به گزارش «َیعه نیوز»، برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در این جا قسمت شصت و نهم آن را می خوانید:
مقام مهمی که قضایای شبه جزیره عربستان و اوضاع خلیج فارس را در اداره سوم کاخ سفید دنبال می کند در پاسخ به سوال من که: عملا چه کسی بر عدن تسلط دارد؟ گفت: «بحران یمن حل نمی شود مگر از طریق سیاسی که نماینده سازمان ملل نیز دارد الآن بر روی آن کار می کند. عربستان کوتاه آمده و حوثی ها هم مانعی ندارند. هیئتی از آنها به عربستان رفت و یکی از آنها درباره این موضوع صحبت کرد. این در حالی است که روابط حوثی ها با ایران مثل رابطه ایران با حزب الله نیست. حوثی ها درست است که بیشتر از اهل تسنن به شیعیان نزدیک هستند اما شیعه نیستند. استقلالی دارند و هر دستوری را اجرا نمی کنند، بعضی وقت ها در مواضعشان با ایران برخورد می کنند و ایران هم از این بابت از آنها ناراحت است. درست است که ایران آنها را آموزش داد و سلاح داد و ازشان حمایت مالی کرد و تلاش کرد که آنها را شیعه دوازده امامی کند، اما حداقل تا الآن در این زمینه موفق نشده است.»
گفتم: «در حرف هایت گفتی که عربستان و امارات پیمانی تشکیل داده اند که این پیمان در یمن فرماندهی می کند. چرا صحبت از دیگر اعضای این پیمان مثل کویت و قطر و بحرین نمی کنی؟» جواب داد: «برای این که خودشان دو تایی تقریبا بر همه چیز توافق کرده اند با وجود این که امارات طرح ریزی و روشن بینی و پیشرفت بیشتری دارد. وقتی که عربستان تهدید به عبور زمینی به سوریه کرد امارات از زبان شیخ محمد بن زاید، ولیعهدش گفت: ما هم با شما عبور می کنیم اگر فرماندهی بر عهده امریکا باشد. عربستان چند روز بعد در این کار تردید کرد. بعد هم دیگر صحبت از عبور زمینی نکرد. اماراتی ها درایت دارند. اما کویتی ها خیلی به این موضوعات توجه نمی کنند، بحرینی ها هم همین طور، البته به دلایل روشن، چیزی ندارند که به پیمان بدهند. قطر می خواهد صاحب نقش باشد. قطر می داند که کشور شماره یک خلیج فارس عربستان سعودی است برای این که بزرگ ترین و پرجمعیت ترین کشور است. اما می خواهد با امارات که کشور شماره دو است، رقابت کند. روابط الآن بین حاکم قطر، شیخ تمیم و عربستان "نمکی است" (بد نیست)، بر عکس دوران حکومت پدرش، حمد بن خلیه. اما بعضی وقت ها با پدرش هم تماس می گیرد و او را می بیند.»
پرسیدم: آیا خطری متوجه کویت هست یا نگرانی ای نسبت به بد شدن اوضاع آن وجود دارد؟ جواب داد: «اولا بگذار تاکید کنم هیچ خطری متوجه روابط عربستان – امریکا نیست. این روابط با وجود همه تغییرات و اختلاف ها و بحث و جدل ها ثابت و راسخ خواهد ماند. دو کشور بر حمایت از یکدیگر و حفظ مصالحشان و ادامه همکاری در تمامی زمینه ها در چارچوب پیمانشان پایبندند. خانواده حاکم در عربستان در وضعیت خطرناک یا سختی به سر نمی برد. در دوره همی هاشان همه افراد هستند و امور را مرتب می کنند. اما درباره کویت هم فکر نمی کنم خطری متوجه آن باشد. اما اهمیتی به جنگ یمن نمی دهد. این موضعش است و با توجه به دموکراسی موجود در آن می خواهد بر همین موضع باقی بماند. بعضی ها این موضع را این گونه توجیه می کنند که چون 30 درصد از جمعیتش شیعه هستند، می خواهد این وضعیت را حفظ کند. شکی نیست شکاف مذهبی موجود در منطقه باعث می شود تا شیعیان متمایل به تهران شوند. شواهدی برای این مساله هست. اسلام گرایان سنی سلفی و تندروهای واقعی القاعده و داعش را تایید می کنند. کسی نمی داند اگر دو طرف با هم درگیر شوند، چه می شود.»
نظر دادم: «به اعتقاد من عربستان الآن در مرحله تحول ریشه ای از یک کشور ثروتمند متکی به حمایت امریکا که به پول و ثروت نفتی طبیعی اش متکی بوده و همیشه در موضع دفاعی بوده به یک کشور تهاجمی است. بعد از جنگ یمن به یک کشور نظامی در سایه حکومت فعلی که دهه ها بر آن حاکم است، متحول خواهد شد، یا این که در سایه هر تغییر ناگهانی قرار خواهد گرفت.»
جواب داد: «چرا این را می گویی؟» جواب دادم: «برای این که موضع منفی نسبت به عربستان و خاندان حکم بر آن دارم. آنها به لبنان از مدت ها پیش کمک می کردند. اما امروز چشم داشتی به نتایج اعتماد به خارج و دیگران و پولی که صرف کرده اند دارند در حالی که نیروی نظامی ضروری برای این کار ندارند. در یمن عربستان به نیروی زمینی نیاز دارد، هیچ کمکی از سوی کشورهایی که حتی به آنها اخیرا کمک های چند میلیارد دلاری کرد و با میلیاردها دلار پول باعث شد که قدرتی واقعی و مهم و تاثیرگذار شوند، نیامده است.»
جواب داد: «اما در یمن همان طور که گفتم ارجحیت بر راه حل سیاسی است. رسیدن به این مساله وقت می برد. اما بالاخره به دست می آید. بله هیچ پیروزی ای برای عربستان که به تولید این فکر که به کشوری به عنوان قطب نظامی تبدیل شود، به دست نخواهد آمد.»
نظر دادم: «فکر نمی کنی شکست بخورد، فقط مساله پیروزی نیست، اگر پیروزی به دست آورد می تواند یک کشور نظامی قدرتمند ایجاد کند؟ حکومت عثمانی شکست خورد و از هم پاشید. بعد از آن افسری به اسم مصطفی کمال (آتاتورک) قیام کرد و روی هر چه از عثمانی باقی مانده بود کار کرد و از آن کشور مدنی قدرتمند سکولاری ساخت که بخشی از پیمان بزرگ جهانی است. البته راه حل سیاسی میانه در یمن یا نباختن آن در این کشور یا به سود نرسیدن تلاش هایش در آن جا مانع از آن می شود که عربستان از لحاظ نظامی خود را تقویت نکند.»