SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، "هر چند که دولت عربستان سعودی همچنان بر انكار و نادیده گرفتن حضور هزاران تن از شهروندان این کشور به عنوان تروریست در بسیاری از نقاط و اماكن مختلف در جهان به ویژه عراق، سوريه و لبنان اصرار ورزیده و با سیاست یک بام و دو هوا با این پرونده برخورد می کند، اما روشن است که حضور تروریست های سعودی در این سه کشور اهدافی فرقه ای را در پی دارد، چرا که شیعیان زیادی در این کشورها زندگی کرده و تمایل به کشتار و نسل کشی آنها، اصلی ترین عامل فعالیت هزاران تروریست عربستانی است که تفکرات فرقه ای افراط گرایانه آنها کشتار و ریختن خون دیگران را مباح می داند، این در حالی است که نظام حاکم آل سعود برای آنکه مورد بازخواست بین المللی قرار نگیرد، همچنان از روابط مستحکم خود با دولت آمریکا بهره می برد و در نتیجه تاکنون هیچ گونه اقدام عملی جهت مقابله با ورود شهروندان تروریست این کشور به سایر کشورهای منطقه اتخاذ نکرده است."
به گزارش سرویس ترجمه "شفقنا، "صادق کاظم"، روزنامه نگار و تحلیلگر عراقی در مقاله ای تحلیلی که تحت عنوان "عربستان سعودی، هتل بزرگ تروریست ها" روی پایگاه اینترنتی شبکه اطلاع رسانی عراق (IMN) قرار گرفته، ضمن اشاره به حضور گسترده و اقدامات تروریستی هزاران شهروند عربستانی دارای تفکرات تکفیری و افراط گرایانه در سایر کشورهای منطقه خاور میانه به ویژه عراق، سوریه و لبنان، تاکید کرده که خاندان "آل سعود" پیش از در دست گرفتن قدرت در سرزمین وحی، با رهبران فرقه وهابیت هم پیمان شده و هر چند که از آن زمان تاکنون همواره به دنبال تبلیغ تفکرات رادیکال این فرقه در میان مسلمانان بوده، اما با بهره گرفتن از روابط مستحکم خود با قدرت های بزرگی از قبیل آمریکا، هیچ وقت به خاطر اقدامات تروریستی شهروندان این کشور و عدم جلوگیری از رفتن آنها به کشورهای دیگر مورد بازخواست بین المللی قرار نگرفته، جایی که در مقاله خود آورده است:
«از زمان وقوع حادثه انفجار برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در شهر "نیویورک" آمریکا در 11 سپتامبر سال 2001 میلادی تاکنون جهان عرب و جهان اسلام از موجی از حملات انتحاری رنج می برند که شهروندان عربستانی پرورش یافته در مراکز خطرناک تروریسم تكفيری دست به آنها می زنند، مراکزی که از پشتیبانی مالی سازمانی و دولتی برخوردار بوده و این تروریست های انتحاری را به رفتن کانون های تنش در منطقه جهت انتقال تجربه های خود در زمینه تروریسم، ویرانی و صنعت مرگ به آنجا سوق می دهند.
هر چند که دولت عربستان سعودی همچنان بر انكار و نادیده گرفتن حضور هزاران تن از شهروندان این کشور به عنوان تروریست در بسیاری از نقاط و اماكن مختلف در جهان به ویژه عراق، سوريه و لبنان اصرار ورزیده و با سیاست یک بام و دو هوا با این پرونده برخورد می کند، اما روشن است که نقشه حضور تروریست های سعودی اهدافی فرقه ای را دنبال می کند، چرا که سه کشور مذکور اقامتگاه گسترده مسلمانان شيعه به شمار می آیند و این در حالی است که اختلافات فرقه ای و تمایل به کشتار و قتل عام شیعیان، اصلی ترین عامل ورود هزاران تروریست عربستانی به این کشورها می باشد، تروریست هایی که تفکرات فرقه گرایانه افراطی آنها کشتار و ریختن خون دیگران را مباح می داند.
در واقع دولت عربستان سعودی همچنان از روابط مستحکم خود با آمریکا در نتیجه هم پیمانی راهبردی میان دو کشور و عدم تحمل مسئولیت کیفری نقش مبلغان افراط گرای سعودی در ادامه سرازیر شدن هزاران تروریست به خارج از این کشور سوء استفاده می کند، جایی که به استثنای فرمان اخير ملک "عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود"، پادشاه عربستان سعودی مبنی بر مجازات شهروندانی که به عضویت گروه های تروریستی مسلح درمی آیند، این کشور تاکنون هیچ گونه اقدام حقوقی عملی اتخاذ نکرده است.
در همین راستا باید گفت که دولت عربستان سعودی تاکنون اقدامی جهت زیر نظر گرفتن و ممنوع کردن فعالیت های آن دسته از مبلغان وهابی اتخاذ نکرده که با جذب شمار زیادی از جوانان عربستانی، آنها را به رفتن به عراق، سوريه و لبنان و جنگیدن در این کشورها قانع می کنند و این در حالی است که برخی ها در رسانه های سعودی نیز تروریست های وابسته به گروه "داعش" را انقلابیونی توصیف می کنند که در عراق و سوريه قیام کرده اند.
