به گزارش «شیعه نیوز»، در 15 فرودرین 1395 در یادداشتی که نگارنده به نقل از یکی از مقامات ارشد حزب بعث سوریه و از رهبران قُطری این حزب که نخواست نامش فاش شود، نوشت، یادآور شد که ایالات متحده و روسیه در جلسه ای سری و طولانی که بین خود پشت درهای بسته برگزار کردند، منطقه را میان خود تقسیم کرده اند به گونه ای که با توجه به اولویت ها، لبنان به ایران برسد، یمن سهم عربستان باشد،
سوریه از آن روسیه باشد و عراق به امریکا برسد. در همان موقع بسیاری از ناظران تحولات منطقه سفرهای مکرر هنری کسینجر، وزیر امور خارجه اسبق ایالات متحده به روسیه و دیدارهایش با مقامات عالی رتبه روسی از جمله ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را در همین راستا می دانستند. الآن که کمتر از یک سال از آن موقع می گذرد به نظر می رسد تکمیل این پازل در حال تکمیل شدن است.
البته به استثنای عراق که ایران همچنان در آن دست بالا را دارد و حتی می توان گفت فعلا حرف اول و آخر را در آن می زند. اما در لبنان امور به سمتی پیش رفته که حزب الله قدرت سیاسی و امنیتی و نظامی برتر این کشور است، نقش عربستان که در گذشته در آن خیلی پررنگ بود، بسیار کم رنگ شده و می توان ادعا کرد که در آن جا ایران حرف اول و آخر را می زند. در مورد یمن نیز اگر چه عربستان هیچ پیروزی ای در این کشور به دست نیاورده است اما به اعتقاد بسیاری معادله ای را خواهد پذیرفت که از یک سو سنبه خود در آن پرزور باشد و از سوی دیگر سهم و خواسته های حداقلی علی عبدالله صالح و حوثی ها در نهایت حفظ شود. درباره عراق، با توجه به اظهارات تندی که مقامات دونالد ترامپ بر زبان آورده اند می توان تصور کرد که امریکایی ها خود را برای سناریوی تازه ای بر سر عراق آماده می کنند.
به اعتقاد بعضی از کارشناسان این که بعضی از مقامات مثل مایک پامپئو، نامزد ریاست سازمان امنیت و مایکل فلین، نامزد پست مشاور امنیت ملی اظهارات تندی علیه ایران بیان می کنند و در حالی که هنوز آغاز به کار نکرده اند مثلا می گویند: "ایران خطرناک تر از داعش است"، نشان از آن دارد که امریکایی ها می خواهند با ایران در عراق رویارو شوند.
شاید به همین دلیل بود که برخی از تحلیلگران می گفتند اوباما اصرار دارد تا قبل از پایان دوران ریاست جمهوری اش قضیه موصل تمام شود. البته امریکایی ها مجبورند در عراق با منافع ایران کنار بیایند، چرا که ایران در عراق نفوذ بسیار بالایی دارد که صرف نظر کردن از این منافع برای معارضان آن می تواند بسیار گران تمام شود. اما به اعتقاد بسیاری امریکایی ها به این فکر می کنند که دست برتر را در عراق، خود داشته باشند و در عین حال منافع ایران را نیز لحاظ کنند. به ویژه که در حال حاضر نفوذ عربستان سعودی در عراق بسیار ضعیف شده است، امریکایی ها گمان می کنند آسان تر می توانند در عراق مانور دهند و در آن جا فقط با ایران طرف هستند. در این جا لازم به یادآوری است که ترکیه چون با امریکا رابطه نزدیکی دارد، امریکایی ها فکر می کنند با ترکیه خیلی راحت کنار خواهند آمد.
به هر حال، به نظر می رسد در سوریه این معادله رو به تکمیل شدن است. بعد از این که حلب کاملا از لوث تروریست ها پاک شد، ولادیمیر پوتین رسما اعلام کرد از حالا به بعد روی آتش بس در سراسر سوریه کار می کند. وی در گفت وگو با حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان نیز تاکید کرد که در اعمال آتش بس در سراسر سوریه جدی است.
