به گزارش «شیعه نیوز»، کمیسر امورمهاجرت، پناهندگان و جذب مهاجران دولت فدرل آلمان می گوید پدیده اسلام ستیزی و اسلام هراسی در آلمان عمق ندارد و جنبشی که اسلام هراسی را در آلمان نمایندگی می کند(پگیدا) بیشتر از 25هزار طرفدار ندارد.
شبکه خبری یورونیوز در گفتگو با «آیدان ازو اوز»، عضو ترک تبار کابینه دولت فدرال آلمان و کمیسر امورمهاجرت، پناهندگان در دولت آلمان به بررسی پدیده اسلام ستیزی در این کشور پرداخت که اکنون نمود خود را در قالب گروه تندرویی مانند پگیدا(اروپایی های میهن پرست علیه اسلامی کردن غرب) پیدا کرده است.
«آیدان ازو اوز» در همین باره و اینکه آیا اقدامات این جنبش در افزایش اقدامات ضد اسلامی و افزایش طرفداران آن مایه نگرانی است گفت نمی توان گفت طرفداران پگیدا افزایش یافته اند. به عنوان مثال، طرفداران این جنبش در تظاهرات هفته گذشته خود نتوانستند افراد زیادی را به خیابان بکشانند.
کمیسر امورمهاجرت، پناهندگان و جذب اجتماعی مهاجران در دولت فدرال آلمان درباره اینکه چرا از تظاهرات هفته گذشته پگیدا افراد کمی شرکت کرده بودند گفت درست است که کناره گیری لوتس باخمن،پایه گذار این جنبش اسلام هراس و پناهنده ستیز از سمتش در کاهش شمار شرکنندگان در تظاهرات هفته گذشته نقش داشته است . اما علت اصلی کم شرکت کردن مردم در همایش آن نیست.
جنبش«اروپایی های میهن پرست علیه اسلامی کردن غرب» از اکتبر سال 2014هر دوشنبه علیه مسلمانان در شهر درسدن تظاهرات برگزار می کند.
علت اصلی شرکت اندک مردم در تظاهرات هفته گذشته پگیدا، تظاهرات و گردهمایی زیادی بود علیه همین جنبش در آلمان برگزار شد و این امر باعث شد تا موقعیت ها آن تضعیف شود.
«آیدان ازو اوز» افزود، ما در آلمان شاهد تظاهرات اعتراضی بودیم که موضعی عکس پگیدا داشت. شرکت کنندگان در تظاهرات ضد پگیدا می گفتند در آلمان باید چندگرایی وجود داشته باشدو مهاجران در کشور ما باید باقی بمانند. مردم آلمان با تظاهرات و راهپیمایی های اعتراضی خود به این گروه تندرو گفتند به شما اجازه نمی دهم جامعه ما را خراب کنید. ما دوست داریم با هم ودر کمال آرامش زندگی کنیم.
علت افزایش محبوبیت نسبی پگیدا در آلمان و اینکه آیا دشمنی این گروه فقط با اسلام است یا دلایل اقتصادی نیز دارد دیگر موضوع مورد بحث در گفتگو با «آیدان ازو اوز» بود.
عضو کابینه دولت فدرال آلمان، در همین باره گفت عوامل مختلف دست به دست هم داده اند تا موقعیت این جنبش را در آلمان تقویت کند. اسلام هراسی شاید یکی از عوامل موفقیت آنها در مطرح کردن جایگاه خود نزد مردم آلمان بوده است.عامل دیگر مطرح شدن پگیدا خود سازمان آن است که بسیاری از اعضای آن از نازی ها تشکیل شده است.
