به گزارش «شیعه نیوز»، یکی از بانفوذ ترین شاهزاده های عربستان سعودی که نوه عبدالعزیز پادشاه فقید است ولی نام او فاش نشده است، از طریق نشریات بریتانیا و از جمله روزنامه The Guardian دو نامه عنوانی اعضای ارشد خانواده سلطنتی را که شامل دعوت به کودتا در ریاض است، منتشر کرد. در یکی از پیام ها آمده است: «اگر در روش های تصمیم گیری تجدید نظر نکنیم – حتی اگر لازم باشد باید پادشاه را سرنگون کنیم – نمی توانیم جلوی فرار سرمایه، بی ثباتی سیاسی و خطرات جنگی را بگیریم». با عنایت به اعتبار این نشریه، نمی توان در باره اصالت نامه ها تردید کرد. روشن است که تنش در داخل خانواده حاکم آل سعود به حدی رسیده است که توطئه علیه سلمان پادشاه فعلی و اطرافیان نزدیک وی به احتمال قوی وارد مرحله تهیه عملی شده است.
اختلاف نظرهای شدید در داخل خانواده سلطنتی
نهال نارضایتی خانواده سلطنتی بلافاصله بعد از عوض شدن پادشاه در ماه ژانویه سال جاری ریشه داد. در آن زمان، فردای روز مرگ ملک عبدالله، رقابت شدید بین دو خانواده آل سعود بر سر ترتیب وراثت تاج و تخت در گرفت. گروه سلمان پیروز شدند. وی در آخرین لحظه موفق شد جلوی تغییر وصیت نامه پادشاه در حال احتضار را گرفته و جای او را بگیرد. وی به منظور یکپارچه کردن قدرت خود، از مقررات جا افتاده وراثت قدرت که به موجب آن نه پسر بلکه برادر پادشاه سابق باید جانشین وی شود، تخلف کرد. سلمان نه مکرین برادر خود بلکه محمد بن نائف برادرزاده 56 ساله خود را به مقام ولی عهد منصوب کرد. محمد بن سلمان، پسر سلمان که سن رسمی او 35 سال است و در واقع حد اکثر 30 سال می باشد، معاون ولی عهد شد. پادشاه به این دو شاهزاده اختیاراتی را اعطا کرد که به معیار سعودی عظیم است.
بدین وسیله، در ریاض گروه بسیار تنگ ولی لغایت نیرومند اداری شکل گرفته است. همه امور داخلی در دست محمد بن نائف است در حالی که محمد بن سلمان پسر پادشاه متصدی سیاست خارجی و دفاعی کشور شده است. در رأس این هرم حکومتی خود پادشاه قرار دارد که شخصی سالخورده، ناتوان و مبتلا به زوال عقل است. سخنرانی های اخیر پادشاه بیش از پیش بر تشدید بیماری روانی وی گواهی دارد. سایر شاهزاده های خانواده آل سعود که نزد پادشاه سابق قدرت داشتند، از اداره امور کشور برکنار شده اند. مقام های کلیدی به افراد نزدیک به گروه سه نفری حاکم تعلق دارد و وزارتخانه های نظامی و اقتصادی نیز زیر نظر کامل آنها قرار گرفته اند. این امر به بروز بحران شدید در داخل خانواده منجر شد زیرا شاهزاده های متعدد شاخه های دیگر خانواده آل سعود بی کار مانده اند. در این سلطنت مطلقه نفتی تنها کسانی که جریان های مالی را کنترل می کنند و به پادشاه دسترسی دارند، می توانند جیب خود را پر دلار نفتی بکنند. به عبارت دیگر، لقب شاهزاده خانواده سلطنتی بیش از این درآمد نمی دهد. البته تنها مبارزه بین گروه های داخلی نیست که باعث این وضع شده است.
