به گزارش «شیعه نیوز»، محمدعلی سبحانی؛ سفیر پیشین ایران در لبنان و اردن در خصوص بحران یمن در روزنامه شرق نوشت: یمن کشوری خاص در منطقه و در میان کشورهای عربی بهشمار میرود. مجموعه مردم آن، ترکیبی از قبایل و گرایشهای مذهبی متفاوت هستند. بهعنوان نمونه زیدیهای یمن میان خود گرایشهای مختلفی دارند که یکی از آنها، حوثیها هستند و در اینجا ترکیب قبیلهها و خانوادهها در ایجاد اینهمه تنوع نقش دارد.
یمن در دوره اخیر بهویژه در بهار عربی، از خود نشانههای مثبتی بروز داد، به این معنا که مردمی با جمعیت٢٠میلیونی و ٦٠میلیونقبضه سلاح در اختیار، در آن بازه زمانی به روی هم اسلحه نکشیدند که همان زمان هم تعجب بسیاری از ناظران را جلب کرد. بر اساس سنن این کشور، مردم خنجرهایی را حمایل میکنند، اما برای شرکت در تظاهرات اعتراضی علیه علی عبداللهصالح، خنجرها را از غلاف بیرون آورده و برای نشاندادن نیات دموکراسیخواهانه خود، غلاف خالی حمل میکردند. متاسفانه این روند آرام، بهتدریج به خشونت کشیده شده، اما با توجه به مختصاتی که ذکر شد، بازهم خشونتها در سطح شرایط حداقلی باقی ماند، ولی دلایل این روند، در جای خود قابل تامل است.
در وهله نخست، قبایل و گرایشهای مذهبی گمان میکردند میتوانند بدون نیاز به یکدیگر به تنهایی یمن را اداره کنند اما همانگونه که از قبل هم قابل درک بود، چنین شیوهای امکانپذیر نبود. تقابل استراتژیها در یمن و تنوع واقعیتها در این کشور، نشان میدهد نه حوثیها قابل نادیدهگرفتهشدن هستند و نه گروههای دیگر. با درنظرگرفتن همین واقعیتهای تاریخی است که حوثیها در تلاش برای ایجاد همگرایی داخلی هستند. ویژگی دیگر یمن، تاثیرپذیری هیات حاکمه در دهههای گذشته از سیاستهای عربستان است که سبب شده مردم یمن گذشته از نوع گرایش مذهبی و قبیلهای، از سعودیها متنفر باشند. حوثیها سابقه درخشانی در یمن دارند، اما در سدههای گذشته، چه دوران عثمانیها و چه پس از آن زیر فشار بودند و قتلعام شدند. آنها احساس میکنند در طول تاریخ مورد ظلم واقع شده و حقشان ضایع شده است، بههمیندلیل انگیزهای که امروز در این گروه میبینید در سایر گروهها نیست.
مشکلات از جایی آغاز شد که حوثیها براساس همین احساس تاریخی و با همراهی سایر گروههای مردمی، وارد پایتخت شدند و اتفاقات دیگری رخ داد تا به حمله هوایی عربستان و بمباران یمن رسید. بهطور قطع دخالت عربستان به این شکل شرایط را در یمن پیچیده کرده و هر نوع تفاهم و حل مشکل را دشوارتر کرده است.
ازاینپس مسوولیت اتفاقاتی که در یمن خواهد افتاد با عربستان است و بزرگترین ضررکننده صحنه یمن با توجه به این اقدام نسنجیده، سعودیها خواهند بود. تنها راه موجود، شکلگیری دموکراسی مبتنیبر مشارکت در این کشور است. ایجاد یک مثلث که فقدان یکی از اضلاعش، مانع بهبود شرایط میشود، از دل همین منطق بیرون میآید. ضلع اول، داخلی است و تقریبا همه میپذیرند که هیچ گروهی به تنهایی و بدون همراهی بقیه گرایشها و قبایل نمیتواند یمن را اداره کند. ضلع دوم، تبدیل تقابل استراتژیها به یک قالب درک مشترک منطقهای و تعاملی است.
مصر عربستان، ترکیه و ایران دیدگاههای متفاوتی درباره یمن دارند که اگر بتوان اینها را کنار هم نشاند و برای حل مشکل یمن به یافتن راهحل پرداخت، آنگاه اثرات داخلی آن روشن خواهد شد. ضلع سوم، پوشش بینالمللی است. با توجه به وضعیت منطقه، بدون وجود یک طرح بینالمللی برای توقف حملات نظامی، وضعیت تغییری نخواهد کرد. عربستان از منابع و امکانات بهدستآمده از دلارهای نفتی و سلاحهای خریداریشده برخوردار است و میتواند منطقه را درگیر حوادث طولانیمدت کند که همه از آن ضرر میکنند.
انتهای پیام/ ص . خ