به گزارش «شیعه نیوز»، علیرضا خاوری، از شاگردان آیتالله غروی علیاری، در سلسله یادداشتهایی به موضوع سیر الی الله و منازل و مقتضیات آن پرداخته است. این یادداشتها بر اساس دیدگاه استاد وی آیتالله غروی علیاری تدوین میشود. در ادامه یادداشت جدید وی را بخوانید:
منزل سوم: «انابه»
موضوع انابه بنا بر نظر بسیاری از عرفای شریف اسلام از جمله سید العارفین علامه علی آقا قاضی، مرحوم ملا حسینقلی همدانی و مرحوم شیخ العارفین میرزا جواد آقا ملکی منزل سوم از منازل سیر و سلوک الی الله محسوب میشود. سالک الی الله با نور توبه قلب خود را از ظلمت گناهان پاک میکند سپس خود را آماده تا با باطنی پاک و مطهر در مسیر خودسازی و رسیدن به کمالات نفسانی قدم بگذارد.
انابه چیست؟ «انابه» مرتبهای فراتر از توبه است. متاسفانه برخی از مفسرین انابه و توبه را یکی دانستهاند که این صحیح نیست. توبه، یعنی رجوع از گناه به خداوند متعال و انابه در مرتبهای بالاتر، رجوع از توجه به غیر است. در مرتبه توبه انسان نادم خود را از ظلمت گناه رها میسازد و در انابه سالک سعی میکند تا حتی لحظهای توجه به غیر نداشته باشد. عرفای شریف اسلام در تفسیر انابه فرمودهاند که گاهی انسان عملی خلاف شرع و شان انسانی خود انجام میدهد که در اینجا شخص باید از عمل خود توبه کرده و به خداوند رجوع کند. در ادامه اموری در زندگی وجود دارد که جزء معاصی نبوده اما توجه بیش از اندازه به آنها میتواند انسان را از مسیر درست زندگی خارج کند. در احادیث و روایات مختلف دیده میشود که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) بندگان خدا را به کسب حلال سفارش کردهاند و این مهم را از جمله الزامات زندگی سالم و پاک معرفی کردهاند. لذا در ظاهر امر کار و تلاش برای کسب روزی حلال عملی مثبت و مطلوب محسوب میشود. حال تصور کنید شخصی در پی کار و تلاش بسیار خود تا جایی پیش میرود که توجه به مسائل کاری وی را از توجه به خداوند متعال غافل میکند. در اینجا صورت عمل شخص گناه نیست اما توجه به غیر در ادامه میتواند فرد مربوطه را به سمت مسائل دنیوی هدایت کرده و در انتها وی را به راه گناه مایل کند. چنین شرایطی میتواند در توجه بیش از اندازه به همسر، فرزندان، دوستان و آشنایان و یا فعالیت های کاری و اجتماعی ایجاد شده و توجه انسان را از خداوند به مسائل دیگر برگرداند. در ادامه به خوبی مشخص است که کسی که توجه او به خداوند قطع میشود کمی بعد در دام شیطان و امیال نفسانی خویش گرفتار خواهد شد. در چنین شرایطی است که انجام یک عمل به ظاهر مطلوب به دلیل غفلت در توجه به خداوند سیرتی نادرست پیدا میکند. انسان سالک برای رسیدن به مقاماتی در امر انابه باید احتیاط کند تا حتی توجه به غیر نداشته باشد. توجه به هر چیز جز الله باید برای خدا و بر اساس دستوات الهی باشد. حال به خوبی قابل تشخیص میباشد که انابه مرتبهای فراتر از توبه است.
«منیبین» چه کسانی هستند؟با توجه به شرح ارائه شده از معنا و تفسیر انابه باید گفت اولیا الله، اصفیا الله، عرفا، صدیقین و ابرار از منیبین میباشند. منیبین انبیا الله هستند. منیب قلبا، فکرا، نفسا و روحا به خداوند توجه کامل دارد و هیچ چیز و هیچ کس در دنیا نظر او را باری تعالی به خود معطوف نمیکند. منیب همیشه مواظب است طاعات و عباداتی که انجام میدهد با خلوص نیت باشد و چنین شخصی هرگز از نعم و مواهب و الطاف خفیه الهیه، قربا و زلفا غفلت نمیکند.
