به گزارش «شیعه نیوز»، نبردها در حلب و موصل از مهمترین جنگها برای از بین بردن داعش به شمار میآید. کارشناسان اذعان دارند که خشکاندن منابع تروریسم در خاورمیانه متکی به بازپسگیری کنترل این دو شهر به ویژه موصل است چراکه داعش آن را تحت تصرف دارد در حالی که کنترل بر حلب در دست تکفیریها و مخالفان نظام سوریه بود.
کنترل ارتش سوریه بر حلب در نتیجه تشریک عوامل جنگی مختلف است چراکه رهبری روسیه از ماهها قبل تاکتیکی را در پیش گرفت که هدف از آن ضربه زدن به خطوط امدادرسانی مخالفان و گروههای تروریستی بود و هدف اصلی قطع تماس افراد مسلح میان سوریه و عراق و میان سوریه با ترکیه بود چراکه خاک سوریه و عراق گذرگاهی برای ورود افراد مسلح و تجهیزات جنگی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بودند.
روسیه با استفاده از جنگندههای پیشرفته همچون سوخوی ۳۴ حملات هوایی و همچنین بمباران از دریا را تشدید کرد که به همین منظور، کشتیهای جنگی را به سواحل سوریه در دریای مدیترانه برد.
در موازات با این تاکتیک، ارتش سوریه نیز وارد نبرد زمینی شد که در بیشتر آن بر جنگهای کماندویی متکی بود. هرچقدر که حملات روسیه به محلهای از محلههای حلب شدیدتر میشد، نیروها به صورت زمینی بیشتر پیشروی میکردند.
مرکز روسی آشتی افراد مسلح را قانع کرد که در مقابل دو گزینه قرار دارند، یا اینکه به نبرد ادامه بدهند و تعداد بیشتری از غیرنظامیان را در معرض کشتار و محاصره قرار دهند یا اینکه عقب نشینی کنند. روسیه با هوشیاری خروج شرافتمندانهای را برای افراد مسلح فراهم کرد آن هنگام که به آنها اجازه داد از گذرگاهی ویژه حلب را به سمت ادلب ترک کنند.
تحلیلگران نظامی در این مساله اختلاف نظر ندارند که کنترل ارتش سوریه بر حلب مقدمهای برای کنترل ارتش بر سایر شهرهای دیگر است و این نقطه عطفی است که به سمت احتمال پایان جنگ در سوریه سوق میدهد چراکه ائتلاف چهارجانبه روسیه، ایران، حزب الله و سوریه همان استراتژی را در حمله به دیگر شهرها در صورت تسلیم نشدن افراد مسلح تکرار خواهد کرد.
اما سناریوی نظامی در حلب در موصل عراق در رویایی با داعش بنا به دلایل جنگی بسیاری به وقوع نپیوست که از جمله آنها دقیق نبودن حملات هوایی ائتلاف است و نیروهای داعش نه تنها از متمرکز کردن نیروهای خود در پایگاههای مشخص اجتناب میکنند بلکه در محلههای مختلف و مکانهای گوناگون چون بیمارستانها و مدارس مستقر شدهاند.
همچنان ایالات متحده استراتژی مناسبی برای رویارویی با گروههای مسلح ندارد. آمریکا در مقابله با طالبان در افغانستان شکست خورد و شکستش در عراق نیز تکرار میشود.
ائتلاف بینالمللی و نیروهای عراقی اطلاعات دقیقی ندارند که به آنها امکان حملات سهمگین به داعش را بدهد به ویژه اینکه ائتلاف بینالمللی از حملات پراکنده و کورکورانه اجتناب میکند تا تعداد بیشتری از غیرنظامیان کشته نشوند. اما ائتلاف موفق شده است تعدادی از سرکردههای داعش را بکشد.
نیروهای عراقی تجربه جنگی را که نیروهای حزب الله و نیروهای سپاه پاسداران ایران از آن برخوردار هستند، ندارند و سرباز عراقی اراده جنگی و تجربه جنگی را ندارد.
در حالی که برخی از کارشناسان در گذشته میگفتند که سوریه افغانستان جدید برای کرملین خواهد بود، اما سوریه به افغانستان جدیدی برای روسیه تبدیل نشد اما پنتاگون در استفاده از تجربه افغانستان ناکام مانده و همان اشتباه را در افغانستان تکرار میکند و داعش، طالبان عراق برای پنتاگون شده است.