اوضاع دشوار اقتصادی
این بحران در حد زیادی بر آیند وخامت فزاینده اوضاع اقتصادی عربستان سعودی است. اولاً، روی کار آمدن پادشاه جدید در ماه ژانویه سال جاری با هزینه های فراوانی توأم بود. کارمندان دولت، نظامیان، مسئولین، افراد پلیس، دانشجویان و حتی کارکنان ادارات شهری به منظور تأمین وفاداری آنها به پادشاه از بودجه پول دریافت کردند. ده ها میلیارد دلار همینطور خرج شد. ثانیاً، ارتش عربستان سعودی بیش از شش ماه است که در کشور همسایه یمن می جنگد. ریاض از رژیم السیسی در مصر هم که ترک برداشته است و پایداری ندارد، حمایت می کند؛ همچنین به قیام کنندگان سوری و نیروهای اسلام گرای لیبی کمک می کند و مشغول جنگ محرمانه بی وقفه علیه ایران است. همه این فعالیت ها هزینه های گزافی بر می دارد. مداخله سعودی ها در امور یمن و سوریه هر چه بیشتر طول بکشد، خطر بیشتری می رود که این مداخله موجب نزاع جدی داخلی شود. می توان از محمد بن سلمان معاون ولیعهد و وزیر دفاع که رهبر حزب جنگ است (که وزیر خارجه عربستان سعودی نیز عضو این گروه می باشد)، ایراد های ویژه ای گرفت.
بودجه سال 2015 عربستان سعودی بر اساس قیمت 90 دلار بابت یک بشکه نفت طراحی شد ولی ریاض تصمیم گرفت بازارهای جدید نفتی را از آن خود کرده و از طریق کاهش شدید اخیر قیمت های نفت از روسیه انتقام سوریه را بگیرد و همزمان شرکت های آمریکایی تولید کننده نفت شیستی را از بازار اخراج نماید. در نتیجه این اقدامات ریاض، قیمت یک بشکه نفت تا 50-45 دلار افت کرد. عربستان سعودی به همین علت مجبور می شود ذخایر ارزی خود را به سرعت خرج کند در حالی که ذخیره استقامت این کشور محدود است. در حالی که در ماه آگست سال 2014 ذخایر ارز و طلای عربستان سعودی برابر 737 میلیارد دلار بود، اکنون به سختی از حد 500 میلیارد دلار می گذرد. بنا به برآوردهای صندوق بین المللی پول، در سال 2015 کسری بودجه این کشور معادل 107 میلیارد دلار خواهد شد.
جمعیت عربستان سعودی نیز به سرعت رشد می کند. در سال 2010 در این کشور 29 میلیون نفر زندگی می کردند ولی الآن جمعیت کشور بالغ بر 37 میلیون نفر شده است. اکثر مردم کشور در چارچوب الگوی پدرسالارانه اقتصاد به پرداخت های دولتی وابسته هستند. ولی منابع بودجه روز به روز کمتر می شود.
فاجعه حجاج در مکه
جدیداً دو فاجعه در جریان اجرای مناسک حج در مکه رخ داد. سقوط یک جر ثقیل در مسجد الحرام به کشته شدن بیش از 100 نفر انجامید. سپس بر اثر ازدحام در منطقه منا در حین مراسم رمی جمرات حد اقل 769 نفر از مسلمانان جان باختند. بنا به اطلاعات غیر رسمی، شمار قربانیان حادثه مذکور می تواند به یک هزار نفر برسد. رژیم سعودی به علت این حوادث با موج بی سابقه انتقادات روبرو شد. نویسنده نامه حاوی دعوت به سرنگونی پادشاه به این نکته توجه جلب می کند که ساختار فعلی دولت پوسیده و جوابگوی مقتضیات زمان نیست. وی به عنوان مثال به کشته شدن انبوهی از حجاج در جریان حج اخیر اشاره می کند. در این زمینه یک نکته ویژه سعودی اهمیت دارد زیرا پادشاه عربستان سعودی صاحب لقب خادم حرمین شرفین است که همین لقب به او نزد جمعیت کشور مشروعیت می بخشد چرا که در قرآن که قانون اساسی این کشور است، نه عربستان سعودی ذکر شده است و نه نظام پادشاهی (غیر از خلافتی که بیش از یک هزار و چهارصد سال پیش وجود داشت). و حالا اگر خادم حرمین نمی تواند مهمترین وظیفه خود را اجرا کرده و از مقدسات اسلامی حراست کند و ایمنی مناسک حج را تأمین نماید، او مشروعیت خود را هم از دست می دهد. این عامل در عربستان سعودی بسیار جدی و مهم است. فجایع اخیر در مکه و در سرزمین منا به مشروعیت پادشاه لطمه شدیدی زده است. دعوت هایی با شدت فزاینده شنیده شد که باید به نام حفظ وحدت امت اسلامی و برقراری عدالت تاریخی و اجتماعی، حرمین مکه و مدینه را از حدود اختیارات پادشاه سعودی گرفته و مدیریت آنها را در اختیار همه مسلمانان جهان گذاشت.
