به گزارش «شیعه نیوز»، «به اسم تعاونی مسکن شهرداری پول گرفتند و معلوم نشد چه بلایی سر پولهایمان آمد. کم نبود؛ حرف ۲۰ میلیارد پول است. قرار بود برایمان نزدیکیهای دریاچه چیتگر خانه بسازند. نقشه ساختمان را هم نشانمان داده بودند. خانه پیشکش، پولی در کار نیست که برش گردانند. میگویند این کف دستمان اگر مو دارد، بکنید!»
این درد دل یکی از ۶۰۰ نفری است که به امید خانهدار شدن، فرش زیر پایش را هم فروخته، ۷۰ میلیون پول بیزبان جور کرده و به حساب تعاونی ریخته و حالا خانهدار که نشده هیچ، مجبور است خانواده را بردارد و به حاشیه شهر نقل مکان کند.
«ابراهیم» کارمند یکی از ارگانهای دولتی است. ۲ بچه دارد و صاحبخانه جوابش کرده. به هر جا که توانسته شکایت نوشته تا لااقل پولش را پس بگیرد ولی نتیجهای نداشته که نداشته.
او که با درخواست کمک و با چشمانی اشکبار به دفتر روزنامه آمده از ما میخواهد تا درد دلش را بنویسیم شاید مسئولی، مدیری، رئیسی دلش بسوزد و بتواند گره از مشکل او و بقیه شاکیان پرونده باز کند. ابراهیم درباره شکایت از تعاونی مسکن شهرداری میگوید: «مقابل تعاونی، کلی تبلیغ به در و دیوار زده بودند. تصاویر ساختمانهایی که در طول چند سال گذشته از سوی آنها ساخته و تحویل مشتریها شده بود. چند بار هم توی تلویزیون تبلیغ کرده بودند. مدارک نشان میداد تعاونی سال ۷۳ تأسیس شده و از سال ۸۳ فعالیت خود را آغاز کرده. از طرفی مدیر و رئیس هیأت مدیره تعاونی ادعا میکردند که شرکت زیر نظر شهرداری منطقه ۵ است و لوگوی شهرداری هم روی همه مدارک و تبلیغهایشان بود. ما به همین لوگو اعتماد کردیم. همه اعضا میگفتند که تعاونی زیر نظر شهرداری است و کار ساخت و ساز خیلی زود شروع میشود.»
وی دفترچه عضویت تعاونی را از کیفش بیرون میآورد و توضیح میدهد: «طبق اساسنامه، این تعاونی باید ۱۸۰ عضو داشته باشد که آنها اعضای تعاونی را به ۶۰۰ نفر افزایش داده بودند. خود این موضوع خلاف قوانین است. باید بگویم که اعضای قبلی دفترچههایشان را بین ۵ تا ۳۰ میلیون تومان به داوطلبان عضویت در تعاونی فروخته بودند. کارمندان تعاونی با چربزبانی اطمینان دادند که برجی ۱۷ طبقه بزودی نزدیکی دریاچه ساخته میشود و با همین وعده و وعیدها بین ۱۰ تا ۷۰ میلیون تومان به حساب تعاونی واریز کردیم. من و ۷۰ -۶۰ نفر دیگر نفری ۷۰ میلیون تومان به حسابشان ریختیم. بهخدا قسم فرش زیر پا و طلاهای زنم را فروختم. بعد از گذشت یک سال و اخبار ضد و نقیضی که میشنیدیم، جلوی تعاونی تجمع کردیم ولی آنها هر بار با بهانههای مختلف دست به سرمان میکردند و میگفتند به دنبال مجوزهای ساخت و ساز هستند تا اینکه از سال پیش فهمیدیم زمینی که تعاونی خریده، جزو زمینهای ملی و غیرقابل فروش است. با شکایت اعضا در شعبه ۱۲ بازپرسی دادسرای منطقه ۵ پروندهای تشکیل شد و برای رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل تعاونی مسکن و ۲ تن از کسانی که زمین را به تعاونی فروخته بودند قرار تعقیب صادر شد. پس از کلی رفت و آمد و ارسال احضاریه و اخطاریه در نهایت مدیرعامل تعاونی و فروشندگان زمین بازداشت شدند ولی طولی نکشید که با قرار وثیقه بیرون آمدند. رئیس هیأت مدیره فعلاً فراری است. فروشندگان زمین هم در دادسرا ادعا کردند که در حال برطرف کردن مشکل زمین هستند و با گذشت ۳ سال هنوز اتفاق خاصی رخ نداده و ما نه تنها به خانه بلکه به اصل پولمان هم نرسیدهایم.»
ابراهیم، اسنادی را نشان میدهد که شهرداری منطقه ۵ با نامهنگاری به مدیر تعاونیهای استان تهران خود را کاملاً از دایره اتهامات بیرون کرده است. در این نامه نوشته شده: «تعاونی مسکن کارگران شهرداری منطقه ۵ به شماره ثبت ۱۲۱۰۴ در سال ۷۳ تأسیس شد که اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت تعاونی مسکن کارگران شهرداری منطقه ۵ از پرسنل مجموعه شهرداری تهران نیستند و شهرداری هیچگونه دخل و تصرف و نظارتی بر عملکرد آن شرکت تعاونی نداشته و تعاونی مسکن مذکور دارای شخصیت حقوقی مستقل و مجزا از مجموعه شهرداری تهران است که نسبت به عضوگیری و جذب سرمایه های مردمی اقدام کرده است.»
ابراهیم نامه دیگری از لابهلای مدارکش بیرون میکشد و میگوید: «شهرداری منطقه ۵ بعد از کلاهبرداری ۲۰ میلیاردی تعاونی مسکن و بالاگرفتن شکایت و اعتراضهای چند ماه پیش طی چند نامه به سازمان و ادارات دیگر خود را به کلی کنار کشیده و عنوان میکند که تعاونی از اعتبار نام و لوگوی شهرداری منطقه ۵ سوءاستفاده کرده. خب اگر واقعاً اینچنین باشد چرا شهرداری از سال ۸۳ از این تعاونی به دلیل جعل عنوان شکایت نکرده؟ چرا باید پول ما برود روی هوا و ۶۰۰ نفر زیان ببینند و شهرداری تازه به فکر نامهنگاری بیفتد؟ ما حرفهای زیادی داریم. پرونده ۲ سال است هنوز به دادگاه نرفته. دود این بیمسئولیتی و نبود نظارتها مستقیم توی چشم آدمهای ضعیفی مثل ما رفته است. از شهرداری و قوه قضائیه میخواهیم به شکایت ما رسیدگی کنند.»
خودم را لحظهای جای ابراهیم میگذارم. کسی که به امید خانه، همه دارایی ۷۰ میلیونیاش را به باد میدهد و حالا باید به حاشیه تهران پناه ببرد.
منبع: ایران