به عبارت بهتر ،بیشتر اعضای جنبش «اروپایی های میهن پرست علیه اسلامی کردن غرب» راستگرایان تندرو هستند.اما همه اعضای پگیدا تندرو یا افراطی نیستند،افراد عادی نیز عضو این گروه هستند. به عنوان مثال افرادی که نگران پیامدهای عملیات تروریستی فرانسه (حمله تروریستی به مجله شارلی ابدو) هستند دلیل خاص خود را برای عضویت دراین گروه را دارند. آنها به عنوان مثال در توجیه عضویت خود در پگیدا می گویند ما وجود زنانی که سر تاپای خود را با پارچه ای سیاه می پوشانند می ترسیم و یا حداقل می توانند بگویند ما دوست نداریم در کشورمان زنان چنین پوششی داشته باشند.
قشر دیگر از افرادی که به پگیدا پیوسته اند انگیزه های اقتصادی یا مشکلات اقتصادی برای پیوستن خود به این گروه مطرح می کنند.
این دست افراد از شرایط اقتصادی و مالی خود ناراضی هستند.به عنوان مثال آنها از حقوق پایین خود گله دارند یا هنگامی که بیکار می شوند میزان بیمه بیکاری که به او داده می شود کفاف زندگی اش را نمی دهد.
البته عاملی سومی نیز در شکل دیگری پگیدا نقش داشته است و آن وجود شکاف بین آلمان شرقی و غربی است. البته این بدان معنا نیست که بگوییم در شرق آلمان، همه بیگانه ستیز هستند.اما خوب یک واقعیت اینجا وجود دارد و آن اینکه شمار افرادی که به مردم سالاری به عنوان چارچوبی برای بهبود جامعه باور ندارنددر شرق آلمان بیشتر از غرب آلمان است.
بی جهت نیست که جنبش «اروپایی های میهن پرست علیه اسلامی کردن غرب» تنها در شهری مانند درسدن می تواند حدود 20 هزار را در تایید دیدگاه خود گردهم آورد. البته این 20 هزار نفری نیز که در شهر درسدن تظاهرات کردند همگی اهل درسدن نبودند بلکه از سراسر آلمان برای شرکت در این تظاهرات به درسدن آمده بودند. این نشان می دهد کل طرفداران جنبش «اروپایی های میهن پرست علیه اسلامی کردن غرب» در کل آلمان بین 20 تا 25 هزار نفر است.
این عضو مسلمان کابینه دولت فدرال آلمان، در بخش از سخنان خود افزود جنبش «اروپایی های میهن پرست علیه اسلامی کردن غرب» در حالی اکنون کانون همایش های اسلام هراسی و اسلام ستیزی خود را در درسدن متمرکز کرده است که اصولا مسلمانی در این شهر زندگی نمی کنند.
هنگامی که صحبت از مهاجران در آلمان می شود شاید منظور وجود حدود چهار میلیون مهاجری باشد که بیشترآنها ترک هستند ودر دهه 60 به عنوان کارگر به آلمان آمدند. مهاجرت این افراد به آلمان نقش مهمی در پیشرفت صنعتی آلمان ایفا کرد. آنها در شرایطی که آلمان نیروی کار کافی نداشت کمک کردند تا اقتصاد و صنعت آلمان اوج گیرد و شکوفا شود. حالا پرسشی که مطرح می شود اینکه آیا دولت فدرال آلمان وظیفه ندارد از این قشر جامعه که تا این حد در افزایش ثروت آلمان نقش است حمایت کند؟دولت فدرال آلمان در حمایت از این مهاجران تاکنون چه کاری انجام داده است ؟
کمیسر امورمهاجرت، پناهندگان و جذب اجتماعی مهاجران در دولت فدرال آلمان در این باره می گوید دولت این موضوع را از نزدیک دنبال می کند. چیزی که برای ما مهم است و همه جامعه نیز خواستار آن است اینکه هر کسی باید حق داشته باشد عقاید و دیدگاه های خود را بیان کند.اما تندروی فرق می کند. هر کس نیز در جامعه آلمان با توجه به نوع حکومتی که بر آن حاکم است حق دارد بگوید من این یا آن را دوست ندارم.در چارچوب همین منطق هر کسی می تواند بگوید من از مسلمانان ترس دارم اما حق ندارد مسلمانان را بترساند یا بگوید مسلمانان بایداز آلمان بیرون روند.کسی حق ندارد به مسلمانان در آلمان آسیبی وارد کند. طبیعی است ما این پرونده را از نزدیک دنبال می کنیم. ما باید جامعه واقعی را که انجام برخی کارها مایه نگرانی وترس آن شده است با سازمان های راستگرای افراطی و عوام گرا از هم تمایز دهیم و این کار تنها با گفتگو و مذاکره میسر می شود.
