به گزارش «شیعه نیوز»، هر ساله میلیون ها نفر برای زیارتت می آیند. می گویند دور از وطن افتاده ای و غریب الغربایی، اما با من بگو کدام غریبی است که هر ساله میلیون ها زائر دارد که برای زیارتش فرسنگ ها راه را طی می کنند و خستگی ها را به جان می خرند.
ای آقای مهربانی تو آنقدر خوب و رئوفی که نامت دل ها را می لرزاند و نیست چشمی که با یاد و نامت تَر نشود و حلقه های اشک به خود نبیند. ای پناه بی پناهان، یار و یاور بی کسان و طبیب بیماران، شاه ایران گشته ای و گنبد طلایت دل ها را برده است. ضامن آهویی، ضامن دل های خسته و شکسته هم باش.
با سه تن از خادمان حرم گفتگویی انجام دادیم. این سه خادم افتخاری تنها تعداد بسیار اندکی از شبکه ۳۰ هزار نفری خادمان افتخاری حرم امام رضا (ع) هستند که گفت وگویشان با شفقنا زندگی را در ادامه می خوانید:
باید خوش اخلاق و ملایم بود تا زائر از حرم دلزده نشود
سیده فهیمه عابد ۴۷ سال دارد، دیپلمه و خانه دار است. حدود ۱۴ سال است که در حرم امام رضا (ع) خادمی می کند؛ یعنی درست از زمانی که پسر بیمارش شفا گرفت. او شب های جمعه به حرم می رود و به زائران خدمت می کند. عابد حتی خادم امام زاده سید ناصر در مشهد نیز است و برای جمکران و حرم امام خمینی (ره) نیز نام نویسی کرده و به گفته خودش، بعد از فوت پسرش دوست دارد در این مکان ها خادمی کند.
عابد درباره چگونگی خادم شدنش می گوید: از امام رضا (ع) خاطره های خوبی داشتم؛ در آن سال ها پسرم بیمار بود و شانس زنده ماندنش ۵۰ درصد بود. حال خوبی نداشتم و مدام گریه می کردم. یک روز که حالش بدتر شد او را به بیمارستان امداد بردیم. با بدتر شدن حال او حال من هم بدتر شد. به حرم رفتم و رو به آقا گفتم که شفای پسرم را می خواهم، بعد از کمی گریه و ناله به بیمارستان برگشتم و پشت در سی سی یو ماندم. در حال و هوای خودم بودم که آقایی با شال سبزی که دور سرش بسته بود از پله ها بالا آمد. بعد از دیدن آن شخص حال عجیبی به من دست داد و مدام فریاد می زدم که پسر من بهتر می شود.
وی می افزاید: بعد از دقایقی یکی از پرستاران به دنبالم آمدم و مرا به سی سی یو برد. به پسرم که نگاه کردم دیدم لب هایش می لرزد؛ پسرم شفا گرفته بود و تا ۸ سال زنده بود.
عابد به کرامت دیگری از امام رضا درباره پسرش اشاره می کند و ادامه می دهد: وقتی حال پسرم خوب شد و به خانه برگشت بعد از چند سال چون حالش دست خودش نبود از خانه خارج و گم شد. هر جا را گشتم پیدا نکردمف دوباره به حرم رفتم و همراه با گریه و ناله از امام بچه ام را خواستم. در همان حین ناله ها از در ورودی باب الرضا که خارج می شدم دیدم پسرم از طرف مقابل دارد میاید.
او تاکید می کند: این معجزه ها را از آقا دیدم که مشتاق شدم خادمش شوم. من ۲۰ سال سابقه بسیج فعال دارم و از همان بسیج برای خادمی حرم پیگیر شدم. به دلیل امتیازی که داشتم زودتر از اینها می توانستم اقدام کنم اما به دلیل بیماری پسرم وقفه افتاد.
این خادم امام رضا (ع) درباره سختی ها و دشواری های کاری که انجام می دهد بیان می کند: خادمان حرم هر لحظه ممکن است برایشان مشکلی پیش بیاید . همه کارها نیز مشکلات و سختی های خودش را دارد ولی وقتی از ورودی حرم که وارد می شویم باید همه چیز را فراموش کنیم و فقط برای خدا و آقا کار کنیم.
