به گزارش «شیعه نیوز»، مدتی است که خواسته یا ناخواسته دروغ میگویم خیلی دقت میکنم که دروغ نگویم، اما نمیشود و بعد از اینکه این اتفاق میافتد خیلی پشیمان میشوم، خواهشمند است مرا راهنمایی کنید که چگونه از این بحران خلاص شوم.
برای اینکه ما به ترک رفتاری موفق شویم لازم است تا ابتدا هدف خود را محکم کنیم و بدانیم به چه انگیزهای میخواهیم این رفتار را در خود از بین ببریم. برای استحکام هدف به مطالعه و کنکاش و جستجو و تحقیق نیاز داریم تا آثار اخروی این گناه را بشناسیم. در بعضى از سخنان معصومین علیهمالسلام از دروغ بهعنوان گناهى که سبب نازل شدن بلا، مانع استجابت دعا و موجب مرگ زودرس میشود، نامبرده شده است.
برای ترک این عادت بد سعی کنید عادت کنید ابتدا تأملی داشته و سپس صحبت کنید. این رویه را همیشه و در هر اقدام و رفتاری حفظ کنید حتی در ارتباط با خانواده یا دوستان یا ارتباطات کاری و ...
در بسیاری از موارد دروغ به دلیل احساس خودکمبینی و حقارت درونی شکل میگیرد در حالی که اگر اعتمادبهنفس داشته باشیم میتوانیم حقیقت را با شجاعت و بدون ترس بیان کنیم.
صحبت کردن زیاد به جهت جلب توجه هم یکی از دلایل دروغگویی است، کسی که بسیار حرف میزند و کم میآورد برای پیدا کردن مطلب به دروغ متوسل میشود. کمگویی و راستگویی به اعتبار اجتماعی فرد در نزد دیگران میافزاید.
هر شب پیش از خواب عملکرد روزانه خود را ارزیابی کنید. تعداد دروغهای خود را در جدول مخصوصی و در روز مربوطه علامت بزنید. با خود قرار بگذارید که مثلاً در قبال دو دروغ و بیشتر در روز خود را تنبیه کنید؛ مثلاً روزه بگیرید. یا خود را از چیزی دوستداشتنی محروم کنید؛ و اگر بر طبق تعهد خود عمل کردید خود را تمجید و تشویق نمایید.
بپذیرید که با ترک دروغ ممکن است در مواقعی در ظاهر زیان ببینید. باز تأکید میکنم در ظاهر، اما وقتی طعم و مزه ترک این گناه را چشیدید دیگر موارد قبل را خسران تلقی نمیکنید. با پذیرش این دشواری میتوانید راحتتر شجاعت دروغ نگفتن را پیدا کنید.
علاوه بر ضعفهای درونی، ممکن است عوامل بیرونی هم به کمک انگیزههای درونی آمده و انسان را به انحراف از مسیر صداقت بکشانند. عواملی که انسان را به دروغ گفتن روزمره عادت میدهد عبارتاند از دروغ گفتنهای مکرر پدر و مادر و بزرگترها در خانواده، دوستی با افراد دروغگو، محیط اجتماعی ناسالم و اعمال برخی از برنامههای رسانهها مثل روزنامهها، مجلات، تلویزیون و اینترنت که هر کدام باید جداگانه بررسی شوند. ولی با تمام این احوال، انسان موجودی است مختار و آزاد که توان رهانیدن خود از تمام بندهای درونی و بیرونی را دارد. او میتواند بیش از دیگران و پیش از دیگران در زندگی خویش نقش داشته باشد. انسان قادر است با توکل بر خدا و اراده خود مهار زندگی خود را به دست گیرد و خود قهرمان زندگی باشد.
دوستان خود را مورد ارزیابی قرار دهید. معاشرت با افراد رفتار آنها را در ما ایجاد میکند. انسانها شبیه به همنشینان خود میشوند پس اگر دوستانی دارید که قبح برخی از رفتارها برای آنها از بین رفته ارتباط خود را با آنها کمتر یا قطع کنید.
اعتمادبهنفس خود را بالا ببرید. در بسیاری از موارد دروغ به دلیل احساس خودکمبینی و حقارت درونی شکل میگیرد درحالیکه اگر اعتمادبهنفس داشته باشیم میتوانیم حقیقت را با شجاعت و بدون ترس بیان کنیم.
پیمانهای کوتاهمدت ببندید. با خود تعهد کنید که برای مدت زمان کوتاهی مراقب زبانتان باشید. زمان را بسیار کوتاه بگیرید. به عنوان مثال بگویید من میخواهم تا ظهر امروز دروغ نگویم. وقتی زمان را کوتاه انتخاب میکنید، احساس میکنید که میتوانید خودتان و زبانتان را کنترل کنید و موفق شوید.
در مراقبت جدی باشید. وقتی با خود عهد بستید که تا فلان موقع دروغ نگویید، حالا باید شروع به مراقبت کنید. حواستان را کاملاً جمع کنید. بسیار جدی باشید. حتی اگر قصد شوخی و مزاح دارید نباید دروغ بگویید. دروغ تحت هر شرایطی بد است و شوخی و جدی ندارد. همینطور مراقب باشید در تعارفات روزمره، صادق باشید؛ مثلاً اگر از دیدن کسی واقعاً خوشحال نشدهاید، از سر عادتهای تعارفی نگویید: خیلی خوشحال شدم.
منبع : تبیان