به گزارش «شيعه نيوز»، «الکساندر کنیازف» پژوهشگر ارشد انستیتوی شرقشناسی آکادمی علوم روسیه در یادداشتی به بررسی تهدیدات افراطگرایی در کشورهای آسیای مرکزی به ویژه ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان پرداخت.
در این یادداشت آمده است: بخش قابل توجه شهروندان امروزه ازبکستان را افرادی تشکیل می دهند که به ایده های مخرب افراطی بی تفاوتند، زیرا تاشکند بعد از فروپاشی شوروی دو چیز بسیار مهم را عملی کرد.
اولا، ازبکستان به شدت و صرف نظر از ملاحظات انسانی، تمام نشانه های رادیکالیسم مذهبی را ریشه کن کرد. در این خصوص از جمله می توان به حوادث سال های 1992 در «اندیجان» و ظهور جنبش «عدالت» که بعدا به جنبش اسلامی ازبکستان تبدیل شد، اشاره کرد.
دولت این کشور در سال های 1999 میلادی به بمب گذاری در شهر تاشکند نیز به شدت واکنش نشان داد و فضای کشور را از هر نوع افراطگرایی پاک کرد.
وجود موسسات قوی پرورش روحانیت یکی دیگر از عوامل مهم عدم گسترش ایده های مخرب افراطی در داخل ازبکستان امروزه میباشد، زیرا اکثر علمای ازبک آموزه های دینی را در داخل کشور خود به دست می آورند.
سیستم آموزشی در ازبکستان به طور کامل تحت کنترل دولت قرار گرفته و به طور طبیعی روحانیت دیدگاه های مذهبی را که با منافع دولت در مخالفت نیستند به مردم مسلمان محلی تحمیل می کند.
البته ازبک ها ممکن است در صورت وجود دلایل واقعی از جمله اجتماعی و اقتصادی نسبت به روحانیت رسمی خود یک نگرش انتقادی داشته باشند، اما ساکنان این کشور آلترناتیو مذهبی دیگری ندارند.
اگر در قرقیزستان و تاجیکستان فرد ناراضی در صورت عدم دریافت پاسخ از سوی روحانیت کشور خود می تواند به افراطی ها مراجعه کند در ازبکستان چنین امکان وجود ندارد زیرا این عرصه محدود و بشدت تحت کنترل دولت قرار گرفته است.
در ازبکستان همچنین وجود انستیتو «محله» که در اوایل سال های 1990 میلادی رو به رشد نهاده به طور منظم فعالیت می کند.
در واقع، محله یک موسسه موثر جامعه مدنی و مقرارت اجتماعی خود تنظیم موثر در شرایط ازبکستان معاصر می باشد و با نهادهای دولتی، نیروهای امنیتی، مقامات انتظامی همکاری دارد.
برای مثال اگر جوانی در محل زندگی خود تمایلی به افراطگرایی نشان دهد بلافاصله این مهم روشن و پدر و مادر، فامیل، دوستان و همسایگان تلاش میکنند تا از افراطی شدن وی جلوگیری شود.
آنچه که برای ازبکستان یک تهدید عمده را در بر می گیرد، مهاجرت کاری غیر قانونی جوانان این کشور می باشد که غالبا از سواد کافی برخوردار نیستند. زیرا زمانی که آنها به کشور خارجی سفر می کنند تحت تاثیر ایده های مخرب قرار می گیرند.
در حال حاضر مقامات ازبک به منظور حل و فصل این مشکل به عنوان تنها کشور منطقه آسیای مرکزی سیستم دولتی پذیرش شهروندان برای کار در خارج از کشور را مورد بهره برداری قرار خواهند داد.
در این زمینه با طرف روسیه توافقنامه ای به امضا رسیده و در بیش از 10 شهر روسیه نمایندگی های خدمات مهاجرت، کنسول گری و نهادهای ذیربط دیگر ازبکستان افتتاح می شوند.
به نظر می رسد که اقدامات طرف ازبک در این زمینه سازنده و منجر به کنترل قرار دادن مهاجرین کاری در همه شهرهای روسیه مهاجرت خواهد شد.
به این ترتیب کشوری که مهاجران کاری را می پذیرد از افزایش جرم و جنایات در میان مهاجران رنج نخواهد برد و از سوی دیگر خود مهاجران از نظر اجتماعی و حقوقی تحت حمایت قرار خواهند گرفت.
تاجیکستان
فکر می کنم امروزه از میان 5 کشور منطقه آسیای مرکزی اسلام در تاجیکستان نقش بیشتری را در زندگی مردم ایفا می کند.
در مورد ظهور گروههای افراطی می توان گفت که دوشنبه از این نوع پدیده های منفی تا آینده های دور در امان خواهد بود.
تا زمانی که نسلی که درگیری های مسلحانه را دیده به طور فعال در زندگی سیاسی و اجتماعی این کشور حضور دارد هراس از شروع دوباره بی ثباتی و تلاش برای جلوگیری از آن در تاجیکستان حفظ می شود.
برای مثال، در تاریخ 27 فوریه سال 2005 میلادی در قرقیزستان و تاجیکستان انتخابات پارلمانی برگزار شد که در قرقیزستان با برکناری «عسکر آقایف» رییس جمهور سابق و تغییر سیاست کشور پایان یافت.
اما در تاجیکستان دعوت و شعارها برای انجام تظاهرات بعد از اعلام نتایج رخ نداد و مردم برای ریختن به خیابان ها آماده نشدند. زیرا مردم جنگ شهروندی را دیده اند و از هر چیزی که می تواند باعث سر زدن دوباره درگیری ها باشد فاصله می گیرند.