او اضافه می کند: یک خادم باید حواسش به همه جا باشد، رفتارش با زائران خوب و مهربانانه باشد به خصوص با جوانان؛ باید طوری با آنها رفتار کرد تا مشتاق اقا و حرم باشد. یک خادم ممکن است مورد هتک حرمت و دشنام گویی قرار بگیرد اما وقتی وارد حرم می شویم باید غرورمان را زیر پایمان بگذاریم. یک خادم باید خاک پای تمام زائران باشد. خوش اخلاق و ملایم باشد تا زائر از حرم دلزده نشود و نگاه بد به خادم ها نداشته باشد. برخی از خواهران خادم هستند که برخوردشان با زائر تند است اما من اخلاق آرام و خوبی را از خدا خواستم و دارم، اگر عصبانی هم بشوم بروز نمی دهم.
وی در این باره تعریف کرد: یادم است زمانی که هنوز خادم نشده بودم یکی از خادمان با یکی از زائران تندخویی کرده و او را اذیت کرده بود و همین سبب شده بود که زائر ناراحت شود و بگوید "من دیگر به حرم نمی آیم”. من جلو رفتم و به خادم گفتم خواهش می کنم با زائران امام خوب رفتار کنید.
عابد درباره اتفاق خاصی که در این سال ها برایش رخ داده می گوید: زمانی که خواستم خادم حرم شوم برای پیگیری و طی کردن مراحل لازم به اداره مورد نظر رفتم اما به من گفتند که دو سال است اسمت رد شده و نیامدی به همین خاطر خلع شدی. آن لحظه دلم شکست رفتم پنجره فولاد را گرفتم و با گریه از آقا خواستم مرا بپذیرد. بعد از دقایقی که داشتم قران می خواندم گوشی ام زنگ خورد و همان شخصی که گفته بود خلع شدم من را احضار کرد. وقتی نزدش رفتم گفت زمانی که از این جا رفتی داغ شدم و انگار حسی به من می گفت که تو باید خادم حرم باشی. و اینطور شد که کار من درست شد.
این خادم حرم که از طریق بسیج اقدام کرده بیان می کند: اگر کسی بخواهد خادم حرم شود می تواند از طریق بسیج و سپاه، وزارت ارشاد و یا در مشهد از طریق نام نویسی در مقبره پیر بالان دوز اقدام کند. دوره های بسیج و سپاه ۸ روزه است و برای ورود به حرم سخت گیر تر و محکمتر عمل می کنند به طوری که ما خادمانی را که از طریق ارشاد یا پیر پالان دوز وارد حرم شدند را در هر بار ورود تفتیش می کنیم.
عابد که دلشکسته فوت پسرش است می گوید: خیلی امام رضا را دوست دارم و دوست دارم که پناه بی پناهان باشد، به من هم نظر کند و قابل بداند تا وقتی زنده ام به زائران خدمت کنم.
دامادی که خادم شد/ جوان ترین خادم حرم
فخار شاکری یکی دیگر از خادمان حرم است که با ۳۲ سال سن و مدرک کارشناسی کامپیوتر و گرافیک هر ۸ روز یکبار شیفت خدمتی دارد. حدود ۸ سال است که خادمی می کند و اهل مشهد است. او بر خلاف عابد، فقط خادم امام رضا (ع) است و معتقد است که علاوه بر اینکه توفیق و سعادت نداشته تا در حرم دیگری خادمی کند به شدت گرفتاری های شغلی و کاری دارد که بیش از این امکان وقت گذاشتن ندارد.
وی چگونگی ورودش به شبکه خدام را اینگونه تعریف می کند: همزمان با ازدواجم علاقمند شدم؛ چون خانواده همسرم نیز خادم بودند و وقتی آنها را می دیدم با خودم می گفتم چقدر خوب است که سعادت خدمت به زائر امام رضا (ع) را داشته باشم. به همین خاطر درخواست دادم و با توجه به عنایت حضرت به زودی پذیرفته شدم؛ تقریبا در تمام افرادی که اقدام می کنند کسی را سراغ ندارم که نامش به این زودی ها در بیاید. می شود گفت زمانی که من وارد شبکه خدام شدم جوان ترین خادم افتخاری در حرم بودم.
شاکری نیز معتقد است که هر خدمتی مشکلات مخصوص به خودش را دارد. او ادامه می دهد: قطعا با توجه به ماهیت این خدمت خیلی خاص، مشکلاتش نیز خیلی خاص تر است. اما از طرفی حضور خدمت حضرت، نزدیکی با حرم مطهر و درک حضور و وجود ایشان و از طرفی دیگر لطفی که زائران و سایر خادمان دارند تمام این مسائل را ساده می کند و این خدمت می تواند موجب شفاعت و دخالت حضرت در ابعاد مختلف زندگی انسان باشد نتیجتا تمام آن مشکلات قابل حل می شود.