افزایش شمار مسلمانان سلفی در اروپا که به تهدیدی جدی در این قاره تبدیل شده است دیگر موضوع مورد سئوال در این گفتگو بود. بر اساس آمار و ارقام رسمی که در این باره منتشر شده است نزدیک به هفت هزار سلفی تنها درآلمان زندگی می کنند. جوانان مسلمان بیشتر در شبکه های اجتماعی اینترنتی مورد شستشوی مغزی قرار می گیرند. در چنین شرایطی دولت آلمان چه کارهایی برای حل این مشکل انجام داده است؟
عضو کابینه دولت فدرال آلمان، در این باره گفت، سازمان های افراطی به افراد نزدیک می شوند و قول زندگی بهتری به آنها می دهند. در آلمان معمولا این گونه است که سازمان های جذب سلفی ها و افراد تندرو، به افراد شکست خورده و سرخورده در جامعه نزدیک می شوند و به آنها می گویند اگر نتوانسته اند در جامعه آلمان جذب شوند می توانند به آنها بیپوندند تا زندگی بهتری را برای آنها به وجود آورند. اما همانطور که گفتیم این وضع فقط در آلمان وجود دارد.در دیگر کشورهای اروپایی حتی افراد دانش آموخته نیز عضو این سازمان ها و گروههای افراطی می شوند و به گروههای تررویستی در عراق و سوریه می پیوندند. در آلمان سازمان های جذب نیرو به دنبال کسانی می روند از نظر دانش آموختن شکست خورده اند و درنتیجه مهارتی نیز برای نشان دادن خود در جامعه ندارند. این امر دو چیز را به ما نشان می دهد: نخست آنکه سیاست جذب مهاجران در جامعه و همگرایی اجتماعی را تقویت کنیم. دوم آنکه، ما باید تلاش بیشتری برای موفقیت های تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان انجام دهیم.این راه باید ادامه پیدا کند. ما در سالهای اخیر به نتایج خوبی در این زمینه رسیده ایم.
کمیسر امورمهاجرت، پناهندگان و جذب اجتماعی مهاجران در دولت فدرال آلمان درباره ستیزه جویان آلمانی که به رسته گروههای تروریستی در سوریه و عراق پیوسته بودند و اکنون دوباره به آلمان باز گشته اند گفت نخستین کاری که ما در این خصوص انجام می دهیم گرفتن گذرنامه آنهاست. دومین کاری که ما در برخورد با آنها انجام می دهیم گفتگو باآنهاست. گذرنامه را ازآنها می گیریم تا دیگر دست کم نتوانند به طور قانونی از کشور خارج شوند.اگر هم به طور غیرقانونی از کشور خارج شوند برگشت شان به کشور دشوار خواهد بود.
عضو کابینه دولت فدرال آلمان، افزود ما باید در کشور نشان دهیم تعلق به یک فرهنگ یا مذهب به خودی خود مشکل نیست. اما اگر فردی فرد دیگری را بکشد دیگر به جامعه ما تعلق ندارد. جامعه نیز باید با وجود اینگونه افراد مخالفت کند و بگوید ما این گونه افراد را نمی خواهیم. باید به چنین افراطی که به راحتی افراد دیگر می کشند گفته شود شما به چه حقی دیگر افراد را به قتل می رسانید.آیا اگر کسی دیگران را به قتل برساند مسلمان خوبی است؟
انتهای پیام/ ص . خ