به گزارش «شیعه نیوز»، سرنگونی هواپیمای روسی در نزدیکی مرزهای سوریه و ترکیه در ماه نوامبر گذشته حادثه ای بود که باعث شد «رجب طیب اردوغان»در بحران واقعی با همسایه روس خود گرفتار شود و تحقیر وی توسط پیمان ناتو را رسوا کند؛پیمانی که وی عضو آن است.ناتو پشت اردوغان را در این قضیه خالی کرد.این حادثه یکی از حوادث مهمی بود که باعث شد آنکارا در سیاست خارجی اش بازنگری کند.
«عبدالباری عطوان»نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی به احتمال از سرگیری روابط دمشق و آنکارا پرداخت و نوشت:سخنانی که «بینالی ییلدریم»نخست وزیر ترکیه روز گذشته-شنبه-بر زبان جاری کرد حکایت از آن دارد که انقلاب بزرگی در موضع گیری ترکیه در قبال سوریه بر بستر«تفاهم های سری»که از طریق همپیمان روس به آن رسیدند،رخ داده است و گفت و گوی علنی میان دو دشمن سرسخت چه در دمشق پایتخت سوریه یا همتای آن یعنی آنکارا نزدیک است.
آقای ییلدریم بار دیگر روز گذشته-شنبه- ما را شگفت زده کرد زمانی که سخنی که تا دو ماه پیش «ممنوع»بود بر زبان جاری کرد و درباره «بشار اسد»رئیس جمهوری سوریه با زبان احترام و ارج گذاری به جایگاهش و «نقش بارزش به عنوان یکی از تاثیرگذاران در نزاع»سخن گفت و تاکید کرد که «ترکیه مایل است که نقش مهمی در بحران سوریه طی شش ماه آینده به منظور توقف حمام خون و جلوگیری از بدتر شدن وضع بازی کند.»
چه کسی حتی تا چند روز پیش باور می کرد که آقای ییلدریم این گونه سخنانی درباره اسد رئیس جمهوری سوریه بر زبان جاری کند، همان کسی که کشورش طی پنج سال گذشته هر کاری کرد و هر چه در توان داشت به کار گرفت تا این رئیس جمهوری که متهم به «سر بریدن ملتش و نابودی کشورش»می کرد را براندازد؟
حرف های آقای ییلدریم را کلمه به کلمه نقل می کنیم که گفت:«چه بخواهیم چه نخواهیم اسد رئیس جمهوری سوریه، امروز یکی از تاثیرگذارترین افراد در نزاع در این کشور است و می توان به منظور آغاز مرحله انتقالی در این کشور که نشست های کنفرانس ژنو بر آن تاکید کرد،با وی گفت و گو کرد.»
سیاست بر اساس منافع است و عقب نشینی از مواضع استراتژیک همانطور که دولت ترکیه کرد،با انقلاب با زاویه تند یا با صد و هشتاد درجه صورت نمی گیرد بلکه به شکل تدریجی صورت می گیرد و این همان کاری است که آقای ییلدریم از زمان نخست وزیر شدن به جای «احمد داوود اوغلو»انجام داده و می دهد.بعید نمی دانیم که تغییر و برکناری اوغلو به منظور ارائه اش به عنوان«گوشت قربانی» صورت گرفته است و توجیهی باشد برای این تغییر شدید در موضع ترکیه نسبت به بحران سوریه.
این تغییر به «لطف»سه مساله اساسی و درآمیخته در هم که هیچ کدام را از دیگری نمی توان جدا کرد،صورت گرفته است:
نخست:سرنگونی هواپیمای روسی در نزدیکی مرزهای سوریه و ترکیه در ماه نوامبر گذشته.این حادثه باعث شد «رجب طیب اردوغان»در بحران واقعی با همسایه روس خود گرفتار شود و تحقیر وی توسط پیمان ناتو را رسوا کند؛پیمانی که وی عضو آن است.ناتو پشت اردوغان را در این قضیه خالی کرد.
دوم:ایالات متحده آمریکا و اروپا زمانی که اردوغان مختارشان کرد که میان وی و کردها یکی را انتخاب کنند و آنها کردها را ترجیح دادند و در همان زمان فهمید که غرب به شدت به دنبال ایجاد یک کشور کرد در طول مرزهای جنوبی کشورش با سوریه و عراق است و بعد از آن وی که سیاستمدار کهنه کاری است،فهمید که در اردوگاه اشتباهی ایستاده است و وحدت اراضی کشورش بیش از هر زمانی در گذشته در معرض تهدید است آن هم توسط دوستان آمریکایی و نه دشمنان سوری و عراقی اش.