بدون شک عربستان سعودی امروزه خطرناک ترین نقش در منطقه "خاور میانه" را ایفا می کند، جایی که با اختصاص بودجه های هنگفت، به گسترش نفرت و فرقه گرایی و تبلیغ وهابيت دست زده و زندگی شهروندان کشورهای دچار اپیدمی وهابیت تکفیری را به جهنم تبدیل می کند.
در حالی که بیش از نیمی از آن پنج هزار تروریست انتحاری که تاکنون خود را در مناطق مختلف عراق منفجر کرده اند، شهروند عربستان سعودی بوده اند، بیش از هزار شهروند دیگر این کشور نیز به اتهام عضویت در گروه تروریستی "القاعده" در زندان های عراق به سر برده و برخی از آنها در جنایت منفجر کردن بارگاه امامين عسكريين (ع) در شهر "سامراء" در سال 2006 میلادی دست داشتند، جنایت وحشتناکی که نزدیک بود منطقه "خاور میانه" را به سوی جنگ فرقه ای بزرگی بکشاند و باعث خوشحالی شهروندان عربستان سعودی شد، جایی که آنها نخستین افرادی بودند که در شبکه های اجتماعی از قبیل "فیسبوک" وقوع چنین جنایتی را تبریک گفتند.
در واقع عربستان سعودی و قطر "بهار عربی" را از بهار رهایی ملت های عرب از حكمرانی نظام های دیكتاتور و فاسد و برقراری نظام های حكمرانی دموکراتیک به جای آنها، به زمستانی سلفی تبدیل کردند که طی آن گروه های تكفيری مسلح مورد حمایت مالی و سياسی این دو کشور ظهور پیدا کرده و باعث به وجود آمدن بحران ها و جنگ های نیمه داخلی و بروز کشورهای عربی ناکام و ناتوانی شدند که حسرت گذشته دیکتاتوری خود را می خورند.
عربستان سعودی امروزه به لطف درآمدهای عظیم نفتی و از طریق نهادهای مذهبی رسمی که آنها را تحت پوشش قرار داده، به مركز گسترش افراط گرایی و تروریسم تبدیل شده است، جایی که این نهادها دست به تبلیغ تفكرات افراط گرایانه وهابيت زده و با استفاده از زور، این تفکرات را به آن دسته از ملت ها و کشورهای عربی و اسلامی تحمیل می کنند که دیگر از این افراط گری محافظه کارانه عربستان سعودی و پیامدهای خونین و خطرناک آن رنج می برند.
این در حالی است که خاندان "آل سعود" با گذشته مشکوک خود توانست با "محمد بن عبدالوهاب"، بنیانگذار فرقه وهابیت هم پیمان شود و قبیله های بادیه نشین ساکن سرزمین "نجد" را نیز به پیوستن به این هم پیمانی مجبور کند، قبایلی که بیشتر افراد آنها بی سواد و نادان بودند اما به جنگجویانی تبدیل شدند که ساکنان شهرهای مورد تهاجم خود در سرزمین "حجاز" را سر می بریدند.
پس از آن نیز، خاندان "آل سعود" از هم پیمانی خود با بریتانیا بهره گرفت، چرا که این کشور فرقه سلفی وهابيت را دشمنی کیفی یافت که می توانست به واسطه آن به سایر مذاهب اسلامی میانه رو ضربه وارد کند، وحدت میان مسلمانان را از بین ببرد و آنها را با درگیری های فرقه ای مداوم روبرو سازد، به ویژه آنکه مرکزیت سعودی تبلیغ تفکرات افراط گرای وهابیت، فضای دشمنی با پیروان سایر مذاهب اسلامی را گسترش داده و کشتن و ریخن خون آنها را مجاز می دانست، مسئله ای که خودداری خاندان حاكم در عربستان سعودی از دادن حقوق شهروندی و مزایایی از قبیل حق دستیابی به مناصب بلندپایه دولتی به پیروان سایر مذاهب و فرقه های اسلامی را توجیه می کند، جایی که در حال حاضر نیز پیروان اهل تشیع در عربستان سعودی از داشتن مشاغلی از قبیل معلم ساده در دبیرستان محروم هستند چه برسد به استخدام و فعالیت در نهادهای قضایی، امنيتی و دیپلماتیک.
علاوه بر اینکه به زور خون و اسلحه، شيعيان و سایر اقلیت های عربستان سعودی سهمی از مشاغل موجود در نهادهای قضایی، امنيتی و دیپلماتیک این کشور ندارند، ساکنان منطقه شیعه نشین "الشرقيه" نیز از داشتن آب آشامیدنی محروم هستند، چرا که آب های آشامیدنی موجود در این منطقه به آن دسته از شركت های نفتی خارجی داده می شوند که مشغول حفاری و استخراج نفت در شرق عربستان هستند.
