به گزارش «شیعه نیوز»، یکی از فجایعی که یزدیان در واقعه کربلا مرتکب شدند، بریدن سر سیدالشهدا سلام الله علیه و گرداندن سرمبارک در مسیر کربلا تا شام بود.
حاملان سر مبارک حضرت اباعبدالله سلام الله علیه با وجود دیدن معجزات از آن، نه تنها از کار خود توبه نکردند بلکه توهین هایی به سرمبارک آنحضرت نمودند که این از شقاوت و قصاوت آنها خبر می دهد.
اما چه بر سر آنها آمد؟ این را در زیر بخوانید.
ابن لهیعه عبدالرحمن عبدالله لهیعه حضرمی محدث و قاضی مصر در دولت عباسی بود و به سال 174ق در قاهره درگذشت.
او میگوید: من مشغول طواف خانه خدا بودم ناگهان مردی را دیدم كه میگفت: خدایا مرا بیامرز، لكن می دانم مرا نمی آمرزی! من به او گفتم: ای بنده خدا چنین نگو، اگر گناهان تو به اندازه قطرات باران و برگ درختان باشد، پس استغفار كنی خدا گناهان تو را میآمرزد؛ زیرا خداوند آمرزنده و رحیم است.
او گفت: نزدیك من بیا تا قصه خود را برایت نقل كنم، آنگاه گفت: ما پنجاه نفر بودیم كه سر امام حسین (علیه السلام) و سایر شهدا را به شام میبردیم، شب ها سر امام را داخل صندوق میگذاشتیم و بعد از شرب خمر به خواب میرفتیم. شبی رفیق هایم شراب نوشیدند و خوابیدند، ولی من شرب خمر ننمودم. زمانی كه شب تاریك شد صدای رعد و برقی شنیدم، ناگهان دیدم درهای آسمان باز شد، حضرت آدم و نوح و ابراهیم و اسحاق و اسماعیل و پیامبر ما محمد (صلی الله علیه و آله) فرود آمدند و به همراه آنان جبرئیل و جمعی از ملائك بودند.
سپس جبرئیل سر امام حسین (علیه السلام) را از داخل صندوق برداشت و بوسید و همه انبیاء هم او را بوسیدند، ناگهان پیامبر اسلام گریه نمود، پیامبران وی را تسلیت دادند، جبرئیل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند مرا امر كرده اطاعت كنم شما را، اگر فرمان می دهی، مانند قوم لوط آنها را با زلزله زیر و رو كنم. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: این كار را انجام نده، من با آنها موقفی دارم در قیامت، آنگاه ملائك به طرف ما آمدند تا ما را بكشند، من گفتم: امان یا رسولالله، پیامبر (صلی الله علیه و آله)فرمود: برو خدا تو را نیامرزد، صبح از خواب بیدار شدم همه یاران خود را به صورت خاكستر یافتم.
منابع:
1-ابن طاووس، ملهوف: 220.
2-بلاذری، انساب الاشراف: 209.
انتهای پیام/ 852