۰

علت مرگ ابن سینا چه بوده است؟

ابو على سینا در سال 370هـ.ق متولد شد[1] و در روز جمعه اول ماه رمضان سال 428 هجری قمری (1037میلادی)، در سن 58 سالگی و در همدان از این جهان رخت بربست.
کد خبر: ۱۹۵۲۱۶
۰۹:۰۰ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: ابو على سینا در سال 370هـ.ق متولد شد[1] و در روز جمعه اول ماه رمضان سال 428 هجری قمری (1037میلادی)، در سن 58 سالگی و در همدان از این جهان رخت بربست.[2]
مورّخان و تراجم‌نویسان، علت مرگ ابوعلی سینا را قولنج نقل کرده‌اند؛ در برخی از این گزارشات چنین آمده است:
1. ابن سینا، شمس الدّوله دیلمى را که بیماری قولنج داشت، درمان کرد، و به وزارت دست ‏یافت؛[3] امّا مخالفان شمس الدّوله و شیخ الرّئیس، همواره آنان را تهدید می‌کردند، و شیخ در بیم و ترس به سر می‌برد. پس از مرگ شمس الدّوله، پسرش سماء الدّوله به جاى او نشست، در این هنگام، بو على سینا با علاء الدّوله کاکویه حکمران اصفهان و رقیب سماء الدّوله مکاتبه می‌کرد؛ لذا او را گرفته، و زندانی کرد.[4] سپس علاء الدّوله به همدان تاخت، و شیخ را از زندان آزاد کرد.[5] ابن سینا بعد از رهایى از زندان، به اصفهان نزد علاء الدّوله کاکویه رفت، و در حضر و سفر با او بود، تا این‌که در راه اصفهان و همدان به جهت بیماری قولنج درگذشت.[6]
ابوعبید جوزجانی -شاگرد ابن سینا- در شرح حال وی می‌گوید: «زیاده‌روى در شهوات [از راه حلال] سرانجام جسم نیرومند شیخ را فرسوده کرد. به هنگامى که علاء الدوله با "تاش فرّاش"[7] می‌جنگید و ابن سینا همراه وى بود، بیمارى قولنج گریبان شیخ را گرفت. شیخ از ترس آن‌که مبادا در هنگامه کارزار و فرار امیر، زمین‌گیر شود و از همگامى با او بازماند، در یک روز هشت نوبت دستور تنقیه داد. بر اثر این زیاده‌روى، روده‌هایش زخم شد. چون در کار درمان ورزیده بود، خویشتن را با داروهاى مناسب اندکى بهبود بخشید، اما علیل گشت؛ زیرا از غذا پرهیز نمی‌کرد، و از همنشینی با زنان [از طریق حلال] دست‌بردار نبود. در نتیجه بیمارى قولنج وى گاهى زورآور می‌شد و زمانى تسکین می‌یافت، تا آن هنگام که در رکاب علاء الدوله به سوى همدان رهسپار گردید. در این سفر بیمارى شیخ به شدت گرایید، چون به همدان رسید دانست که نیروى جسمانى خود را چنان از دست داده که دیگر از غذا و دارو کارى ساخته نیست؛ از این‌رو، از درمان خویش دست کشید و گفت: "مدبر تن من از تدبیر فرومانده و درمان بی‌فایده است". چند روزى بر این حال بود تا دیده از جهان فرو بست. جسمش را در همدان به خاک سپردند. در آن هنگام پنجاه و هشت ساله بود».[8]
گزارش شده است: وقتی آثار مرگ را مشاهده نمود، از جمیع گناهان توبه نمود و آنچه را داشت به فقرا بخشید و غلامان را آزاد کرد و ختم قرآن نمود.[9]
[1]. ابن ابى اصیبعه، احمد بن قاسم‏، عیون الأنباء فی طبقات الأطباء، ج ‏1، ص 84، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب‏، چاپ اول، 2001م؛ ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج ‏2، ص 161، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، بی‌تا.
[2]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج ‏2، ص 161.
[3]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج ‏2، ص 159؛ ابو مخرمه، عبدالله طیب بن عبد الله‏، قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر، ج ‏3، ص 370، بیروت، دار المنهاج‏، چاپ اول، 1428ق.
[4]. بیهقى، على بن زید، تاریخ حکماء الاسلام، ص 62 - 63، دمشق، مطبعة الترقی‏، چاپ اول، 1365ق؛ خوانسارى، محمد باقر بن زین العابدین‏، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ج ‏3، ص 176 - 177، قم، دهاقانى(اسماعیلیان)، چاپ اول، 1390ق.
[5]. تاریخ حکماء الاسلام، ص 63.
[6]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج ‏2، ص 159.
[7]. سپهسالار و امیر نامدار عصر غزنوی.
[8]. نقل از: ابن سینا، حسین بن عبدالله، ترجمه رساله اضحویه، مترجم: نامعلوم، محقق و مصحح: خدیو جم، حسین، ص 24، تهران، چاپ دوم‏، 1364ش؛ امین، محسن‏، أعیان الشیعة، ج ‏6، ص 75 - 76، بیروت، دار التعارف للمطبوعات‏، چاپ اول، 1403ق.
[9]. روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج  3 ، ص 172؛ أعیان الشیعة، ج ‏6، ص 76.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: