ذهنیت ما از اهل سنت پاکستان را رسانهها ساختهاند. ولی رسانهها چون بسیاری از موارد واقعیت ها را واژگونه می کنند. واقعیت این است که حدود ۷۰ درصد اهل سنت پاکستان پیرو مکتب بریلویه هستند. مکتبی صوفیانه که حبّ اهلبیت (علیهم السلام) در آن موج میزند و اشتراکات بسیاری با تشیع دارد. برای آشنایی اجمالی با این مکتب که هواداران میلیونی دارد با حجتالاسلام عباس خسروی کارشناس مذاهب اسلامی به گفتگو پرداختیم؛
*به نظر شما چرا مکتب بریلویه مهم است و ما باید به آن بپردازیم؟
بریلویه حدود ۷۰ درصد اهل سنت پاکستان را شامل میشود و به همین خاطر جمعیت زیادی دارند. این گروه در موارد بسیاری از مسائل اعتقادی مثل توسل، زیارت قبور، اکرام امامان معصوم و ... اشتراکات زیادی با شیعه دارند
بریلویه حدود ۷۰ درصد اهل سنت پاکستان را شامل میشود و به همین خاطر جمعیت زیادی دارند. این گروه در موارد بسیاری از مسائل اعتقادی مثل توسل، زیارت قبور، اکرام امامان معصوم و ... اشتراکات زیادی با شیعه دارند. البته در بعضی از مسائل با آنان افتراقاتی هم داریم ولی اشتراکات ما خیلی بیشتر از اختلافات است.
بریلویه جمعیت تأثیرگذاری در پاکستان است. این جریان همچنین مخالف جدی وهابیت است. آنها یکی از دشمنان سرسخت وهابیت محسوب میشوند. به همین خاطر عربستان تلاش بسیاری دارد تا بریلوی ها را از دور خارج کند. حتی در پاکستان بعضی از مدارس اینها را تخلیه کرده است. پول زیادی به مخالفین این گروه میدهند تا نگذارند بریلویه رشد کند.
احسان الهی ظهیر یکی از مخالفان بریلویه است. او میگوید بریلویه را امام خمینی به وجود آورد! درحالیکه من در ایران ندیدم کسی را که نسبت به بریلویه کار کرده باشد و اصلا بداند که گروهی وجود دارد به نام بریلویه! فقط یک پایاننامه با موضوع عقاید بریلویه دیدم از یک طلبه پاکستانی ساکن ایران.
آقای مصطفی محمدی یکی دیگر از مخالفین بریلویه است که میگوید پس از انقلاب امام خمینی در ایران، رسانههای گروهی ایران از بریلوی ها بهعنوان اهل سنت و جماعت یادکردند و به همین خاطر بریلوی ها سعی میکنند این نام را به نام خود مصادره کنند!
در ایران اصلا کسی بریلویه را نمیشناسد. سال قبل یکی از مسئولین کشوری گفت که بریلوی ها سلفیاند! من رفتم و به او گفتم اینها اتفاقا ضدسلفیت هستند و یک صفحه برای او درباره عقاید این گروه نوشتم
این ادعاها در حالی است که در ایران اصلا کسی بریلویه را نمیشناسد. سال قبل یکی از مسئولین کشوری گفت که بریلوی ها سلفیاند! من رفتم و به او گفتم اینها اتفاقا ضدسلفیت هستند و یک صفحه برای او درباره عقاید این گروه نوشتم. میگفت من تا حالا این حرفها را نشنیدم. اینها نشان میدهد که ما باید برویم به سمت شناخت صحیح بریلویه. این شناخت باعث میشود که ما دشمن مشترکمان را بشناسیم.
احسان الهی ظهیر میگوید احمدرضا خان بریلوی (موسس بریلویه) از یک خانواده شیعه بوده که در ظاهر خود را اهل سنت معرفی میکردند ولی درواقع شیعه بودند! یکی از دلایلی که میآورد این است که اسم خودش و پدر و اجدادش همگی اسامی هستند که شیعیان روی فرزندانشان میگذارند مثل نقی، علی، رضا، کاظم و ...