این خادم خاطرنشان می کند: چند سالی است که برای من اتفاق جالبی می افتد. من ذوق و قریحه شعری دارم و بعضی وقت ها تراوشاتی ذهنی دارم؛ و احساس می کنم که هر زمانی که در حرم شیفت هستم در صورتی که حضور قلب بیشتری داشته باشم اشعار خوبی از طرف حضرت حواله می شود و من این موضوع را در همه کشیک هایم دارم احساس می کنم.
وی می گوید: خادم همواره نباید فراموش کند که در محضر چه کسی ایستاده و به چه کسی دارد خدمت می کند. او به زائری خدمت می کند که تمام وجودش را به سمت حرم حضرت رضا (ع) وقف کرده و مشخص است که دلداده و عاشق حضرت است. بعضی وقت ها پیش می آید که آدم در برخورد با زائران تحت فشار عصبی قرار گیرد ولی من یادم نمی آید که با زائری تندی کرده باشم و این هم از برکات نظر حضرت است در حالی که شاید در موقعیت دیگری باشیم عکس العمل تندی نشان دهیم.
او نیز بیان می کند: کسی که می خواهد خادم حرم شود، اولین قدم نظر حضرت است ایشان باید پای درخواست همه را امضا کنند. ولی از نظر اداری و قانونی یکسری شرایط عمومی از جمله متاهل بودن، تحصیلات دانشگاهی داشتن، سوء پیشینه یا سابقه و مشکل خدمت سربازی نداشتن وجود دارد. با این شرایط می توان به اداره آستان قدس درخواست داد تا در نوبت ترتیب اثر قرار گیرد. آستان قدس در گذشته هر چند وقت یکبار از سازمان ها و دوائر دولتی یک سهمیه برای پرسونلشان قائل می شد، مخصوصا برای آموزش و پرورش و سپاه. اخیرا نشیدم که اینطور باشه شاید هم باشد.
شاکری حرف دلش به امام رضا (ع) را اینگونه عنوان می کند: ما همیشه درخواست های دنیایی مان را گرفتیم، خاطرم نیست از حضرت چیزی خواسته باشم و به من نداده باشند، چه قبل و چه بعد از خدمت. اما درخواست دارم وقتی که زمان احتضارم بود حضرت حتما تشریف بیاورند و ضامن من شوند .
خدمت به زائر و دستگیری در دقیقه ۹۰
به گزارش شفقنا زندگی، محمد یساقی دیپلم فنی دارد و بازنشسته وزارت دفاع است. حدود ده سال در بخش ارشاد دادگستری (بخش ساماندهی زائر، تفتیش) خدمت کرده و حدود سه سال و اندی است که به داخل حرم منتقل شده، مدتی را در بخش امانات و مدتی دیگر را در دفتر توزیع ویلچر حضور داشته است.
او نیز خادم افتخاری است و می گوید: قبل از اینکه به قسمت ارشاد دادگستری بروم اسمم را برای داخل حرم و ویلچر زائر بری نوشته بودم. یک روز با من تماس گرفتند که به کلاس بروم، این دوره را گذراندم و سپس اعلام کردند که باید به بخش امانات بروم اما من نرفتم و چند جلسه غیبت کردم. هر ۳ جلسه غیبت مساوی با منع تشرف است و من نزدیک به شش جلسه غیبت داشتم اما با این وجود با من تماس گرفتند و خواستند که خدمتم را شروع کنم.
این خادم اضافه می کند: خانواده همسرم، خواهرزاده ها و اقواممان همه از خادمان حرم هستند.
یساقی تعریف می کندک یکبار یک پیرزنی از گروهش جا مانده بود و آدرسش را نیز نمی دانست. من با ماشین خودم او را به هتلش بردم، این مورد چند بار برایم پیش آمده است. من معتقدم هرکسی در زندگی خود مشکلاتی دارد و همین خدمت کردن ها به زائر در دقیقه نود دست آدم را می گیرد.
وی نیز بیان می کند: خادم باید در اختیار زائر و نوکرش باشد. اگر ترشی و تلخی دید به جان بخرد. چند شب پیش پیرمردی با پیرمرد دیگری بحثشان شده بود و ایجاد سر و صدا کرده بودند، من جلو رفتم و معذرت خواهی کردم ، با نرمی با او صحبت کردم و در نهایت قائله ختم شد.
یساقی نیز از امام رضا (ع) می خواهد که حاجت همه به ویژه کسانی که از نداشتن مسکن و فرزند در رنج هستند را روا کند.