۰

دسیسه‌های نشست ژنو ۲

یک پایگاه خبری روس در گزارشی از نشست ژنو ۲، با اشاره به دسیسه‌های پشت پرده غربی‌ها در این اجلاس تاکید می‌کند که ائتلاف ضد سوری به گفت‌وگو احتیاجی ندارد آنها فقط جنگ می‌خواهند.
کد خبر: ۶۶۶۱۷
۰۹:۱۶ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، سایت ایران‌رو در مطلبی با عنوان «دسایس ژنو 2 » به بررسی ابعاد کارشکنی‌های طرف غربی-عربی برای به شکست کشاندن این نشست پرداخت و چنین نوشت: ««اندیشه مونترو» یعنی اندیشه راه اندازی فرآیند صلح و گفتگوی ملی در سوریه با میانجی گری بین المللی قبل از اینکه به دنیا بیاید، جان سپرده است. مراتب دسیسه کثیفی که دبیر کل سازمان ملل بدان کشانده شد و در آن به «پاچه گرفتن های» خرد و ریزی چون معطل کردن هواپیمای حامل هیأت نمایندگی سوریه در آتن، متوسل می شوند، همگی به ما اجازه می دهد با اطمینان تأکید کنیم که ائتلاف ضد سوری به گفتگو احتیاجی ندارد. آنها فقط جنگ می خواهند. و اصل کار این است که بازیگران اساسی این ائتلاف یعنی ایالات متحده، فرانسه و عربستان سعودی برای خود لازم می دانند که روسیه و ایران را از میان حامیان همکار روند صلح در منطقه حذف نمایند.

سناریوی کنفرانس ژنو-2 و به عبارت دقیق تر، سناریوی مختل کردن این کنفرانس، در واشنگتن تدوین شد. بان کی مون فقط به طور مطیعانه نقش رئیس سازمانی را ایفا کرد که پرداخت های آمریکایی 22% بودجه آن و پرداخت های همه اعضای ائتلاف ضد سوری، 50% بودجه آن را تشکیل می دهند. این شیوه عمل بازاری است که به موجب آن «به تعداد سهامی که در دست دارند، رأی می دهند».رفتار دبیر کل سازمان ملل به بهترین وجه نشان داد که سیاست آمریکا در جهت تبدیل کردن سازمان ملل به «سازمان جیبی» که از اراده مهمترین حامی مالی اطاعت کند، به موفقیت رسیده است.»

این پایگاه خبری می‌افزاید: «واقعاً، از اواخر سال 2012 - اوایل سال 2013 یک توافق مشخص ولو غیر علنی بین روسیه و آمریکا درباره حل و فصل بحران سوریه وجود داشت. روسیه عهده دار تأمین آمادگی بشار اسد برای گفتگو با مخالفان و طراحی خط سازنده و هماهنگ شده با تهران شد. روسیه این تعهدات خود را که از جمله ناظر بر تأکید مسکو بر شرکت فعال ایران در روند حل و فصل اوضاع سوریه بود، به میزان 100% اجرا کرده است. کار مشترک روسیه و ایران در زمینه سوریه، خطرناک بودن این شراکت راهبردی را برای واشنگتن نمایان ساخت. در این شرایط واشنگتن زیر نقاب تشریک مساعی در زمینه حل اوضاع، در عمل به اجرای عملیات ویژه در جهت بیرون راندن مسکو و تهران از میان حامیان حل و فصل اوضاع سوریه پرداخت.»

این پایگاه خبری در ادامه با مطرح کردن اینکه چه انتظاری از نشست ژنو 2 می‌رود؟، تاکید می‌کند: «هیچ انتظار خوبی از آن نمی رود. در بهترین فرصت ممکن است مراسم تشریفاتی برگزار شده و هیچ تصمیمی گرفته نشود و خونریزی در سوریه متوقف نگردد. در بدترین فرصت، ائتلاف ضد سوری (با عنایت به اینکه اقلیت متجاوز و مطیع آمریکا در کنفرانس جمع می شود) به تجاوز خود به دمشق مشروعیت خواهد بخشید. تصادفی نیست که کری با قاطعیت اظهار داشت: «ما برای همه آنهایی که بخواهند تاریخ را مورد بازنگری قرار داده و آب را گل آلود بکنند، یک بار دیگر تکرار می کنیم که هدف ما، تشکیل دولت موقت با همه اختیارات قوه مجریه، بر اساس توافق همگانی است». به عبارت دیگر، هدف کنفرانس نه متوقف کردن خونریزی و برقراری گفتگوی صلح، نه به حال تعلیق در آوردن تجاوز خارجی و مسلح کردن تروریست ها بلکه سرنگونی اسد است!