در حال حاضر در تاجیکستان به طور فعال نسلی که درگیری های مسلحانه در این کشور را ندیده است فعال می شود اما تا زمانی که این نسل وارد زندگی سیاسی و اجتماعی نشده دولت تاجیکستان وقت دارد.
زمانی که تغییر نسل صورت گرفت آن موقع احتمالا تاجیکستان به ضعیف ترین زنجیره کشورهای منطقه آسیای مرکزی تبدیل می یابد. اما در حال حاضر دولت این کشور قدرت کنترل وضعیت در عرصه مذهبی را در دست دارد.
البته خطر افراطی شدن تاجیکستان را تهدید می کند، زیرا ریاست این کشور اخیرا به دنبال توسعه روابط خود با عربستان سعودی میباشد و گسترش نفوذ ریاض در این کشور در نوبه خود نگرانی های را در عرصه مذهبی بوجود می آورد.
اما اگر کشورهای آسیای مرکزی را از نظر پایداری مقایسه کنیم به نظر می رسد که تاجیکستان در مقایسه با قرقیزستان پایدارتر است.
ترکمنستان
استان «ماری» یکی از مناطق اصلی مخالفین دولت فعلی ترکمنستان می باشد. اما بهتر است از این نکته شروع کرد که در میان نخبگان ترکمن به طور جدی تمایز قبیله ای حفظ و بعد از فروپاشی شوروی حتی تشدید یافته است.
«سفرمراد نیازف» نماینده قبیله اخال تکه که در یتیم خانه بزرگ شده بود و تا جای از ارتباطات قبیله ای دور بود. ظاهرا به این خاطر وی موفق شده بود تعادل منافع تمام قبایل را حفظ نماید. در میان نخبگان سیاسی این کشور در دوران نیازف هم نمایندگان اقوام تکین ها ماری، هم یامود ها و هم ارسار ها حضور داشتند.
اما «قربانقلی بردی محمداف» جانشین نیازف که وی نیز از نماینده قبیله آخال تکه می باشد پس از به قدرت رسیدن اقدامات زیادی در بین نخبگان سیاسی انجام داد . در نتیجه اکثریت قاطع نخبگان سیاسی در این کشور را نمایندگان قبیله وی تشکیل می دهند.
به طور طبیعی نخبگان اقوامی که جایگاه خود را در قدرت از دست داده اند به مخالفان شدید بردی محمد اف تبدیل یافته اند.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی در این کشور اگر از واژه دشوار اجتناب کنیم نسبتا پیچیده است. از لحاظ پیچیدگی وضعیت اجتماعی و اقتصادی ترکمنستان با قرقیزستان و تاجیکستان در رقابت است. تمام امتیازاتی که شهروندان این کشور داشتند در اوایل تابستان جاری لغو شدند. در سال 2016 میلادی این کشور با بحران شدید غذایی رو به رو شده بود.
در ماه نوامبر بردی محمد اف در سوچی با پوتین رییس جمهور روسیه دیدار و در نتیجه 2.5 میلیارد دلار اعتبار کالایی به طور عمده محصولات غذایی از مسکو دریافت کرد.
یکی دیگر از عوامل عدم وجود ثبات پایدار در ترکمنستان این واقعیت است که بر خلاف تاجیکستان و ازبکستان در ترکمنستان روابط میان نخبگان مناطق اپوزیسیون و وارثان مهاجرین، آنهای که در دوران شوروی از آنها به عنوان «باسمچی» نام می بردند حفظ شده است.
پس از انقلاب و جنگ شهروندی آنها به ایران، افغانستان و سایر کشور ها مهاجرت کردند و امروز درخواست جبران خسارات می کنند. می خواهند به میهن خود برگردند و اموالی که قبلا به اجداد آنها متعلق بود بویژه اراضی را بازگردانند.
قابل توجه است که ادعاهای آنها در مورد زمین ها به طور شگفت انگیز از نظر جغرافیایی با موقعیت های بزرگتر یا امیدوار کننده ذخایر نفت و گاز به مانند «گالکینیش» همخوانی دارد.
یک مشکل دیگر عشق آباد مرز این کشور با افغانستان است که به طور منظم تلاش های برای قاچاق مواد مخدر و سلاح ثبت می شود.
البته مقامات انتظامی عملیات جدی در این مناطق راه اندازی می کنند اما وضعیت همچنان مشکل باقی می ماند. این همه هم برای منطقه و هم برای اتحادیه های همگرایی منطقه ای خطراتی را ایجاد می کند.
در مورد عرصه مذهبی در ترکمنستان می تواند گفت که این بخش هنوز از دروان نیازف تحت کنترل شدید دولت قرار گرفته است. اما در برابر بحران اجتماعی و اقتصادی طولانی مدت روشن نیست که چه فرآیند های مخفی در جامعه این کشور صورت می گیرند.
من طرفدار چنین دیدگاه هستم که رقابت های جهانی در سطح جغرافیای اقتصادی و ژئوپلیتیک میان مراکز قدرت جهانی رشد خواهد کرد. علاوه بر این بازیگران جدیدی از جمله هند، برزیل و همچنین قطب های جدید جهانی در حال ظهور هستند.
دیر یا زود وضعیتی پیش خواهد آمد که نخبگان جهانی متکی به برخی کشورها با انتخابی رو به رو می شوند، یا مبارزه یا نابودی کامل که نتایج آن برای همه طرف ها غیر قابل پیش بینی می باشد، یا جستجوی قوانین جدید بازی که به نفع همه طرف ها باشند.
از آنجایی که غریزه حفاظت از خود مربوط به ذات انسان است به نظر می رسد که «نوسان های ژئوپلیتیک» دیر یا زود باید کاهش یابند.