به گزارش «شیعه نیوز»، عربستان سعودی در جنگ یمن به نقطه ای رسیده که باید تصمیم سرنوشت سازی بگیرد. فرایند سیاسی برای رفع تنش ها میان گروه های درگیر در جنگ یمن در سراشیبی شکست قرار دارد. ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی، باید تصمیم بگیرد که آیا جنگ علیه شورشیان را تشدید کند یا به اجبار با تقسیم کشور موافقت کند. البته او ممکن است که تردید را انتخاب کند.
گفت وگوهای صلح میانجیگرانه سازمان ملل در کویت، اگر نه بیشتر، حداقل تا ماه آینده به تعویق افتاده است. در حالی که سازمان ملل با احتیاط درها را برای از سرگیری مذاکرات باز گذاشته، اما احتمال دستیابی به موفقیت سیاسی در این فرایند بسیار ضعیف است، فرایند مذاکراتی که حاصل قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت سازمان ملل بود. این قطعنامه با حمایت از مشروعیت دولت عبد ربه منصور هادی خواستار بازگشتن او به قدرت در صنعا، پایتخت یمن، شده است، درخواستی که انقلابیون حوثی و حامیان علی عبدالله صالح، رییس جمهوری سابق یمن، از پذیرش آن خودداری می کنند.
حوثی های یمن و علی عبدالله صالح ماه گذشته شورایی را برای اداره پایتخت و بیشتر بخش های شمالی یمن تشکیل دادند. این اقدام عملا کشور را به دو بخش تحت کنترل شیعیان در شمال و شرق؛ و سنی ها در جنوب و غرب تقسیم کرده است. این تقسیم بندی بی نظم باعث شده که برخی مناطق یمن از جمله شهر تعز شاهد چرخه بی پایانی از درگیری های نظامی باشد، شهری که به رغم کاهش خشونت ها از بهار امسال با هدف آغاز گفت وگوهای کویت، درگیری ها در آن هرگز متوقف نشده است. ائتلاف شورشیان از سازمان ملل خواسته تا دولتی انتقالی را به جای دولت هادی تشکیل دهد، اما هادی کناره گیری را نمی پذیرد.
در این میان سعودی ها با اکراه از هادی حمایت کرده و تمایل نداشته اند که از اهرم نفوذ خود برای حذف او استفاده کنند. این در حالی است که سعودی ها و ائتلاف آن ها به دلیل حمایت مالی و تسلیحاتی از هادی که باعث شده تا دولت ضعیف او همچنان در عدن در قدرت بماند از اهرم های فشار زیادی برخوردارند. سعودی ها در پی بهار عربی از هادی برای جانشینی علی عبدالله صالح حمایت کردند، در واقع هادی تحت الحمایه سعودی هاست و کنار گذاشتن او برای ریاض می تواند مایه شرمساری باشد.
اکنون ائتلاف به رهبری عربستان می گوید که برای مقابله با ادامه خشونت ها در جریان برقراری آتش بس همزمان با گفت وگوهای صلح، عملیات نظامی خود را با عنوان "بازگرداندن امید” از سر خواهد گرفت. حملات هوایی سعودی ها علیه انقلابیون یمنی همین حالا هم تشدید شده است.
با این حال هنوز مشخص نیست که آیا ریاض قصد دارد شانس خود را برای تصرف صنعا یا دیگر شهرهای شمالی تحت تصرف شورشیان بیازماید یا خیر. یکی از مفسران سعودی اخیرا نوشته که چنین حمله ای می تواند صنعا را به گورستانی بزرگ تبدیل کند و نفرت یمنی ها را از پادشاهی سعودی به نسل های بعدی هم منتقل کند. نیروهای ائتلاف از طرف شرق به پایتخت نزدیک شده اند اما درگیری های خانه به خانه احتمالا بسیار پرهزینه و خونین خواهد بود. از سوی دیگر حوثی ها مناطق مرزی را زیر آتش تند حملات خود دارند و این باعث شده که شهرهای مرزی عربستان در معرض خطر جدی باشند. حوثی ها می توانند درگیری ها را در منطقه مرزی تشدید کنند اگر که سعودی ها و متحدانشان به صنعا یورش ببرند.
