SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، در حال حاضر يكی از عوامل مهم فتنهگری در منطقه بهويژه عراق جريان سلفی تكفيری است كه در لباس دفاع از سنت، عملا در مسير منافع غربيان گام بر میدارد. حضور اين افراد در محافل و جوامع و انتشار آثار و محصولات فرهنگی آن در برخی از مراكز، باعث جلب توجه برخی از جوانان پرشور و انحراف آنان از اسلام راستين شده است.
نگاهی به عقايد تكفيریها به طور كلی نشان میدهد كه آنان روايات خود را مستقيما از احمد بن حنبل، احمد بن تيميه، ابن القيم الجوزيه و محمد بن عبدالوهاب تميمی نجدی میگيرند. سلفيه بعد از محمد بن عبدالوهاب به صورت يك شكل و ساختار سياسی درآمد و همپيمانی وی با محمد بن سعود، پايهگذار حاكميت آل سعود در عربستان به اين روند تسريع بخشيد.
جريان سلفيت با اعلام تشكيل جبهه جهانی «اسلام برای جهاد با يهوديان و صليبیها» به رهبری بنلادن عربستانی و ايمن ظواهری مصری بيش از پيش توجه به گرايشهای مبارزاتی را مورد توجه خود قرار داد. اين جريان فكری خود را در محدوده جغرافيايی افغانستان محدود نكرد؛ بلكه برای خود مسئوليت اشاعه تعاليم اسلام مبتنی بر قرائت سلفی به ساير كشورهای منطقه را در نظر گرفته بود. اين گروه ضمن اختلافنظر با ساير گروههای سنی، سرسختانه نسبت به شيعيان كينه میورزيد و به همين خاطر به مراتب سياستی خشن در قبال آنان به كار برد.
از نقاطی كه جريان تكفيریها به صورت فعال در حوادث سياسی نقش آفرينی میكنند، عراق است. در حال حاضر يك دولت شيعی در اين كشور در رأس امور اجرايی عراق قرار دارد، هر چند كه حضور عناصر شيعی منافع برخی سران منطقه، بعثیها و گروههای تندروی سنی مذهب اين كشور را به مخاطره انداخته است.
گسترش فعاليت القاعده در عراق پس از پيروزی ايران در برابر بعثیها
پس از جنگ ايران و عراق حوادث پيشآمده به ويژه پيروزی ايران در برابر حزب بعث باعث تضعيف اين حزب شد، برای رهايی از اين تنگنا، اتحادی استراتژيك ميان سنيان ناراضی و عناصر حزب بعث شكل گرفت. در اين زمان بود كه «القاعده» امكان بيشتری را برای جولاندادن در مناطق سنینشين عراق و نشر انديشههای تكفيری يافت. از اين پس، روند خشونت در عراق شتاب بيشتری به خود گرفت و تكفيریها در اين كشور عرصه را برای اقدامات خود مناسب ديدند.
سقوط بغداد در آذر ماه 1385 نيز در گسترش فعاليت تكفيریها تأثير بسزايی داشت، پس از سقوط بغداد 38 نفر از شيوخ سلفی عربستان سعودی در بيانيهای ضمن ابراز تأسف از سقوط بغداد آن را توطئه مشكوك «صليبيون»، «روافض» و «صفويان» دانستند و هدف از آن را حفاظت و حمايت از اشغالگران و محدودكردن نفوذ اهل سنت در منطقه و ايجاد هلال شيعی و تجزيه عراق به سه منطقه كردی، شيعی و سنی اعلام كردند. كاملا مشخص بود كه در اين نوع تقسيمبندی روافض يعنی شيعيان، صفويان همان ايرانيان و اشغالگران نيز سربازان صليبی هستند. بنابراين نوعی حس تنفر و دشمنی با شيعيان در ميان شهروندان عراقی بهويژه اهل تسنن شكل گرفت و سبب شد كه آنها به سمت شيوخ سلفی گرايش پيدا كرده و تا حد زيادی با عقايد منحرف آنان آشنا شوند.