سیاست ماجراجویانه خارجی
سئوال های زیادی درباره تنظیم سیاست خارجی پادشاهی تحت ریاست سران فعلی کشور مطرح شده است. محمد، پسر جوان پادشاه، رفتار نابابی از خود نشان می دهد. وی هرگز در خارج از کشور زندگی نکرده و تحصیلات نظامی ندارد ولی سیاست دفاعی و خارجی کشور را تعیین می کند. او به عنوان شخص شدیداً متعصب دینی شناخته شده است که همین امر رفتار شاهزاده در یمن را سبب می شود. محمد به بمباران های بی رحمانه این کشور دست زد که این عملیات هوایی به کشته شدن هزارها نفر از غیر نظامیان انجامید. هدف رسمی وی، مجازات حوثی های اهل تشیع است که سال گذشته زمام امور یمن را به دست آوردند و پسر پادشاه سعودی آنها را مرتد می داند. مسأله فقط این است که جنگ یمن هدف روشنی ندارد و عربستان سعودی از راهبرد خروج از این جنگ برخوردار نیست این جنگ که ابتدا از حمایت گسترده اتباع سلمان برخوردار بود، اکنون برای آنها بیش از پیش سئوال بر انگیز می شود.
تشدید خصومت نسبت به ایران، قوز بالا قوز شده است. روابط بین ریاض و تهران در شرایط مذاکرات درباره محدود کردن برنامه هسته ای تهران هم شدت یافته بود ولی کشته شدن شمار زیادی از ایرانیان (464 نفر) در جریان حج به عامل جدید ناراحتی تبدیل گردید. آیت الله خامنه ای اظهار داشت که اندک بیاحترامی مقامات سعودی به حجاج ایرانی در مکه و مدینه عکسالعمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت. حسن روحانی رئیس جمهور ایران در مراسم تشییع جنازه قربانیان ازدحام در سرزمین منا اظهار داشت که ایران خون شهروندان خود را به عربستان سعودی نخواهد بخشید. به گفته علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، عربستان سعودی بعد از داعش، بیشترین لطمه را به اسلام زده است. روابط بین عربستان سعودی و ایران تا حدی شدت یافته است که جدیداً مقامات بحرین که به عربستان سعودی وابسته هستند، به عنوان خوش خدمتی به ارباب خود سفیر خود را از تهران فرا خواندند و کاردار سفارت ایران در بحرین را عنصر نامطلوب اعلام نمودند.
طبیعتاً نباید موضوع سوریه را نادیده گرفت. چند هفته اخیر توانمندی ائتلاف نظامی روسی – ایرانی را که باید دولت بشار اسد را حفظ کند، به سراسر جهان نشان داده است. ادعا می شود که ایران صدها نفر از نظامیان خود را به سوریه برای کمک به اجرای عملیات جنگی و آزاد کردن اراضی زیر نظر دسته های مسلح مورد حمایت عربستان سعودی اعزام کرده است. مسکو از طرف خود گروه نیرومند نیروی هوایی را به سوریه اعزام کرده است. مداخله روسیه در مناقشه سوری ثبات رژیم سعودی را به مخاطره می اندازد زیرا ایالات متحده به تدریج از نقش سنتی ضامن ثبات خاورمیانه دست می کشد. کاهش سریع نفوذ آمریکایی در منطقه ناگزیر آسیب پذیری عربستان سعودی را شدت خواهد بخشید. همین امر باعث شد که محمد بن سلمان روز 11 اکتبر با شتاب خود را به سوچی پیش ولادیمیر پوتین برساند. وزیر دفاع عربستان سعودی از رفتار امیر بندر الگو گرفته و یک بار دیگر سعی کرد با وعده های سفارش سلاح های روسی و سرمایه گذاری میلیاردها دلار در اقتصاد تضعیف شده روسیه، عنایت مقامات روسیه را بخرد. گویا 15-10 میلیارد دلار می تواند برای روسیه سقوط قیمت های نفت از 105 تا 45 دلار بابت یک بشکه را جبران کند که خود سعودی ها این افت قیمت ها را راه اندازی کردند.
گفتنی است که عربستان سعودی سعی می کند به وسیله کاهش قیمت ها در بازار نفت، روسیه را به قطع ضربات به سوریه وادار کند. به گزارش بلومبرگ، عربستان سعودی جدیداً تخفیف قیمت های نفت خود برای مصرف کنندگان آسیا و ایالات متحده را افزایش داده است. قیمت رسمی نفت Medium به میزان 1.9 دلار کاهش یافته است. در ماه نوامبر تخفیف برای خریداران از 1.3 تا 3.2 دلار افزایش یافته است که این بالاترین رقم از سال 2012 است که شرکت Saudi Aramco به اعطای تخفیف ها به دسته های مشخص مصرف کنندگان پرداخت. قیمت رسمی نفت Arab Light برای مصرف کنندگان آسیایی به میزان 1.7 دلار تنزل یافته است که این مهمترین کاهش قیمت از ماه ژانویه تا کنون می باشد. قیمت همه انواع اساسی نفت برای خریداران امریکایی به میزان 30 سنت کاهش یافته است.
در نتیجه این اقدامات، در حال حاضر قیمت های نفت سعودی از همه انواع متداول دیگر ه استکندت ، این جنجات دست می م نه عوض شدن برخی اعضایسالخورده خانواده سعودی با افراد سالخحودره دیکر طرح خو درا و دراین خارح نفت در آسیا، ایالات متحده و اروپا پایین تر است. مقامات عربستان سعودی در حقیقت امر به راهبرد دامپینگ متوسل شده اند ولو اینکه ذخایر ارزی آنها به سرعت کاهش می یابد. کارشناسان بر این اعتقاد هستند که رفتار روسیه در منطقه خاور میانه سعودی ها را به این رفتار وادار کرده است.
گفتنی است که عربستان سعودی روز 9 اکتبر، در آستانه ملاقات در سوچی، از روسیه پایان دادن به ضربات هوایی به سرزمین سوریه را درخواست کرد زیرا ریاض اعتقاد دارد که مخالفان سوری یعنی شبه نظامیان سنی مورد حمایت عربستان سعودی، هدف این ضربات هستند. عربستان سعودی در محاصره خصمانه به سر می برد. خاورمیانه از هم می پاشد و بهار عربی مدتهاست که به زمستان اسلام گرایی تبدیل شده است. ائتلاف روسیه- ایران – سوریه – عراق در نزدیکی مرزهای پادشاهی تقویت می شود. ممکن است بزودی سیلاب شبه نظامیان داعش از طریق همین مرزها به سرزمین عربستان سعودی سرازیر شود.
کودتا می تواند چه نتیجه ای بدهد؟
نویسنده نامه ای که در بریتانیا منتشر شد، تأکید می کند که همه این مسایل جمعاً باعث نه فقط نگرانی بلکه نارضایتی واقعی شاهزاده ها، سران قبایل و مردم عادی می شود. ولی با توجه به این که حکومت فعلی گویا دور خود پیله بسته است و هیچ وسیله ای برای تأثیر گذاری بر سران کشور وجود ندارد، تنی چند از شاهزاده هایی که در گذشته نفوذ داشتند، در صدد هستند در آینده نزدیک رایزنی هایی درباره راه حل های این مسأله برگزار کنند که در جریان این جلسه مسأله کودتا نیز در میان گذاشته خواهد شد. ریاض از تفسیر این جنجال خودداری می کند. اکنون همه نیروهای پادشاهی در جهت شناسایی ناراضیان در کشور تلاش به عمل می آورند. لذا برای کودتاچیان دشوار خواهد بود طرح خود را اجرا کنند.
******
کودتای درباری صرف نظر از فرجام این قضیه، نمی تواند مسایل بنیادین پادشاهی را حل کند. خاورمیانه در واقع به برگزاری دمکراسی، آزادسازی رژیم و دست کشیدن عربستان سعودی از کنترل همه جانبه زندگی اجتماعی، سیاسی و روزمره کشور نیاز دارد. نه عوض شدن برخی اعضای سالخورده خانواده سعودی با افراد سالخورده دیگر بلکه سرنگونی رژیم یا فروپاشی پادشاهی می تواند این نتیجه را بدهد. به نظر می آید که نامه شاهزاده که در مطبوعات بریتانیا منتشر شد، منعکس کننده خواست های غرب است و نه نیروهای داخلی منطقه.
انتهای پیام/ 852
منبع: ایران رو