به گزارش «شیعه نیوز»، پایگاه خبری العهد نوشت: عربستان که به پشتوانه عناصر قدرت از جمله نفت و موقعیت مذهبی و ائتلاف های بین المللی و منطقه به مثابه سپری شکست ناپذیر مینمود اکنون چنان دستخوش نگرانی و ناآرمی شده که سپر آن در حال دو تکه شدن است.
در این میان تشبیه عربستان به لاک پشت زره پوش عجیب نیست؛ زیرا سران سعودی مانند لاک پشت آرام حرکت کرده و محافظی قوی دارند که قابل شکستن نیست مگر اینکه دو تکه شود و جالب اینکه کنیه یکی از اجداد سعودی معروف به آل سعود نیز ابن الدرع یا همان «پدر سپر» بود و سرزمین نخست آنان واقع در بلندی های نجد به احترام او سپر نامگذاری شد.
با این حال باید پرسید آیا زمان دو تکه شدن سپر سعودی فرا رسیده است؟
برای پاسخ به این سوال باید پیش از هر چیز منشأ قدرت آل سعود و حکمرانی آنان را پیدا کرد و بد نیست به یاد داشته باشیم که عربستان موجودیت سیاسی نوپایی است که در دهه سی قرن گذشته و در پی تلاش های ناموفق گذشتگان خود در قرن 19 شکل گرفت.
نخست: قدرت اقتصادی
عربستان بزرگترین صادر کننده نفت جهان است و روزانه 9 میلیون و 700 هزار بشکه نفت تولید میکند و برای افزایش این رقم نیز آمادگی دارد زیرا از نظر ذخایر نفتی در صدر کشورهای جهان جا دارد.
در آمدهای نفتی عربستان سالانه بیش از 300 میلیارد دلار است که پس از کاهش بهای نفت این رقم حدود 60 درصد کاهش یافت.
علاوه بر این درعربستان مناطق بسیار گسترده ای وجود دارد که هنوز منابع انرژی و معادن آن کشف نشده بنابراین عربستان در واقع وابسته به منابع نفتی است و درآمدهای حاصل از آن بیش از 90درصد بودجه این کشور را تامین میکند.
دوم: مذهبی
عربستان سرزمین مکه و مدینه منوره و صحابه و اولیای خداست و مراحل مختلف تاریخ اسلام در این سرزمین رقم خورده است و میراث بزرگی از اسلام در آنجا قرار دارد، بنابراین نظارت بر مراسم حج یکی از امکاناتی است که برای سران سعودی فراهم شده است و به همین دلیل با جهان اسلام رابطه گسترده ای دارند که نمونه آن برقراری روابط گسترده با مدارس و جمعیت های مذهبی و مساجد مختلف جهان است تا جایی که تکاپوی بسیاری از این مدارس و مساجد تحت تاثیر نفوذ و تحریک عربستان صورت می گیرد.
و در اینجا عربستان از مرجعیت مذهبی خود برای برقراری روابط نزدیک با مدارس و مساجد مزبور و از منابع مالی برای متقاعد کردن متولیان آن استفاده میکند.
سوم: امنیتی
عربستان نیروهای نظامی و امنیتی دارد که مامویت های منحصر به فردی در داخل کشور بر عهده دارند که در ارتباط با نحوه برخورد با ناآرامی های داخلی با هر حجمی است و البته نهاد مطاوعه که مسئول اجرای امر به معروف و نهی از منکر یا همان پلیس اخلاق اسلامی را نیز باید به آن افزود.
چهارم: روابط با آمریکا
آمریکا و عربستان معاهده کوینسی را امضا کردهاند، به عبارت بهتر این معاهده در سال 1945 بین عبدالعزیز با روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا امضا شد و به موجب آن آمریکا متعهد شد که از امنیت عربستان حمایت کند و در مقابل عربستان نیز متعهد شد نفت دنیای غرب را تامین کند.
اجرای این توافقنامه از زمان امضا حتی یک دقیقه نیز متوقف نشد.
پنجم: ائتلافات بین المللی و منطقهای و عربی
در این چارچوب ریاض توافقنامه هایی دارد که کم اهمیت تر از توافقنامه های آن با آمریکا است با این حال تا حدودی متکی بر نفوذ فرانسه، انگلیس و آلمان است و با همه کشورهای همسایه به جز عراق، ایران و یمن روابط خوبی دارد.
