به اجرا درآمده با شکست مواجه شدهاند و سیاستهای حمایت خانواده را در پیش گرفتند.
از جمله سیاستهای ضد خانواده میتوان به افزایش ساعات کاری زنان اشاره کرد. تحقیقاتی در انگلستان نشان داده است که افزایش ساعات کاری باعث افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی و سرطان در زنان شاغل میشود، این در حالی است که احتمال ابتلای مردان شاغل به این بیماریها، در اثر کاهش ساعات کاری بیشتر میشود. پروفسور آلارد دمبی، از اساتید سلامت عمومی انگلیس در مورد نتایج این تحقیقات میگوید: «زنان تحت تأثیر فشار کاری قرار میگیرند و این میتواند باعث مریضی و ناتوانایی آنها شود.» این خود گواهی از شکست سیاستهای ضد خانواده است.
کشورهای اروپایی برای تشویق به فرزندآوری چه کردهاند؟
در مقابل اقداماتی که نتایج آن ساختارهای خانواده را سست میکرد، در برخی کشورهای اروپایی سیاستهای دوستدار خانواده با محوریت «حمایت از فرزندآوری» بهعنوان عنصر استحکامبخش خانواده رونق گرفته است؛ ازجمله سیاستهای حمایت از خانواده در آلمان که با هدف افزایش زمانهای حضور زنان در خانه و بهبود فرزندآوری انجام شده، ارائه مرخصی به مردان جهت مراقبت از کودک و کمک به زنان است.
یکی دیگر از این سیاستها اعطا کمک هزینه به والدین برای کاهش فشار اقتصادی خانواده و تمرکز بر تربیت فرزند است. بر این اساس؛ دولت آلمان کمک هزینه ۳۰۰ تا ۱,۸۰۰ یورو در ماه را به والدین فرزند تازه متولدشده اختصاص داده است که این مبلغ حداکثر طی ۱۴ ماه پرداخت میشود. اینگونه سیاستهای حمایتی به مادرهای شاغل کمک میکند تا در کنار فعالیت اقتصادی به نقش مادری و تربیت فرزند نیز بپردازند.
بیمه مرخصی زایمان در سوئد برای تشویق به فرزندآوری
در سوئد نرخ فرزندآوری نسبت به دیگر کشورهای اروپایی بالاتر است. این موضوع نتیجه سیاستهای مطلوب حمایت از خانواده همچون افزایش مرخصی زایمان، بیمه مرخصی زایمان و خدمات نگهداری از کودکان است. سیاستهای حمایت از خانواده در این کشور بر این اصل استوار است که فرزندآوری مغایرتی با کار زنان نداشته بنابراین پس از زایمان بدون مشکل به کار خود ادامه میدهند.
در نروژ والدین ۴۷ هفته مرخصی زایمان دریافت میکنند و میتوانند مشاغل پارهوقت دریافت کنند. فرزندان ۱ تا ۵ سال مشمول دریافت یارانه مراقبتهای دولتی میشوند. همچنین برای والدینی که تازه صاحب فرزند شدهاند نیز مزایایی با هدف تضمین درآمد برای والدین در نظر گرفته شده است.
پرداخت وام بارداری به مادران جوان فنلاندی
در کشور فنلاند خانوادهها حمایتهای مالی نظیر وام بارداری دریافت میکنند. مرخصی زایمان مادران نیز از ۳۰ روز قبل از زایمان شروع شده و در طول این دوره کمک هزینه «مادرانه» به مادران پرداخت میشود.
در کشور دانمارک ۵۲ هفته مرخصی زایمان برای مادران در نظر گرفته شده است که این مرخصی با حقوق از ۴ هفته قبل از زایمان آغاز میشود. پدران نیز دو هفته مرخصی با حقوق پس از تولد فرزند دریافت میکنند. تمام کودکان زیر سن مدرسه میتوانند از مهدکودکهای دولتی استفاده کنند که والدین تنها ۲۵ درصد هزینه مهدکودک را میپردازند.
فراموشی اجرای سیاستهای حمایت از خانواده در ایران
در ایران به دلیل عدم حمایتهای مالی، مشکلات اقتصادی و ورود تفکرات نادرستی همچون لزوم مدیریت بدن، نرخ فرزندآوری کاهش یافته است. این سیاستهای ضد خانواده که سبب فروپاشی خانواده میشوند، در برخی کشورها رد شده و سیاستهای حمایت از خانواده جایگزین آن شدهاند.
با این حال در ایران به طور محسوسی سیاستهای حمایت از خانواده مورد غفلت واقع شده است. ازجمله این سیاستهای فراموش شده نیز میتوان به قانون کاهش ساعت کار بانوان شاغل دارای شرایط خاص اشاره کرد.
بنابراین قانون برای زنان شاغل اعم از رسمی، پیمانی و قراردادی که موظف به ۴۴ ساعت کار در هفته بوده و دارای معلولیت شدید، فرزند زیر شش سال، همسر یا فرزند معلول هستند، ۳۶ ساعت کار در هفته با دریافت حقوق و مزایای ۴۴ ساعت را تعیین میکند. با وجود گذشت سه سال از تصویب این قانون؛ متاسفانه همچنان بسیاری از کارفرمایان بخش خصوصی از اجرای آن برای بانوان شاغل سر باز میزنند.
حال جای سؤال دارد که چرا سیاستهایی که در کشورهای دیگر اجرا شده و با ضرر و زیان همراه بودهاند هماکنون در کشور مورد حمایت قرار میگیرند و از سوی دیگر سیاستهای حمایتی برای فرزند آوری نیز مورد اجرا قرار نمیگیرند.
این در حالی است که غفلت از اجرای این سیاستها توسط کارفرمایان، با غفلت دستگاههای نظارتی و مسئول همراه شده و آنان نیز نسبت به برخورد با عدم اجرای سیاستهای فرزند آوری واکنشی از خود نشان نمیدهند.