به گزارش «شیعه نیوز»، مالزی یکی از پیشرفتهترین کشورهای اسلامی است که در رعایت شاخصهای اسلامی رتبه اول را در بین ملتهای مسلمان داراست. اما این هرگز بدان معنا نیست که از آسیبهای اجتماعی که امروزه کشورهای مختلف با آن دست و پنجه نرم میکنند، بدور بوده است.
از نگاه کارشناسان علوم اجتماعی و جامعهشناسی مالزی، این کشور با آسیبهایی مانند؛ قمار، مواد مخدر، الکل، فحشا و فساد مواجه بوده و هست. در همین راستا«انستیوی اسلام فقاهتی مالزی» (The Institute of Islamic Understanding Malaysia «s) در یک مصاحبه اختصاصی با مدیر کل آن، نیک مصطفی نیک حسن در طول یک مصاحبه اختصاصی به بررسی این موضوع پرداخته است که آیا دین و مذهب میتواند راه حلی برای غلبه بر آسیبهای اجتماعی ارائه دهد؟ نگاه مدیرکل انستیوی مطالعات اسلامی در مالزی، از آنجایی که وی دارای فعالیتهای مدیریتی، بازرگانی و اقتصادی و نیز مطالعات اسلامی در دانشگاه آکسفورد و نیز دانشگاه بین المللی مالزی است، به این مسئله چند بعدی است. با این حال وی عمق راهکارهای خود را در دین و ارزشهای دینی میبیند.
از منظر نیک مصطفی نیک حسن، دین یک اصل مهم و اساسی در کشور مالزی محسوب میشود و در حقیقت یکی از اصول پنجگانهای است که نقش بسیار مهمی در هدایت ملی ملت مالزی نقش داشته است؛ چرا که اعتقاد به خدا یک اصل بسیار مهم محسوب میگردد. اینکه گفته میشود دین نقش بسیار مهم در کاهش آسیبهای اجتماعی دارد این بدان معنا نیست که با استفاده از دین و مجازات دینی به مانند برخورد با مقصران، با آسیبهای اجتماعی نیز برخورد کنیم، بلکه باید تلاش کرد تا از طریق ترویج فضائل دینی در جامعه با آسیبهای اجتماعی که امروزه گریبان گیر جوامع شده است برخورد کرد.
اگر جامعه ما درک و برداشتی درست از دین داشت، به معنای واقعی کلمه مسلمان میشد و از آن گذشته از دین سپاسگزار نیز میگردید. سپاسگزار به این خاطر که دین ارزشهای متعالی ارائه داده که مکاتب فکری و اخلاقی ساخته دست و فکر و اندیشه انسان قادر به ارائه مدلهایی همانند آن نیست. وقتی چنین تفکری در جامعه اسلامی قالب شود، قطعا ما قادر به کاهش آسیبهای اجتماعی نیز خواهیم بود.
آسیبهای اجتماعی چه زمانی در جامعه رسوخ پیدا میکند؟ وقتی مشکلات و معضلات جامعه مورد بررسی قرار بگیرد، مشاهده خواهد شد که هر چقدر از ارزشهای دینی و متعالی دور شود، معضلات و گرفتاریهای بیشتری نیز خودش را نشان خواهد داد و از سوی دیگر بسیاری از مردم با نگاهی بیتفاوتی و بیمسئولیتی از کنار آن خواهد گذشت که این مسئله از خود آن آسیب نیز بدتر خواهد بود.
مدیر کل مطالعات اسلامی مالزی در بخش دیگری از صحبتهای خود به این اصل مهم میپردازد که همه جوامع اسلامی باید به این رهیافت مهم برسند که بازگشت جوامع اسلامی به قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله) باید چیزی فراتر از لفاظی و بیان لسانی باشد چراکه غیر آن سبک، چیزی جز افزایش و حقارت ملتهای مسلمان نخواهد بود.
دین اسلام دارای مبانی متقن عقلی است که باید بین صاحب نظران علوم مختلف مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا درک درستی و علمی از مبانی برای مواجهه و مقابله با آسیبهای اجتماعی ارائه گردد والبته بسیاری از این بحثها باید به صورت آکادمیک و در آکادمیها صورت پذیرد.
همه ادیان الهی و در پایان ادیان، دین مبین اسلام تلاش دارد تا جوامع و مردمان آن را که در آستانه سقوط است، نجات دهد. در همین راستا شما مدلهای غربی و امریکایی را نگاه کنید که با تمام شاخصها و ویژگیها با بد شدن اوضاع اقتصادی به طور کلی در همه ابعاد دچار سقوط شدهاند. البته این اثرات بد در کشورهای دیگر نیز دیده میشود. اروپا با آن اقتصادش در حال فروپاشی است و برخی در حال ورشکسته شدن هستند و ایالات متحده به تنهایی در حدود ۵۰ تریلیون دلار بدهی دارد.