در حال حاضر سازمانها و جنبشهای تكفيری متعددی در عراق فعاليت میكنند كه حول محور القاعده طرحها و سياستهايشان را پيش برده و در انفجارهای تروريستی مناطق مختلف اين كشور بهويژه مناطق شيعهنشين دست دارند. در ادامه نگاهی به اين سازمانها خواهيم داشت.
1- سازمان «قاعده الجهاد فی بلاد الرافدين»
اين سازمان خطرناكترين گروه تروريستی عراق است كه اساس فعاليتهای آن شامل بمبگذاری خودروها، ترور و آدمربايی، كشتن بیگناهان، سر بريدن و مثلهكردن اجساد است. اين سازمان ارتباط مستحكمی با سازمانهای نظامی بعثی همچون «ارتش اسلامی عراق ـ گردانهای ثوره العشرين» و سازمانهای تروريستی جهانی دارد.
حوزه فعاليت اين سازمان مناطقی همچون «انبار»، «موصل»، «تكريت»، «ديالی» و حومههای جنوبی و شمالی و غربی بغداد است. ساختار نظامی آن را غير نظاميان افراطی داخلی و خارجی تشكيل میدهند و از بدو تأسيس رهبری آن را ابومصعب زرقاوی بر عهده داشت.
2- ارتش «انصار السنه»
اين تشكل از سنیهای افراطی تشكيل شده و اعضای آن را سنیهای افراطی عراقی و غيرعراقی و برخی از عناصر رژيم سابق تشكيل میدهند.
ارتش انصار السنة از همپيمانان سازمان «قاعدة الجهاد فی البلاد الرافدين» بوده و حوزه فعاليت اين گروه مركز و شمال عراق است. محمد الجحيشی از رهبران برجسته اين گروه به شمار میآيد.
3- ارتش اسلامی عراق
اين گروه از اسلامگرايان افراطی و عناصری از رژيم سابق تشكيل شده است. حوزه فعاليت اين گروه مركز عراق است، ضمن اينكه در «موصل» و «بصره» هم هستههايی دارد.
4- حزب «التحرير»
هدف اعضای اين گروه ايجاد حكومتی خلافتی در عراق و بيرون راندن كفار از اين كشور(!) است. اين گروه با سازمان «قاعده الجهاد فی بلاد الرافدين» در ارتباط بوده و حوزه فعاليت آن «ديالی» و برخی از بخشهای بغداد است.
5- ارتش «الطائفه المنصوره»
اين گروه در اواخر ژوئيه سال 2005 ميلادی ظهور كرد. پرتاب خمپاره به سمت زائران امام موسی كاظم(ع) در 13 آگوست 2005 از سوی اين گروه بر عهده گرفته شد. اولين بيانيه آن در تاريخ 26 ژولای 2005 از طريق اينترنت منتشر و در آن ادعا شد كه اين گروه پس از سقوط رژيم صدام تأسيس شده است. فرمانده الطائفه المنصورة «ابوعمر انصاری» و ابوسامه نيز سخنگوی اين گروه است. حوزه فعاليت اين گروه در مناطق «الطارميه المشاهده»، «التاجی»، «الطيفيه» و «عويريج» است.
6- گروه ياران اهل سنت (مناصروا و اهل السنه)
اين گروه در ژوئن 2005 ظهور كرد و بيانيه تأسيس آن در 13 ژوئن 2005 صادر شد. حوزه فعاليت اين تشكل سلفی مركز و جنوب عراق (بصره) است و در منطقه «الدوره»، «بغداد» و «ابورشيد» هم فعاليتهايی دارد.
اين گروه انفجار كمربند انفجاری در مسجد شيعيان در جاده بغداد به بصره را كه به كشتهشدن 46 غيرنظامی منجر شد و همچنين ربودن و قتل رئيس «اتحاد الكراتيه» در «بابل» را كه يك شيعه بود، بر عهده گرفت. علاوه بر اين تعدادی از اعضای كادر سازمان بدر (سپاه پدر) در منطقه الطليعه در مسير بغداد به حله را به قتل رساند.