جنگ یمن برای عربستان جنگ پرهزینه ای است. سال گذشته، عربستان سومین بودجه بزرگ دفاعی در جهان داشت. تنها ایالات متحده و چین برای نظامیانشان بیش از عربستان هزینه می کنند. گرچه تمام هزینه های ریاض مربوط به ماجراجویی های نظامی در یمن نیست اما بخش قابل توجهی از هزینه های عربستان را همین جنگ یمن تشکیل می دهد. ایالات متحده و بریتانیا مقادیر زیادی تسلیحات نظامی به عربستان فروخته اند. عربستان سعودی در نظر دارد که تا سال ۲۰۳۰ نیمی از تسلیحات نظامی مورد نیاز را در داخل تولید کند، هدفی که کاملا غیر واقعی است. کشوری با ۲۰ میلیون جمعیت نمی تواند به طور نامحدود چنین بودجه نظامی را حفظ کند، به ویژه در شرایطی که قیمت نفت در بازارهای جهانی بار دیگر سیری نزولی دارد.
هفته گذشته، شیخ عبدالعزیز الشیخ، یک مفتی ارشد وهابی، از شرکت های خصوصی، بانک ها و کسب و کارها خواست تا برای حمایت از خانواده سربازان کشته شده در جنگ کمک کنند. این مفتی همچنین از دانشگاه ها خواست تا به فرزندان کسانی که در این جنگ کشته می شوند امکان تحصیل رایگان دهند. الشیخ همچنین خواستار کمک مالی به ساکنان شهرهای مرزی شد که زیر آتش حملات حوثی ها قرار دارند. این درخواست کمک نشان دهنده هزینه های سنگین جنگ و چالش جدی دولت در تامین این هزینه هاست.
برخی مفسران در عربستان سعودی گزینه دیگری را به جای جنگ در یمن پیشنهاد می کنند. بر اساس این پیشنهاد، ریاض می تواند تقسیم یمن را بپذیرد به این ترتیب مناطق شمالی این کشور تحت کنترل حوثی ها خواهد بود و مناطق جنوبی یمن که حامی عربستان است نیز مشروعیت بین المللی خواهد یافت. بر اساس این پیشنهاد بخش یمن جنوبی می تواند عضو شورای همکاری خلیج (فارس) شود. در چنین سناریویی عربستان سعودی عملا کنترل تنگه حیاتی باب المندب را به دست خواهد گرفت. اما این مساله در بلندمدت به معنی چالش دوباره با حوثی ها خواهد بود.
شاید راحترترین انتخاب برای عربستان سعودی این باشد که هیچ تصمیمی نگیرد. ریاض احتمالا تشکیل هرگونه دولت انتقالی را رد کرده و اصرار می کند که جنگ یمن مانع از این شده که ایران این کشور را تصاحب کند. بازی کردن با کارت ایران باعث خواهد شد که ریاض بتواند تاحدودی موافقت متحدان را برای ادامه این جنگ با خود داشته باشد. قطعا که درباره نقش ایران در یمن اغراق می شود اما این مساله (حضور ایران در یمن) چالش پادشاه عربستان نیست.
واشنگتن در بحران یمن اغلب یک نظاره گر بوده است و جان کری، وزیر امور خارجه این کشور، این مساله را در اولویت دیپلماسی خود قرار نداده است. در پشت پرده، دیپلمات های آمریکایی تلاش کرده اند که به سازمان ملل برای برگزاری گفت وگوهای صلح کمک کنند، گرچه این تلاش ها هم هیچ موفقیتی نداشته است. مساله خیلی ساده است: یمن یک اولویت نیست. این در حالی است که نیمی از مردم این کشور دچار سوءتغذیه هستند. ده ها هزار کودک در معرض خطر جدی هستند. ثروتمندترین کشورهای جهان عرب فقیرترین کشور عربی را بمباران می کنند و جهان مشغول امور دیگری است.