سوم:کودتای نظامی نافرجام در اواسط ماه گذشته پیش که چشمان اردوغان و ارکان حزبش را نسبت به خطرات داخلی که وحدت سیاسی و جغرافیایی را به دلیل دادن اولویت به جنگ سوریه تهدید می کند،باز کرد.
آقای ییلدریم دوست صمیمی و نزدیک اردوغان برای اصلاح این وضع و تغییر معادله و بسترسازی برای تغییر نقشه هم پیمانان و دشمنان(یا غیر دوستان)ترکیه به عنوان نخست وزیر تعیین شد.به همین دلیل در روز نخست به قدرت رسیدنش فعالیت در این جهت را آغاز کرد و در سخنرانی نخستش که در آن برنامه دولتش را برای پارلمان تشریح کرد درباره بیهودگی جنگ سوریه و ضرورت دنبال کردن سیاست «صفر کردن مشکلات»با همسایگان سخن گفت.
باید گذشته را به حال خود رها کنیم و درباره آینده سخن بگوییم و بگوییم که ترکیه بستر را برای ورود به ائتلاف چهارگانه ای آماده می کند که این کشور را در برگیرد و در کنار عراق،ایران و سوریه قرارش می دهد آن هم در مقابله با دشمن مشترکی که کردها نام دارند که بلندپروازی جدایی طلبانه آنها با حمایت آمریکا و اروپا بزرگتر می شود.این یعنی چشم پوشی از میراث پنج سال گذشته دخالت نظامی در سوریه و جنگ نیابتی در اراضی اش برای براندازی نظام سوریه و هماهنگی با سعودی ها و قطری ها و حمایت از معارضان سوری و تسهیل عملیات حمایت مالی و تسلیحاتی از آنها است.
آن چه این این نتیجه گیری توسط ما تقویت می کند سه نشانه اصلی است که باید آن را ذکر و درباره آنها درنگ کرد:
نخست:اقدام هواپیماهای نیروی هوایی سوریه آن هم برای نخستین بار از آغاز بحران برای بمباران مواضع«آسایش»یا همان شاخه نظامی پ.ک.ک.ترکیه از این بمباران از زبان آقای ییلدریم استقبال کرد و در واکنش به این اقدام گفت:«دمشق فهمید که کردها تبدیل به تهدیدی برای سوریه نیز شدند.»
دوم:تحرکات هواپیماهای آمریکایی در منطقه «الحسکه»همان جایی که میان نیروهای ارتش سوریه و نیروهای کُرد که بر یک سوم شهر سیطره دارند،به وقوع پیوست،این یعنی آمریکا ملزم به حمایت از کردهاست و آماده ورود به جنگ است؛ اگر ضرورت اقتضا کند.
سوم:سردی روزافزون در روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه و به ویژه میان ریاض و آنکارا و در مقابل گرمی روابط میان ایران و آنکارا و دیدارهای دوجانبه میان مسئولان دو کشور در سطح وزاری خارجه و به زودی در سطح رهبران با توجه به سفر رئیس جمهوری ترکیه به تهران در آینده نزدیک.اینها نشانه این گرمی است.
سیاست یک بازی ساده ای نیست و چه بسا باید این را یادآوری کرد که سیاستمداران زیرک همه برگه برنده های در دسترش شان را در راه خدمت به کشور و منافع شان بازی می کنند و این همان چیزی است که سیاستمداران ایرانی،سوری و ترک انجام می دهند و پیش از این نیز انجام داده بودند.
رهبران سوریه طی پنج سال گذشته برگه برنده کردها را بازی کرد و با آنها در مقابل معارضات مورد حمایت آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس هم پیمان شدند،همتای ترک شان در مقابل از برگه برنده معارضان سوری و کشورهای حامی آنها استفاده کردند و اکنون عملیات معامله میان رهبران این دو کشور صورت می گیرد.کشور نخست یعنی سوریه از کردها چشم پوشی می کند و در مقابل، دومی یعنی ترکیه از معارضان سوریه و حامیان آنها چشم پوشی می کند،یا ما چنین دریافته ایم.
ماه عسل ترکیه با مخالفان سوری چه بسا به پایان خود نزدیک می شود و چه بسا همین را می توان درباره روابط این مخالفان با ایالات متحده گفت؛آمریکایی که هرگز در تحرک هواپیماهایش برای حمایت از هم پیمانان کردش تردید نکرد این در حالی است که حتی یک«موتور سیکلتی»برای حمایت از هم پیمانان معارض سوری به حرکت درنیاورد.
در حال حاضر به همین مقدار بسنده می کنیم و پس از این چندین بار به این «تحقیر»هم پیمانان عرب توسط آمریکا باز می گردیم.