مسعود بحرینی
داستان قتل جمال خاشقجی جدا از بحث جنایتی که رژیم آل سعود در قبال یک ژورنالیست انجام داد نکته ای داشت که فکر به آن، باعث بسی تأسف و تأثر است . هر چند همگان میدانیم فشار تبلیغاتی و رسانه ای این روزها توسط کشورهای ترکیه، آمریکا و ... به رژیم آل سعود بیش از نگاهی انسان دوستانه برای جمال، به ابزار سیاسی برای تسویه حسابهای قدیمی تبدیل شده است و سر انجام این هیاهوی رسانه ای، زورآزمایی سیاسی، و آنچه به فراموشی خواهد پیوست شخص جمال خاشقجی میباشد. اما نکته اینست که کشورها با قدرت رسانه توانستند به اهداف خیر و شرّ مورد نظر خود برسند .
نمونه ی دیگر به تبلیغات وسیع رژیم اسرائیل در قبال اسارت سرباز "رون آراد" میتوان اشاره کرد که در یک عملیات هوایی در تاریخ ۱۶ اکتبر ۱۹۸۶میلادی در نزدیکی شهر صیدا در جنوب لبنان، به دلیل انهدام زودهنگام یکی از موشکها، وی توانست به وسیله چتر نجات، جان سالم بدر برد .
رژیم اسرائیل مدتی بعد با وعده جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای فردی که اطلاعات دقیقی از سرنوشت و محل نگهداری این سرباز ارائه دهد، میزان ارزش گذاری خود برای نیروهایش را به رُخ جهانیان کشید .
از این نمونه ها بسیار است و نمیخواهم مطلب طولانی شود.
و اما ما شیعیان .....
وقتی معمر القذافی مشهور به سرهنگ دیوانه، آقا موسی صدر ایرانی الاصل را در روز روشن ربود ما نه هیاهویی در خور به راه انداختیم نه با وی قطع رابطه کردیم، بلکه در رسانه های محدود داخلی، لیبیِ در حاکمیت او را کشور دوست و برادر خطاب نمودیم تا آقا موسی صدر در سکوت خبری، رفته رفته نابود گردید .
هر چند الان هم تلاش چشمگیری برای پیدا کردن او از کسی نمی بینیم، گویا روند پیگیری پرونده موسی صدر باید به چنین سرنوشتی دچار می گردید !
در قبال شیخ نمر، وقتی رژیم آل سعود این روحانی شیعه را گردن زد، ما شیعیان پرمدعی چه کردیم ؟
در حادثه اسپایکر در عراق، داعش هزاران سرباز شیعه را به فجیع ترین روش قتل عام کرد ما چه کردیم ؟
در افغانستان وقتی طالبان در یک روز بیش از پنج هزار شیعه را قتل عام کرد ما چه کردیم ؟
آری، ما سر وصدا و ادعای زیاد داریم ولی در عمل چیزی در چنته نداریم، کمتر شاهد تبدیل تهدید به فرصت بلکه بلعکس هنر تبدیل فرصت به تهدید را خوب می شناسیم .
چرا شبکه موسوم به "الجزیره" متعلق به کشور کوچک قطر در حاشیه خلیج فارس توانسته است در معادلات رسانه ای جهان نقش قابل توجهی را ایفا کند ولی ما با این همه پتانسیل هنوز نتوانسته ایم به جایگاه در خور شأن ایران دست یابیم ؟
به نظر من هر مشکل یا منصفانه تر بگویم اکثر مشکلات این کشور را که پیگیری میکنیم به داستان قدیمی ضعف در مدیریت میرسیم .
ما به دلیل تنگ نظری افراد را در جای مناسبشان قرار نداده ایم و این است که کشتی عظیمی به نام ایران را در دریای مواج طوفانی گرفتار کرده ایم و تا مسئولین کشتی خدمه ی متخصص با خدمه غیر متخصص جابجا نکنند این کشتی طوفان زده تا سر حد نابودی در گرداب جهل متولیانش گرفتار خواهد ماند .
آری، تا زمانی که مدیریت رسانه ای ما دنبال افراد متعهدِ غیر متخصص است در جهان رسانه توهمی بیش نخواهیم بود و این خون شیعه است که ارزان ریخته میشود و همچنان فریاد رسی نیست .