به گزارش «شیعه نیوز»، سیاست خارجی بریتانیا در هفته گذشته روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و سر فصل جدیدی را در روابط این استعمارگر پیر با آسیای غربی(خاورمیانه) گشود. روز چهارشنبه ۱۷ آذر (۷ دسامبر)، نخست وزیر بریتانیا که به بحرین سفر کرده بود، با شرکت در سی و هفتمین نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، به تبادل نظر با اعضای این شورا پرداخت و خطوط کلی سیاست های بریتانیای پسا برگزیت را ترسیم کرد. خانم "می" در سخنانی در این نشست، ضمن تشریح سیاست های دولت خود در زمینه روابط با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، در سخنانی خصمانه جمهوری اسلامی ایران را به بی ثباتی در منطقه متهم کرد و گفت:" بریتانیا آماده است با کشورهای عضو شورا برای عقب راندن "اقدامات تهاجمی ایران درمنطقه" همکاری کند". او که از فرصت های موجود در شیخ نشین های خلیج فارس برای کشورش به وجد آمده بود، حتی اسناد تاریخی کشور خودش در مورد خلیج فارس را نیز از یاد برد و ضمن "خلیج" عنوان کردن خلیج فارس، به دولت های عرب منطقه اطمینان داد که تهدیدات ایران را مشاهده می کند و برای مقابله با آنها "یک مشارکت امنیتی" شامل سرمایه گذاری دفاعی و آموزش نظامی در کل منطقه به خصوص بحرین و اردن را پیشنهاد می دهد.
با این وجود در حالی که خانم می در حال جلب نظر دولت های عرب برای حضور گسترده تر در این کشورها بود، اظهارات بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا در رسانه های انگلیسی منتشر شد که بر دولت های عرب نیز همچون ایران تاخته بود و آنها به ویژه عربستان سعودی را نیز متهم به بی تدبیری، سوء استفاده از دین برای اهداف سیاسی و راه انداختن جنگ شیعه و سنی کرده بود. هر چند سخنگوی خانم می کوشید این سخنان را مواضع شخصی وزیر امور خارجه نشان داده و با تهدید غیر مستقیم وی به این که باید نظراتش را تغییر دهد، اوضاع را اندکی آرام کند، اما وقوع چنین وضعیتی نشان از بروز تغییرات جدی در سیاست خارجی بریتانیا دارد.
در درجه نخست به نظر می رسد با گذشت حدود شش ماه از استعفای دیوید کامرون و انتخاب خانم می برای پست نخست وزیری، دولت نوپای وی هنوز از پختگی و انسجام کافی برخوردار نیست و سر گیجه ای که در اثر خروج از اتحادیه اروپا بر همه حوزه های این کشور حکمفرما شده، عرصه سیاست خارجی آن را نیز در بر گرفته است. ظاهرا خانم " می " که در سمت قبلی خود به عنوان وزیر کشور، بارها جانسون را به عنوان شهردار سابق لندن تحقیر می کرد و جلوی اجرایی شدن برنامه های او را می گرفت، هنوز نتوانسته است این سیاستمدار تازه کار را با سیاست های خود هماهنگ کند و این گونه است که از هر بخش دولت او سازی خاص در رابطه با دولت های عرب نواخته می شود.
اما از نابسامانی اوضاع داخلی بریتانیا که بگذریم باید گفت حضور خانم " می " در نشست شورای همکاری خلیج فارس و سخنان ضد ایرانی او حکایت از نوعی بازگشت به سیاست های بریتانیا در قرون گذشته دارد. بریتانیا که با خروج از اتحادیه اروپا بسیاری از بندها از جمله ملاحظات حقوق بشری و سیاست خارجی مشترک را از پای خود گسسته است، حال به دنبال آن است که همچون اسلافش با ایجاد پایگاه و حضور مستقیم در کشورهای این منطقه، فروش تسلیحات و گسترش و رونق تجارت، نقش بریتانیای کبیر را در غرب آسیا و به خصوص خلیج فارس احیا و باز طراحی کند. به قدرت رسیدن ترامپ در ایالات متحده که تاکنون اظهارات چندان دوستانه ای نسبت به دولت های عرب خلیج فارس نداشته و بارها تأکید کرده که آمریکا دیگر هزینه تأمین امنیت متحدانش را نمی پردازد، شرایطی را مهیا کرده است که دولت های عرب نیز آمادگی پذیرش چنین نقشی را از سوی بریتانیا داشته باشند. بدین ترتیب «وحشت از تغییرات» نقطه مشترک دولت بریتانیا و دولت های عرب به ویژه عربستان سعودی است که آنها را به یکدیگر نزدیک کرده و به طراحی نظام امنیتی نوینی برای رهایی از این ترس ناشی از موقعیت فرا خوانده است.
با این وجود حذف مهمترین کشور حوزه شمالی خلیج فارس یعنی جمهوری اسلامی ایران از این نظام امنیتی و به خصوص طراحی این نظام در مقابل ایران، هر چند در طول سال های گذشته نیز به انحاء مختلف جریان داشته و برای ایران پدیده ای جدید نیست، با این وجود تلاش بیشتر دستگاه دیپلماسی کشور برای تغییر این فرایند را می طلبد. بی شک توانمندی های امنیتی و نظامی ایران در حدی هست که امکان مقابله با سیاست های خصمانه دولت های عرب را فراهم کند؛ اما تجارب تاریخی نشان داده که درگیری، رقابت های تسلیحاتی و جنگ های نیابتی کشورهای منطقه به نفع هیچ یک از آنها نبوده و ثمره ای جز نابودی، عقب ماندگی و حضور قدرت های فرا منطقه ای نداشته است. موضع ایران تا کنون همواره بر نظام های امنیتی متشکل از کشورهای منطقه و مداخله نکردن و حضور نداشتن نیروهای خارجی در خلیج فارس مبتنی بوده و در شرایط فعلی نیز لازم است دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید همچون برخی دوره های گذشته، رهبری و راهبری منطقی روابط با کشورهای عربی را در دست گرفته و برای تنش زدایی و کاهش اختلافات و خصومت های موجود با کشور منطقه پا پیش بگذارد.