اما اکنون سوال این است که چه چیزی عربستان را نگران کرده و خواب آرام را از آن گرفته است ؟
در پاسخ به این سوال باید گفت پرونده های متعددی موجب نگرانی عربستان شده که در صدر آن موضوع فعالیت های مسالمت آمیز هسته ای ایران قرار دارد و اگر فریاد عربستان با حمایت اسرائیل و لابی سعودی پرقدرت در سنای آمریکا نبود این موضوع حل و فصل شده بود از همین رو واشنگتن در وضعیت نه چندان خوبی قرار دارد، زیرا اظهارات و مواضع ایران ثابت می کند که هیچ گونه امکانات هستهای در اختیار ندارد و آژانس بین المللی انرژی هسته ای نیز بر این موضوع تاکید دارد، اما دست نیافتن به هیچ گونه توافق نهایی و کامل بین گروه 1+5 با ایران موجب شد عربستان و اسرائیل وارد صحنه شده و به آمریکا در خصوص فعالیت هستهای ایران هشدار دهند اما باید پرسید این روند تا کی ادامه می یابد؟
نکته قابل توجه اینکه آمریکا برای بازیافتن قدرت خود در دریای چین به ایران نیاز دارد هرچند این موضوع عجیب به نظر می رسد اما واقعیت این است که تهران متحد چین است و هم پیمانی روسیه با این دو محور موجب تشکیل قدرتمندترین محور جهان می شود و این چیزی است که آمریکا تلاش دارد مانع از آن شود.
در بازگشت به موضوع دور اندیشی عربستان که در واقع چارچوب سیستم معاملاتی آن جا دارد، باید گفت عربستان در همان روزهای نخست تاسیس خود را دولتی وهابی معرفی کرد و بعدها بنابر ملاحظات روابط دیپلماتیک با غرب در صدد برخی اصلاحات برآمد از همین رو گاهی با توسل به خشونت و گاهی با پول به مقابله با وهابی ها برخاست و آنان را مهار کرد.
همچنین عربستان هنگامی که شوروی سابق افغانستان را به اشغال در آورد شعار جهاد اسلامی سر داده و با پول و سلاح از افغانستان حمایت کرد تا زمانی که شوروی سابق سقوط کرد.
پس از این تحولات سوال این است: سپر سعودی از کجا دو تکه شد؟
سپر سعودی تحت تاثیر عوامل متعدد و پیش از همه کشورهای همسایه آسیب پذیر شد، زیرا عراق در حال پاگرفتن دوباره به شیوه ای است که به مذاق ریاض خوش نمی آید زیرا مشکل سعودی ها این است که شیعیان 65 درصد جمعیت عراق را تشکیل می دهند و هیچ معادله ای بدون رضایت آنان امکان پذیر نیست.
اما یمن همسایه دیگر عربستان است که ریاض از آن دل خوشی ندارد و با دخالت های اطلاعاتی وجاسوسی آن نتوانست یمن را به خود ملحق کند.
در مورد بحرین نیز عربستان برای حمایت از این همسایه نیازمند استقرار نیروهای خود و نیز نیروهای اردنی و اماراتی در خاک بحرین و نیز پایگاههای آمریکایی و انگلیسی است از همین رو نگرانی آن برای بحرین روز به روز بیشتر می شود.
اما کویت و اردن نیز در حال برقراری روابط دیپلماتیک با سوریه هستند که این به معنی فروپاشی سیاست انزوای سعودی علیه سوریه است.
در این شرایط کاهش دخالت نظامی مستقیم آمریکا در جهان و کمک گرفتن از جایگزین های منطقه ای موجب وحشت آل سعود شده است از همین رو می کوشد اطمینان حاصل کند که آمریکا با آنان بر اساس معاهده کوینسی تعامل خواهد شد.
موضوعی که نباید از آن غافل شد جنبش های مخالف در داخل عربستان و نفوذ داعش و جبهه النصره و القاعده در این کشور است.
اکنون که انقلاب ارتباطات به داخل عربستان رخنه کرده است به نظر می رسد از درون این کشور برخی در تلاش برای آغاز جنبش تغییر و پایان دادن به دوران قرون وسطی در آن هستند تا به این ترتیب ظالمان را از صحنه قدرت این کشور کنار بگذارند.
انتهای پیام/ ص . خ