اما در این جوامع تنها اقتصاد در حال فروپاشی نیست بلکه نهاد خانواده نیز بیش از حد در حال فروپاشی است. به عنوان مثال در این جوامع خیلیها بدون اینکه با هم ازدواج کنند، با یکدیگر رابطه دارند، با کمترین اختلافی پایههای خانوادهها از هم پاشیده میشود. خیانت در بین اعضای خانواده امری عادی تلقی میگردد. این موضوعات جه زمانی رخ میدهد؟ زمانی که انسان احساس کند که بدون نیاز به هدایت خدا با ذهن و قوه تعقل خود میتواند مسیر خود را به درستی پیش ببرد. در حالی که اشتباه میکند. اگر به ارزشها و مبانی متعالی توجه میشد هرگز شاهد فروپاشیها نمیشدیم.
بنابراین همه احزاب و گروهها باید به معضلات اجتماعی توجه جدی داشته باشند اگر معضلات اجتماعی در جوامع اسلامی به عنوان یک تهدید تلقی نشود، بدون تاخیر و قطعا توسعه ملی را دچار مشکل خواهد کرد.
مبانی و ارزشهای دینی راه و مسیر رسیدن به سعادت برای همگان مشخص کرده است. برای رسیدن به نقطه مطلوب کارهای بسیاری پیش رو است. با این حال فرض کنید فردی به معضل مواد مخدر دچار شده است دولت باید در مراکز درمانی و توانبخشی به نحو احسن نه اینکه کرامت انسانی و حقوق انسانی و شهروندی او زیر سوال برود از او حمایت و سرپرستی کند. البته این را هم فراموش نکنیم که این خدمات دولت به وسیله مالیاتهای که مردم پرداخت میشود، انجام میگیرد. در حقیقت این خواست و اراده و مسئولیت پذیری مردم در مقولات مختلف است که نشان میدهد که مردم برای بقای حیات اجتماعی وسیاسی کشورشان ارزش قائل هستند. این را هم باید توجه داشت که اگر در زمان مناسب برای جلوگیری و یا درمان آسیبهای اجتماعی اقدام نشود در بازسازی آنها متحمل هزینههای سنگین خواهیم شد.
بار دیگر من در کنار مبانی و ارزشهای متعالی که برگرفته از دین است به اصل دیگری تحت عنوان خانواده تاکید میکنم. خانواده یکی از اصلیترین و بنیادیترین موسسات و در واقع پایه اساسی دیگر موسسات در جامعه محسوب میشود. خانواده مترادف با تمدن است. این سخن گویای اهمیت و موضوعیت خانواده است. خیلی از مردم در نگاه به معضلات اجتماعی خانواده را مقصر میدانند که البته حرف دور از منطق هم نیست.
نیک مصطفی اشاره میکند که یکی از عوامل موثر در مشکلات اجتماعی امروزی در میان کودکان، عدم هدایت و عشق والدین است. به عنوان مثال وقتی والدین در منزل کمترین حضور را دارند یا بیشتر زمان خود را صرف کار میکنند و از کمترین زمان لازم برای معاشرت با فرزندان خود برخودار هستند. کودک و یا نوجوان دنبال معضلات اجتماعی میرود تا تخیلهای درونی اتفاق بیفتد. نگاهی به دین نشان میدهد که چقدر بر روی خانواده و تعامل بین فرزندان و والدین تاکید شده است.
مدیرکل مطالعات اسلامی مالزی، برای بررسی عمیق این مسئله نگاهی به سیره خلیفه چهارم [امیرالمومین (علیه السلام)] میاندازد و معتقد است او برای کودکان وقت میگذاشت مانند آنان حرف میزد به پشت و گردن خود سوار میکرد. آیا این رفتارها دارای معنای نیست؟ انسانی در آن مقام چرا این رفتارها را نشان میدهد؟ بنابراین باید دقت کرد و برنامه گذاشت تا رفتارهای ایشان تبدیل به یک الگوی تمام عیار تبدیل شود.
پس باید خانواده به عنوان یک موسسه که در شکل گیری موسسات دیگر تاثیر گذار است بر اساس مبانی و ارزشهای دینی شکل گیرد و روابط اعضای خانواده و به خصوص والدین با فرزندان بر اساس سیره بزرگان دینی صورت پذیرد و اوضاع و احوال مدرنیته منجر به این نشود که خانواده برای فرزندان وقت کمتری بگذراند چرا که فرزندان نیاز به حمایت دارند و اگر این نیازها مرتفع نشود دچار آسیبهای جدی خواهند شد.
در نهایت اگر هر پدر و مادر نقش خود را به آموزش و مراقبت از کودکان بر اساس ارزشهای دینی انجام دهد، مطمئنا مشکلات اجتماعی نیز با کاهش مواجه خواهد شد.