این در حالی است که حكمرانان "آل سعود" در گذشته نیز جنگ نسل کشی فرقه ای در حق ساكنان شهرها و روستاهایی به راه انداختند که در ابتدا با تهاجم آنها به سرزمین های "نجد"، "حجاز"، عراق، شرق اردن و غيره مقابله کردند، جایی که بیش از 100 هزار نفر که دست کم نیمی از آنها از ساكنان شهرهای "طائف"، "مكه" و "مدينه" بودند، به قتل رسیده و در نتیجه تهاجم "آل سعود" به شهر "كربلا" در قرن نوزدهم میلادی نیز دست کم 10 هزار شهروند عراقی جان خود را از دست دادند که بیشتر آنها زن و کودک بودند و علاوه بر آن، گنج های گرانبهای موجود در داخل بارگاه امام حسین (ع) نیز که در نهایت به آتش کشیده شده و ویران گشت، به یغما برده شدند.
در واقع مفهوم افراط گرایانه و خون بار عربستان سعودی از دين و روابط مسلمانان با یکدیگر باعث بروز پدیده خطرناک تروریسم شده که در نتیجه آن، سعودی ها به افرادی انتحاری تبدیل گشته اند که رویای رفتن به بهشت و دیدار با "حور العين" را در سر دارند اما برای تحقق چنین رویایی، صدها تن از شهروندان بی گناه را به قتل رسانده و باعث شده اند جهان عرب و جهان اسلام با كابوس تروریسم و تبدیل شدن خاک کشورها به میدان نبرد و درگیری میان گروه های تروریستی روبرو شوند.
در همین راستا، نگاهی گذرا به واقعیت اوضاع عراق و سوريه نشان می دهد که تفکرات تروریستی افراط گرا تا چه اندازه خطرناک هستند، تفکراتی که در حال تبدیل شدن به امارت های اعلام شده ای بوده که آزادی ها، سایر تفکرات و رفتارها را در تنگنا قرار داده و با تعقیب مردم حتی در منازل خود، آنها را به پذیرش قوانين و احكامی ملزم می سازند که متعلق به قرون وسطی هستند، جایی که بر اساس این قوانین و احکام، نوشیدن قهوه و کشیدن سیگار حرام می باشد، بازی فوتبال عملی شنیع و شیطانی به شمار می آید و مجازات ورود به شبکه های اجتماعی نیز مرگ است.
ما امروزه با پدیده تروریستی خطرناکی روبرو هستیم که جهان اسلام را می کشد، هستی و موجودیت آن را تهدید می کند و در تلاش است تا نقشه کشورهای اسلامی را از نو ترسیم کند، کشورهایی که برخی از آنها در نتیجه این تروریسم تکفیری آمده از عربستان سعودی، به چندین بخش جدا از هم و مجزا تقسیم شده اند، به ویژه آنکه کشورهای جهان اسلام دچار ضعف و شکاف عمیق شده و در سوی مقابل نیز، چتر آمریکا عربستان سعودی را مورد پشتیبانی قرار داده و اجازه نمی دهد به دلیل حمایت از تروریسم در معرض هر گونه بازجویی حقوقی بین المللی قرار بگیرد، این در حالی است که تروریسم مورد حمایت خاندان حاکم در عربستان امروزه عراق را مورد هدف قرار داده و امنیت ملی این کشور را با خطری بزرگ روبرو ساخته است، جایی که گروه های تروریستی تکفیری به صورتی گسترده به خاک و مرزهای عراق نفوذ کرده و با همکاری گروه های مسلح طرفدار حزب منحل شده "بعث"، برخی از شهرهای واقع در غرب و شمال این کشور را به کنترل خود در آورده و واقعیت جديدی بر آن تحمیل کرده که هدف از آن تقسیم جغرافيایی همانند آنچه در سوريه روی داد، می باشد.
در پایان باید گفت که ادامه رویکرد حمایت از تروریسم و افراط گرایی از سوی عربستان سعودی باعث خواهد شد که کشورهای منطقه در نتیجه ورود گروه های تروریستی آمده از این کشور، با شرایط دشواری روبرو شوند که وحدت ملی و تمامیت ارضی آنها را تهدید می کند، با این حال در نهایت این گروه ها به خاک عربستان بازگشته تا کنترل ذخایر عظیم نفتی این کشور را در دست بگیرند و این همان سناريویی است که عربستان سعودی نمی خواهد روی دهد، چرا که این کشور پیش از این وضعیت بد مشابهی را با "اسامه بن لادن"، رهبر پیشین گروه "القاعده" تجربه کرده، جایی که وی از یک داوطلب مورد حمایت سازمان های اطلاعاتی عربستان و آمریکا جهت مبارزه با نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان به خطرناک ترین رهبر تروریستی تبدیل شده و دست به انفجارهای خونینی در خاک هر دو کشور زد.»
منبع: شفقنا
انتهای پیام/ ز.ح