طی روزهای بعد و مذاکراتی که میان روسیه با ترکیه انجام شد، روشن شد که روسیه می رود تا فصل الخطاب سوری ها شود. با آمدن ترکیه به جمع متحدین روسیه در سوریه پیشبرد طرح روسیه بیش از پیش قوت گرفته است. در عین حال روزنامه العرب گزارش داد که در توافقی که میان روسیه و ترکیه بر سر سوریه به دست آمده، بندی گنجانده شده است که به موجب آن باید همان طور که نیروهای مسلح خارجی مخالف از سوریه خارج می شوند نیروهای حزب الله و دیگر گروه های مسلح شیعی نزدیک به ایران نیز از این کشور خارج شوند. العرب گزارش داد که پوتین این موضوع را به اطلاع ایران رسانده است.
طی روزهای اخیر این گونه وانمود شده که حضور ایران در پرونده سوریه کم رنگ تر شده است. موضوعی که باعث انتقاد بعضی از ناظران شده است. اما اگر واقعیت را ببینیم، در می یابیم که ایران چاره ای جز پذیرفتن وضعیت موجود ندارد. ایران متحد روسیه است و از آن جا که روسیه یکی از قطب های اصلی قدرت در جهان شده، طبیعی است که ایران مطابق با سیاست های روسیه در سوریه سیاست های خود را پیش ببرد. به ویژه که ایران حاضر نشده است بر سر سوریه با امریکایی ها به عنوان یکی از قطب های ذی نفوذ در سوریه وارد گفت وگو شود و پذیرفته که روسیه به نیابت از آن با امریکایی ها مذاکره کند. می توان تصور کرد اگر امریکایی ها به روس ها شکایت کرده باشند که نمی توانند حضور ایران در سوریه را بیش از این تحمیل کنند، روس ها از این بابت به آنها اطمینان داده باشند.
از سوی دیگر بسیاری این ایراد را گرفته اند که چرا روسیه با ترکیه در حال همکاری برای خاتمه دادن به پرونده سوریه است در حالی که به نظر می رسد ایران جا مانده است؟ پاسخ این سوال روشن است. ترک ها در میان سوری ها نفوذ تاریخی و فرهنگی عمیقی دارند، در عین حال یکی از متحدان اصلی گروه های مخالف اسد هستند. همچنین هم مرزی طولانی ترکیه با سوریه سبب می شود تا این کشور جایگاه متمایزی در پرونده سوریه داشته باشد. این مساله سبب شده با وجود شکست ها و ضربه های سختی که ترکیه در سوریه خورده است همچنان یکی از نقاط ثقل در پرونده سوریه باشد. ترکیه می تواند برای روسیه به مثابه حلقه وصل با مخالفان اسد باشد. روسیه تصور می کند اگر بتواند با ترکیه در پرونده سوریه همکاری حقیقی داشته باشد می تواند تا اندازه بسیاری این پرونده را به خوبی پیش ببرد.
حضور ترکیه در این معادله می تواند به سود ایران نیز باشد. فرض کنیم ترکیه در این معادله نبود، آن موقع کدام کشور بیشترین شانس را برای پر کردن این جایگاه داشت، بی شک عربستان سعودی. در حالی که عربستان سعودی دشمن سرسخت ایران است و با توجه به وضعیت فعلی حاکم بر روابطش با ایران قطعا حاضر به همراهی و همکاری با ایران در پرونده سوریه نیست. در حالی که در حال حاضر عربستان سعودی، فعلا بزرگترین بازنده پرونده سوریه محسوب می شود و به نظر می رسد فعلا جایگاه در خور توجهی در این پرونده نداشته باشد.
اگر پرونده سوریه به سمت آرامش برود و این کشور از دوران سخت و تاریک و ویران گر فعلی عبور کند، می توان گفت روسیه با هدایت اوضاع و با همراهی متحدانش توانسته است ضمن کسب پیروزی بزرگ در منطقه، بسیاری از معادلات را نیز تغییر دهد. در این صورت می توانیم تصور کنیم با آمدن ترامپ در کاخ سفید حکومت سوریه نیز آسیب کمتری متحمل خواهد شد.