شخص منیب از نظر توجه به امور مختلف دو حالت ندارد و همواره در حال انابه کردن و در حال جبران مافات است. لغزشها، اشتباهات، فاصله گرفتنها از قرب حق لیلا و نهارا در فکر اوست لذا تلاش میکند عدم توجه به خداوند در گذشته را جبران کند. نفس افراد غافل برای منیبین سم است. منیب به خود اجازه نمیدهد لغزشی پیدا بکند. معصیت که متعلق به منیبین نیست چون به طور کل عصیان عمل مذنبین و خاطئین است. اهل الله، عباد الرحمن و منیبین اگر اشتباهی مرتکب شدند یا غفلتی از حق پیدا کردند، فورا انابه کرده و توجه خود را به خداوند معطوف میکنند.
آثار انابه و مقام منیبینمنیبین در مقام و مرتبه رویت جمال حق هستند. مگر میشود شخص منیب عنایات الهیه جمال حق را از دست بدهد؟ محال است، هرکاری هم انجام بدهد، سبقت رحمت، نور حضرت حق، تمام وجود شخص منیب را در بر میگیرد و او را از اضطراب قلبی بیرون میآورد. منیب رو میکند به حضرت حق و در ادامه رحمانیت، کرامت، عنایت، فلاح و سداد و حقایق اشیا را بدست میآورد. منیبین، محبین الله و متقین هستند. منیبین زاهدین ومخلصینند. آنها در عالم لحظهای بدون اخلاص نفس نمیکشند و اگر توجه به غیر از الله پیدا کنند به سرعت بر میگردند. منیبین با خدا مانوساند و انس به غیر حق ندارند. چنین شخصی اگر لحظهای به غیر حق انس پیدا کند نادم شده و فورا بر میگردد زیرا قلب آنها همواره مملو از حب الله، حب نبی(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) است.
معصومین (علیهم السلام) با کلام پر نور خود همواره راه رسیدن به قرب حق را برای سالکان الی الله ترسیم کردهاند. در دعای شریف عرفه که خود نمونهای از بیانات پر نور امام حسین (علیه السلام) است آمده: «اِلهى حَقِّقْنى بِحَقائِقِ اَهْلِ الْقُرْبِ وَاسْلُکْ بى مَسْلَکَ اَهْلِ الْجَذْبِ اِلهى اَغْنِنى بِتَدْبیرِکَ لى امعَنْ تَدْبیرى وَبِاخْتِیارِکَ عَنِ اخْتِیارى وَاَوْقِفْنى عَلى مَـراکِـزِ اضْطِرارى اِلـهى اَخْرِجْنى مِنْ ذُلِّ نَفْسى وَطَهِّرْنى مِــنْ شَکّـى وَشِرْکى قَبْلَ حُلُولِ رَمْسى بِکَ اَنْتَصِرُ فَانْصُرْنى وَعَلَیْکَ اَتَوَکَّلُ فَلا تَکِلْنى وَاِیّاکَ اَسْئَلُ فَلا تُخَیِّبْنى وَفى فَضْلِکَ اَرْغَبُ فَلا تَحْرِمْنى وَبِجَنابِکَ اَنْتَسِبُ فَلا تُبْعِدْنى وَبِبابِکَ اَقِفُ فَلا تَطْرُدْنى: خدایا وجودم را با حقایق اهل قرب قرین فرما و مرا به راه و رسم اهل جذب ببر، خدایا با تدبیرت مرا از تدبیر خودم و با اختیارت مرا از اختیار خودم بینیاز گردان و مرا به بیچارگیام آگاه کن. خدایا مرا از خواری نفس نجات ده، و از شک شركم پاك كن و پيش از آنكه وارد قبر شوم، از تو يارى میجويم، پس مرا يارى کن، و بر تو توكل میكنم، پس مرا وامگذار، و از تو درخواست میكنم. پس نااميدم مكن، و در فضل تو رغبت مینمايم، پس محرومم مگردان، و خود را به تو منسوب میكنم، پس دورم مكن، و در آستانه تو میايستم پس مرا از خود دور نکن».
عبارت فوق همان حرفی است که منیب با خدای خود دارد. دعای فوق که بخشی از دعای عرفه میباشد نمونه از سخنان منیبین با خداوند متعال است که توسط امام حسین (علیه السلام) به مسلمانان تعلیم داده شده است. امام (علیه السلام) در بیانات فوق به سالکان الی الله آموزش میدهند که چگونه برای رسیدن به توجه محض خداوند متعال با پروردگار خود سخن بگویند. از این رو عرفای شریف اسلام نیز بر این کلام تاکید داشته و بیان کردهاند که سالک با پیروی از کلام اهل بیت (علیهم السلام) به راه رسیدن به قرب حق دست پیدا میکند و از این رو استمرار در خواندن ادعیهای که توسط ائمه اطهار به مسلمانان تعلیم داده شده و عمل به محتوای آن یکی از راههای رسیدن به مقامات الهی محسوب میشود.
انتهای پیام/654