ولید المعلم وزیر امور خارجه سوریه بعد از ورود به کنفرانس اظهار داشت: «ما با این امید آمده ایم که بتوانیم به مواضع مشترک سوری دست یابیم تا در برابر تروریسمی به ایستیم که به سوریه و به سراسر منطقه ضربه زده است». ولی آنهایی که از طرف «مخالفان سوری» در کنفرانس شرکت می کنند، چنین اندیشه ای را بیان نمودند: «اظهار امیدواری می کنم که کنفرانس صلح سوئیس، بشار اسد رئیس جمهور سوریه را به ظاهر شدن دربرابر دادگاه وادار کند. کنفرانس قریب الوقوع، راهی در یک جهت، در جهت شناسایی خواست های نیروهای انقلابی بدون هیچ قید و شرط می باشد. ما آماده هستیم به عنوان مبارزان با تروریسم در این کنفرانس شرکت کنیم تا سوریه را از این مجرم آزاد کنیم». لذا افرادی در واشنگتن که دوست دارند بیانیه مورخ 30 ژوئن سال 2012 را به خاطر آورند، باید آن متن را یک بار دیگر مرور کنند و بفهمند که در آن «مذاکرات بدون پیش شرط ها» ذکر شد. البته در این مورد همانند موارد دیگر، ما شاهد تبلور استانداردهای دوگانه آمریکایی هستیم: کاری که برای «مخالفان» مجاز است، برای ایران و روسیه مجاز نیست.

و این امر ما را به نتایج بسیار مستدلی می رساند که می توان آن را «درس های مونترو» خواند. اولاً، کسانی که بیانیه های واشنگتن را مبنی بر آمادگی برای بهبود روابط با ایران، تضعیف رژیم تحریم ها و اجازه دادن به تهران که به یکی از کشورهای ضامن ثبات در خاورمیانه تبدیل شود، باور می کنند، باید فوراً از این خیال های بی پایه رها شوند. واشنگتن نمی خواهد چیزی «بهبود» بخشد و نابودی سوریه یکی از مراحل راهبرد بلندمدت تحکیم سلطه آمریکا بر خاور میانه است که بر اسراییل، پادشاهی های خلیج فارس و رژیم های وفادار به آمریکا در قاهره و – به امید کاخ سفید – در بغداد متکی خواهد شد. تهران در نتیجه تحقق یافتن این راهبرد از قوس شیعی و از تمام منطقه بیرون رانده خواهد شد.

ثانیاً، سیاست خاور میانه ای ایالات متحده هدف از بین بردن حضور منطقه ای کشورهایی را که آمریکا رقیب خود می داند، دنبال می کند. این کشورها روسیه، ایران و چین هستند. در واقع، خواه ناخواه باید قبول کنیم که تمام خط رفتار واشنگتن نسبت به سوریه مملو از روحیه مقابله با روسیه است. در حال حاضر، کاخ سفید به خطرات واقعی که بی ثباتی منطقه و تقویت جهادیون و نیز ایجاد «اقتصاد جنگ» توسط آنها که به منشأ در آمد و بقای وجودشان تبدیل می شود، با خود به بار می آورند، کاری ندارد. به گمان آمریکا، «اسد از القاعده وحشتناک تر است». ولی اسد نه به خودی خود بلکه به عنوان متحد ایران و روسیه خطرناک است و لذا – به خیال آمریکا - «اسد باید برود».

این پایگاه خبری در پایان می‌نویسد: «اختلاف نظرها بین مسکو و واشنگتن درباره مناقشه در سوریه عواقبی فوق العاده جدی و قطعاً غیر قابل پیش‌بینی داشته است که البته رسانه‌های گروهی غربی و نخبگان سیاسی غرب نمی خواهند به این واقعیت توجه کنند. ولادیمیر پوتین موفق شد به کامیاب ترین سیاستمدار جهان تبدیل شود در حالی که رتبه اعتباری باراک اوباما و درجه اعتماد به آمریکا در خاورمیانه تنزل یافته است. بخشی از نخبگان غربی دستخوش «ایده فیکس» شده اند که «روس ها به سوی خاور میانه حرکت می کنند».در این شرایط محور تشکل نیافته مسکو – تهران – پکن توسط غرب و شرکای راهبردی آن در خاورمیانه در ردیف حریفانی گنجانده شده است که می توان با توسل به همه وسایل اعم از دسایس تا تحریکات بی پرده، با آنها مبارزه کرد.»

انتهای پیام/ ز.ح

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: