به گزارش «شيعه نيوز»، اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم میشوند که به مرور زمان برخی از این شاخهها به دهها زیرشاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند. وهابیت نیز یکی از فرقههایی است که خود را منتسب به حنبلیها میداند؛ بدین معنی که وهابیت بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفتهاند. با این حال بسیاری از علمای حنبلی نیز وهابیت را فرقهای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کردهاند.
وهابیت برای تبلیغ و نشر اعتقادات خود از جمله تکفیر شیعه در کشورهای مختلف جهان از هر راهی وارد میشود و سردمداران این فرقه هزینههای زیادی را برای پیشبرد اهدافشان صرف میکنند.
یکی از کشورهایی است که طی سالهای اخیر وهابیت فعالیت گستردهای در آن انجام داده، کشور آفریقایی الجزایر است، نفوذ و شکلگیری این فرقه ضاله در الجزایر به حدود چهل سال پیش برمیگردد، در کتاب « آشنایی با کشورهای جهان اسلام؛ الجزایر» نوشته مصطفی قاسمی آمده است: شکلگیری فرقه وهابیت در الجزایر به سال 1980 میلادی بر میگردد، یعنی زمانی که رئیسجمهور وقت الجزایر، شاذلی بنجدید، بهطور رسمی فعالیت فرق مذهبی و گروههای دینی را در این کشور آزاد اعلام کرد و این تحول با پیروزی انقلاب اسلامی همراه بود.
مبارزه با رشد شیعهگرایی متأثر از انقلاب اسلامیهمین مسئله موجب گرایش مردم الجزایر به سمت اسلام انقلابی شد. این امر، حساسیت روزافزون افراطیون اهل سنت، به ویژه وهابیون را برانگیخت، لذا برای مبارزه با رشد شیعهگرایی، به وهابیون میدان فعالیت بر ضد شیعه را دادند. در الجزایر که زمینههای تمایل به تشیع فراهم بود، با رسوخ تفکرات وهابیت در صدد مقابله با این تفکر پیشرو برآمدند و بدین ترتیب با کمک مالی حکومت وهابی عربستان و سایر بلاد هم فکر آن، موج وهابیت در الجزایر به سرعت گسترش یافت. از جمله برنامههای مبلغان وهابی در الجزایر، اعزام جوانان الجزایری به مکه و مدینه برای کسب دروس دینی و فراگیری تفکرات وهابی بود.
دانشجویان اعزامی پس از پنج سال، از عربستان به الجزایر مراجعت میکردند، در حالی که حامل تفکرات محمد بنعبدالوهاب بودند. از طرفی، حکومت سعودی با ارسال کتب وهابی به الجزایر بهصورت رایگان و با تطمیع برخی از علمای این کشور به سرعت تفکرات وهابیگری را در الجزایر رشد و نشر داد.
از جمله کتب ارسالی، «موسوعه ابن تیمیه» بود که منشور تفکرات وهابیگری است و 45 جلد دارد. این کتاب به تمام مساجد و کتابخانههای الجزایر اهدا شد. بدین ترتیب، گروههای وهابی عملاً مساجد را به دست گرفتند، به تبلیغ تفکرات وهابیگری در الجزایر پرداختند و در ایام خاص، در میان مردم رفتند و اذهان مردم را به سمت این تفکر خطرناک سوق دادند، در حالی که دولت الجزایر کوچکترین مقابلهای با نشر این تفکر نکرد، بلکه عملاً زمینهها و بسترهای گسترش آن را نیز فراهم کرد. از جمله کسانی که تفکرات وهابی را در الجزایر نشر دادند، شیخ علی تیجانی بود که به داشتن تعصبات کور سلفی مشهور است.
گروههای مذهبی وهابی در طول ده سال، آزادانه به تبلیغ وهابیگری پرداختند تا اینکه در سال 1990 هم زمان با تحرکات اسلامی در الجزایر و مقابله دولت این کشور با این تحرکات، فعالیتهای این فرقه نیز محدود شد. اگرچه فعالیتهای آنان اکنون نیز ادامه دارد، اما از شکل تبلیغ تحمیلی همراه با زور و تهدید، تجدید نظر کردهاند و با روی آوردن به مطالب ظاهراً علمی و مباحث کلامی، درصدد نشر و گسترش این تفکر در الجزایر هستند. نوعاً طبقه فقیر و جاهل به این تفکر گرایش پیدا میکنند.
عوامل گسترش وهابیت در الجزایر عواملی که موجب گسترش وهابیت در الجزایر شد، عبارتند از:
1. نفوذ سعودیها در سیاستهای کشورهای عربی
2. تأّثیرپذیری و ضعف علمی علمای الجزایر و نیز خودباختگی، تمایل به مادیات و انعطاف در مقابل تطمیع سعودیها
3. وجود بدعتهای فراوان در میان فرق دیگر اسلامی در الجزایر که موجب تمایل مردم به نظریات ظاهراً توحیدی وهابیون شد
4. نقش کشورهای استعمارگر در دامنزدن به اختلافات مذهبی و استفاده از وهابیت در مقابله با مذاهب دیگر از طریق این تفکر، به طوری که دولتهای استعماری با چراغ سبز نشاندادن به گسترش این تفکر، اختلاف شدیدی میان مسلمانان ایجاد کردند.
قابل ذکر است که وهابیون در الجزایر به دو صورت، فعالیتهای خود را متمرکز کردند: گروهی صرفاً به فعالیتهای علمی و تبلیغی برای گسترش وهابیت پرداختند و گروه دیگر با شکلدادن گروههای مبارزاتی، درصدد به دستگرفتن قدرت در الجزایر برآمدند، گروه اول مورد حمایت دولت سعودی بودند و با تفکر پیروی از سلاطین و اطاعت مطلق از حاکمان وقت، عملاً در خدمت حکومت الجزایر و منویات آن قرار گرفتند.
فعالیت این گروه صرفاً مقابله و مبارزه با تفکرات شیعی، تکفیر شیعیان و ... بود و تمام هم و غم آنان تبلیغ علیه شیعه بود. اما گروه مبارز وهابی، بر اساس تفکرات جهادی خود، علیه حکومت وقت قیام کردند و بر ضد حکومت الجزایر به مبارزه پرداختند. البته این گروه نیز در مبارزات خود حتی نسبت به فرق دیگر اسلامی رحم و شفقتی نداشتند، و همه فرق را کافر دانسته، مال، جان و ناموس آنان را حلال میدانستند. سرانجام این گروه در مقابله با دولت الجزایر متلاشی شد.
تحلیل روزنامه الجزایری از نفوذ وهابیت«احمیده عیاشی»، روزنامهنگار روزنامه «الحیاة» الجزایر در مقالهای با عنوان «چگونه تفکر فرقهگرایانه در الجزایر ریشه دواند» آورده است: الجزایریها چه قبل یا بعد از استقلال چیزی از درگیریهای فرقهای بین گروههای دینی نمیدانستند و تفرقه دینی در بین آنان رایج نبود تا فتنه به وجود آمده بین مسلمانان و یهودیان(جنگهای صلیبی) که در آن زمان علمای مسلمانی مانند «عبدالحمید بن بادیس» برای خاموشکردن آتش این جنگ شتافتند.
بعد از استقلال الجزایر مسلمانان اباضیه(از فرقههای اسلامی) و سنی اغلب اوقات زندگی مسالمتآمیزی را که الگویی برای دیگران بود، داشتند.
«احمیده عیاشی»، روزنامهنگار روزنامه «الحیاة» الجزایر
اما طی سالهای اخیر با سقوط رژیم صدام و شدتگرفتن تنشها و درگیری در خاورمیانه در پی اشغال آمریکا و انقلابهای عربی و همچنین نفوذ گسترده سلفیت وهابی، بیماری فرقهگرایی به ویژه در بین سنی و شیعه در الجزایر شیوع پیدا کرد و برخی شبکههای وهابی نقش مهمی در اشاعه فرهنگ جنگهای فرقهای نفرتانگیز داشتند؛ جنگهایی که در تاریخ حیات فرهنگی، دینی و سیاسی این کشور بی سابقه بود.
فعالیت شبکه وهابی اقرأشبکههای وهابی مانند «اقرأ» از نخستین کانالهایی بودند که به بهانه دفاع از حقانیت مذهب سنی در برابر پیروان اباضیه به تحریک الجزایریها و دشمنی آنان با یکدیگر پرداختند.
لابی وهابی همچنین این قدرت را داشت که بر مساجد و شبکههای رسمی وابسته به وزارت امور دینی الجزایر و عقل و فکر معلمان و دانشجویان سیطره یابد و این خود سیطره تفکر فرقهگرایانه در جامعه این کشور را به شکل واقعیتی انکارناپذیر نشان داد.
سیطره وهابیت در الجزایر تا اندازهای پیش رفت که خانم «سمیره مواقی» که برای پوشش جنایتهای داعش به عراق رفته بود، متهم به همراهی با نیروهای «الحشد الشعبی»(بسیج مردمی عراق) شد و حتی تکفیر و با بدترین شکل و شنیعترین صفتها از او یاد شد؛ چرا که به زعم اتهامزنندگان او از شیعه طرفداری کرده و به رافضیها(شیعیان) یاری رسانده و با کمک الحشد الشعبی حوادث عرصه نبرد با داعش را رسانهای کرده بود.
انقلاب سفید با به حاشیهراندهشدن تشکلهای دینیچنین مسائلی نشان میدهد که تغییری عمیق در الجزایر رخ داده است و سلفیت وهابی با وجود ادعاها مبنی بر تحت کنترل قرارگرفتن، در حقیقت و در جهان واقعیت قدرتی است که تأثیر بسیار زیادی در این کشور داشته و عقلها و افکار را جهت میدهد و به شکلی گسترده در الجزایر سیطره یافته و در نتیجه نفوذ وهابیت، فرقهگرایی شکلی آشکار به خود گرفته است.
دلیل این امر هم ضعف تشکلها و مراجع دینی و تضعیف و به حاشیهراندهشدن آنها از طرف حاکمیت بوده است؛ به نحوی که سلفیهای وهابی توانستهاند انقلاب سفید در داخل نهادهای دینی این کشور رقم بزنند و بی مبالاتی مسئولان و بیتوجهی نخبگان دینی گاهی به دلیل ترس و بزدلی و مواقعی هم به دلیل تطمیع، زمینه فعالیت وهابیت سلفی در الجزایر را به راحتی فراهم کرده است.
نویسنده مقاله در پایان معتقد است که در چنین شرایطی سکوت تنها مشکل را عمیقتر و فرقهگرایی را در بین عوام نهادینه خواهد کرد و بدون شک پیامدهای آن بسیار خطرناک خواهد بود.