گروه ياران اهل سنت قتل 20 نفر را كه از منطقه الدوره در بغداد ربوده شده بودند و جسد آنان در دوم آگوست 2005 در منطقه «المعالف» در جنوب بغداد پيدا شد، بر عهده گرفت.
7- سپاه عمر
سازمان «قاعده الجهاد فی بلاد الرافدين» در پنجم ژولای 2005 تشكيل اين گروه را اعلام كرد و مدعی شد قتل اعضای كادر سازمان بدر توسط آن انجام شده است.
رهبر اين سازمان جمال التكريتی است كه «ابو اسلام» ناميده می شود. او از عشيره البوناصر در تكريت و يكی از همكاران زرقاوی است، اين گروه تا تاريخ 29 آگوست 2005 انجام 200 عمليات ترور و ترور تعداد زيادی از اعضای جنبشهای اسلامی و ملی از جمله منشی دفتر عادل عبدالمهدی و مدير دفتر احمد چلبی را بر عهده گرفته است.
انفجار ساختمان مؤسسه «شهيد محراب» در «تلعفر» در 23 ژولای 2005 نيز از سوی اين گروه بر عهده گرفته شد.
8- گروه «الانصار» وابسته به گردان انتحاری «براء بن مالك»
گروه گردان براء بن مالك مسئوليت 11 عمليات در فاصله زمانی 9 ژوئن2006 تا 29ژوئن2006 و چندين عمليات در فاصله زمانی 20 تا 17 ژولای 2006 از جمله يك خودروی بمبگذاری شده وانفجار يك كمربند انفجاری را بر عهده گرفت.
9- جيش محمد (الحق)
شامل مجموعهای از تكفيریها و بعثیها و طرفدار تبعيض نژادی بر اساس انتسابهای عشيرهای است. اين گروه برای بازگرداندن حزب بعث اقدام می كند و شعار آن «حكومت برای اعراب سنی عراق است» بوده است.
10- گروه «ابوايمن»
حوزه فعاليت اين گروه در «موصل» و «فلوجه» است. اين گروه در فعاليتهای خود به تجربه تكفيریهايی متكی است كه در گذشته عضو ارتش عراق بودند و دورههايی را در مدائن واقع در بغداد برگزار میكنند.
11- گردان «زبير بن عوام»
حوزه فعاليت اين گروه مناطق «ابوغريب»، «الرضوائيه»، «خان ضاری» و «الزيدان» است و رهبر آن ابوزبيده البابلی است. اين گروه در تاريخ 26 سپتامبر 2005 بيعت خود را با سازمان قاعده الجهاد فی بلاد الرافدين اعلام كرد، اما در گذشته به گردانهای «ثورة العشرين» وابسته بود. شيوه كاری آن بهكارگيری خودروهای بمبگذاری شده، بمبگذاری و پرتاب موشك است.
12- گردان حسن بصری
اين گروه در تاريخ 31 سپتامبر2005 بيعت خود را با القاعده در عراق اعلام كرد و حوزه فعاليت آن در «ابوالخطيب»، «الامتحيه» و« الزبير» است. گروه يادشده در بصره عملياتهای تروريستی را بر ضد نيروهای نظامی انگليسی و عراقی و غيرنظاميان شيعه انجام داده است و شيوه كاری آن بمبگذاری، خودروهای بمبگذاری شده، عمليات انتحاری و ترور است.
گردان حسن بصری برای نخستينبار بين آگوست و سپتامبر 2004 ظهور كرد و اعضای آن از عشيره «غائم بصره» هستند كه رويكردی تروريستی دارد. رهبر اين گروه ابوحذيفه عراقی است و بين سپتامبر 2004 تا مارس 2005 اين گروه مسئوليت 24 حمله از جمله 16 مورد بمبگذاری و عملياتهای ترور متعددی را در بصره بر عهده گرفت.
منبع:ایکنا
انتهای پیام/ ز.غ