بعد میگوید احمدرضایان عقایدی را در شبهقاره ترویج کرده که قبل از آن رایج نبوده. و تمام این عقاید را از شیعه گرفته! یکی دیگر از استدلالات او این است که احمدرضایان احادیث شیعه را بین اهل سنت ترویج میکرده است.
بریلوی ها در جواب میگویند عقاید ما عقاید اهل سنت حنفی است و اگر شما بخواهید ما را شیعه بدانید باید تمام حنفیهای سلف را هم شیعه بدانید.
بریلویه یک فرقه جدید نیست. به احمدرضا خان میگویند مجدد اهل سنت. مجدد یعنی کسی که عقاید گذشتگان را دوباره احیا و بهروز میکند. احمدرضایان با شجاعتی که داشت عقایدی که توسط سلفیت کمرنگ شده بود را دوباره پررنگ کرد.
*بریلوی ها به لحاظ فقهی و کلامی چه عقایدی دارند؟
از نظر فقهی حنفی مذهب هستند و احکام خود را طبق نظرات ابوحنیفه انجام میدهند. اما به لحاظ اعتقادی به توسل، تبرک، شفاعت و ... معتقدند.
*از نظر کلامی ماتریدی محسوب میشوند؟
تا حدودی ماتریدی هستند. ولی خود احمدرضایان میگوید ما اهل سنت حنفی مذهب هستیم که خیلی دنبال خطکشیهای کلامی نیستیم. یکی از علمای بریلوی ایران هم به من میگفت که ما خیلی قائل به تقسیمبندیهای ماتریدی، اشعری و ... نیستیم.
*گویا وجه اصلی هویت بریلوی ها رویکردهای صوفیانه آنهاست. لطفا در این باره توضیح بدهید.
صوفیهای شیعه قائل به طریقت هستند. اما صوفیهای بریلوی هم قائل به طریقت هستند و هم شریعت
گرایشها صوفیانه در اهل سنت با شیعه خیلی فرق دارد. صوفیهای شیعه قائل به طریقت هستند. اما صوفیهای بریلوی هم قائل به طریقت هستند و هم شریعت. خود احمدرضایان هم در رد بعضی از صوفیان کتاب نوشته است.
*دیوبندی ها هم که خیلی با بریلوی ها ضد هستند، معتقدند که باید طریقت را با شریعت جمع کرد. تفاوت این دو در چیست؟
در میان دیوبندها هم دو گروه وجود دارد. عدهای حیاتیاند و عدهای مماتی. آنهایی که رویکرد مماتی دارند گرایششان به سمت وهابیت زیاد شده است. اما حیاتیها گرایش صوفیانه دارند و به ما نزدیکتر هستند.
*فرمودید بریلویه با شیعه خیلی اشتراک دارد. این اشتراکات در چه مواردی است؟
بریلوی ها بهشدت معتقد و محب اهلبیت (علیهم السلام) هستند. سال گذشته که برای پیادهروی اربعین به کربلا رفته بودم تعدادی از بریلوی ها را در آنجا دیدم. حتی در میان مدافعان حرم هم از اهل سنت بریلوی داریم.
مثلا بریلوی ها برای امام صادق (علیه السلام) مراسم خاصی می گیرند که خیلی هم برایشان مهم است. در این مراسم برای امام صادق (ع) نذر میدهند و حاجات شان را بیان میکنند. در روز عاشورا نذری میدهند و مراسم ختم قرآن دارند. در این مسائل خیلی به شیعه نزدیک هستند.
در بعضی مباحث اعتقادی مانند عصمت تمامی انبیا، علم غیب پیامبران و اولیا، حیات برزخی پیامبر «ص»، سماع موتی و ... نیز خیلی به شیعه نزدیک هستند.
*بریلویه در بعضی از اعتقادات به ما نزدیک است. اما روحیات متعصبانه فرقه گرایانه در میان آنها وجود دارد. لذا دیوبندی ها و حتی شیعه را تکفیر کرده اند. به همین خاطر گفته میشود که فعلا یک اتحاد تاکتیکی با شیعه علیه وهابیت شکل داده اند. نظر شما چیست؟
ما دشمن مشترک داریم. باید تفکرات غلط را اصلاح کنیم و روی اشتراکات تاکید کنیم. بعضی از نگاه های منفی که نسبت به شیعه دارند به خاطر این است که از شیعه شناخت کافی ندارند. همانطور که ما به دلیل عدم شناخت صحیح اهل سنت بعضی اوقات قضاوت های نادرستی نسبت به آنان انجام می دهیم.
باید رفت و آمدها را بیشتر کرد و شناخت ها را واقعی تر کرد. اگر این اتفاق بیفتد خیلی از فرقه گرایی ها تمام خواهد شد.
*مشکلی که بریلوی ها دارند این است که به خاطر رویکرد صوفیانه شان خیلی اهل کار علمی در حوزه دین نیستند و صرفا به مسائل صوفیانه خود مشغول هستند. مثلا در پاکستان جمعیت بریلویها بیشتر از دیوبندی هاست ولی مدارس علمیه دیوبندی ها بیشتر است. این باعث نمیشود که در طول زمان تضعیف شوند، کمااینکه نسبت به ۵۰ سال گذشته تضعیف شده اند؟
الان مقداری به خودشان آمده اند. البته عربستان هم بیکار نبوده و از ابتدا برنامه داشته تا نگذارد این گروه رشد کند. حتی من شنیدم که در بعضی از مدارس بریلوی ها طلبه ها را به زور از مدرسه بیرون کردند.
*به لحاظ علمی ضعیف اند و نمی توانند با رقبا رقابت کنند. چون اساسا علم برایشان مسئله نیست و بیشتر به خودسازی فردی تمایل دارند.
چون گرایشها صوفیانه داشتند خیلی به مسائل علمی بها نمیدهند. طلبه های شان خیلی اهل مطالعه نیستند. در مقابل وهابیت خیلی کار علمی میکند.
*بریلوی ها با اینکه بیشترین جمعیت را در پاکستان دارند اما به لحاظ تاثیرگذاری سیاسی خیلی تأثیر کمی دارند. به نظر شما دلیل این مسئله چیست؟
این مقداری به خاطر انزوای خود احمدرضایان بوده است. این به کل بریلویه سرایت کرد. البته الان افرادی مثل طاهرالقادری وارد مسائل سیاسی شدند. آنها سال ۱۳۹۳ علیه دولت پاکستان خروج کردند. البته به خروج مسلحانه اعتقاد ندارند. البته بقیه بریلوی ها به دلیل گرایشها صوفیانه شان دنبال مسائل سیاسی نیستند.
در قضیه جنگ یمن که قرار بود دولت پاکستان با سعودی در جنگ همراهی کند، بریلوی ها اعتراض کردند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد.
طاهرالقادری یکی از علمای بزرگ بریلوی در حال مصافحه با یک روحانی شیعه
*طاهرالقادری با حزب جدیدی که راه اندازی کرده توانسته همه بریلوی ها را زیر چتر خود جمع کند؟
همه را نتوانسته جمع کند. چون اختلافات در پاکستان زیاد است حتی بین خود بریلوی ها. کاش اختلافات تمام شود ولی به نظر من محال است که همه بریلوی ها با هم متحد شوند. متاسفانه کلا فضای پاکستان اینطور است. در بین شیعیان هم چندین گروه متفاوت وجود دارد که با هم تضاد دارند.
البته طاهرالقادری توانسته جمعیت زیادی را جمع کند و در دولت هم نفوذ دارد.
*در پایان اگر نکته ای هست بفرمایید.
با توجه به اشتراکاتی زیادی که بین شیعه و بریلویه وجود دارد باید برای تعمیق وحدت کارهای بسیاری انجام داد
رهبر معظم انقلاب خیلی روی تقریب مذاهب تاکید دارند. به همین خاطر با توجه به اشتراکاتی زیادی که بین شیعه و بریلویه وجود دارد باید برای تعمیق وحدت کارهای بسیاری انجام داد.
باید ارتباطات صمیمانه و گفتگوهای برادرانه را افزایش داد. ما در مناطق بریلوی نشین رفت و آمد داشتیم و صحبت می کردیم و این باعث شد که هم نگاه های منفی ما به آنان تصحیح شد و هم نگاه های آنان به ما تصحیح شد و سوتفاهم ها و ذهنیت های منفی برطرف شد.