۰

شباهت صلح امام حسن(علیه السلام) به اعمال خضر نبی(علیه السلام)

امام حسن(علیه السلام) در یکی از خطبه‌ها صلح خود را به کاری که حضرت خضر(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) کرد، تشبیه کردند، آنجا که حضرت موسی(علیه السلام) نتوانست عملکرد خضر نبی را برتابد و به ایشان اعتراض کرد و نتیجه این شد که حضرت خضر(علیه السلام) فرمود: «هذا فراق بینی و بینک».
کد خبر: ۵۹۱۶۲
۱۷:۲۹ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از ایکنا، حجت‌الاسلام سید‌محمدحسن آیت، مدرس حوزه علمیه درباره زوایای صلح امام حسن مجتبی(علیه السلام) گفت: در رابطه با امام حسن(علیه السلام) و صلحی که انجام دادند، همیشه سخن از این است که امام حسن(علیه السلام) صلح فرمودند و حضرت امام حسین(علیه السلام) در مقابل لشکر معاویه یا لشکر یزید مقاومت کردند و حاضر به صلح و بیعت و تبعیت نشدند.

وی افزود: حال که آنچه به نظر می‌رسد آن است که حضرت امام حسین(علیه السلام) سهم بسزایی در صلح داشتند و اینکه تصور مردم فقط بر این باشد که حضرت امام حسن(علیه السلام) صلح فرمود و امام حسین(علیه السلام) جنگید، شاید تصور صحیحی نباشد؛ به خاطر اینکه پس از آن‌که امام حسن(علیه السلام) بر صلح با لشکر معاویه و خود معاویه تصمیم گرفت، اولا امام حسین(علیه السلام) هم در لشکر حضور داشتند و ایشان اعتراضی به برادر نمی‌کردند، بلکه تصویب و تأیید می‌کردند و دیگران را نیز به این عمل نیک ایشان تشویق، توجیه و تایید می‌کردند.

آیت گفت: در سال 51 در برخی تواریخ، سن حضرت امام حسن(علیه السلام) در زمان شهادت را 47 ، 50 یا 51 سال گفته‌اند؛ یعنی تا سال 61 که حضرت امام حسین(علیه السلام) شهید شدند، تقریبا به مدت ده یا دوازده سال و شاید بیشتر زمانی که دوران خلافت و امامت رسمی حضرت امام حسین(علیه السلام) بود، امام حسین(علیه السلام) نسبت به مقابله با معاویه بارها و بارها توسط مردم تحریک شد، ولی حضرت فرمودند ما با معاویه صلح کرده‌ایم و صلحی که حضرت امام حسن(علیه السلام) انجام داده بود را امام حسین(علیه السلام) ابقاء فرمودند.

وی افزود: همان‌طور که می‌دانید ایجاد یک چیز و تثیبتش و ابقاء آن تقریباً یکی است و ای بسا که تثبیت یک امر شاید از ایجاد آن امر مهم‌تر و دارای درجه اولویت بیشتری هم باشد. اگر امام حسین(علیه السلام) را در بین اذهان مردم فقط به عنوان مرد شهادت‌طلب بخواهیم معرفی بکنیم، معنایش این است که حضرت در همان زمان باید با معاویه می‌جنگید، ولی این چنین نیست و شرایطی که امام حسن(علیه السلام) را به صلح وا داشت، آن شرایط تا زمانی که معاویه زنده بود، کماکان باقی بود و امام حسین(علیه السلام) هم جزء صلح‌کنندگان به حساب می‌آمدند و شاید این تعبیری که حتی بگویم امام حسن(علیه السلام) صلح کرد و امام حسین(علیه السلام) جنگید، تعبیر مناسبی نیست.

وی گفت: امام حسن(علیه السلام) در یکی از خطبه‌های خود عمل خود را به کاری تشبیه کردند که حضرت خضر(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) کرد. این از آیات قرآن است که وقتی حضرت خضر(علیه السلام) کشتی را سوراخ کرد یا دستور به ساختن آن دیوار داد و آن بچه را به قتل رساند، حضرت موسی(علیه السلام) نتوانست برتابد و به حضرت خضر اعتراض کرد و نتیجه این شد که حضرت خضر(علیه السلام) فرمود: «هذا فراق بینی و بینک» و حضرت موسی(علیه السلام) دلش خبر نداشت از اینکه چه اتفاقی دارد می‌افتد. تعبیر امام حسن(علیه السلام) این است که خداوند نسبت به کاری که حضرت خضر(علیه السلام) انجام داد، سرشار از رضایت و محبت بود.

آیت افزود: بعدها هم این اتفاق در زمانی که حضرت امام رضا(علیه السلام) می‌خواستند ولایت عهدی را بپذیرند، روی داد که با اینکه مردم تجربه عدم اطاعت نسبت به صلح امام حسن(علیه السلام) را داشتند در آنجا باز مخالفت کردند و غالب این افرادی که این اعتراضات را داشتند، خوی خوارج را داشتند. باید گفت اگر واقعا این ادعا را غالب مردم داشتند که ما باید می‌جنگیدیم، پس چرا امام حسین(علیه السلام) تنها شد و مردمی که 10 سال قبل تعبیر نامناسبی را به امام حسن(علیه السلام) نسبت می‌دادند، چرا موقعی که امام حسین(علیه السلام) 10 سال بعد اراده جنگ کرده و «هل من ناصر ینصرنی» فرمود، کسی نبود تا از امام حسین(علیه السلام) دفاع کند. این خود دلیلی است بر اینکه امام حسن(علیه السلام) کار صحیحی انجام داد و آن اطاعت دینی مردم نسبت به امام وجود نداشت و مردم حکم خودشان و برداشت خودشان را بر نظر امام مقدم می‌دانستند.

وی گفت: نکته سوم اینکه مردم نه تنها مخالفت و عدم بیعت بر حضرت امام حسن(علیه السلام) را انجام دادند، بلکه زمینه جنگ با معاویه در زمان حضرت امیر(علیه السلام) شکل گرفت و حضرت امیر(علیه السلام) در کوفه در حال آماده‌سازی لشکری بود که بر علیه معاویه حرکت کند، ولی متاسفانه مردم این قدر سستی نشان دادند که معاویه جرئت کرد در اطراف کوفه و اطراف بصره به غارت بپردازد و کاملا واضح بود که اگر خود حضرت امیر(علیه السلام) هم زنده می‌ماندند و به سوی این جنگ حرکت می‌کردند، مردم حضرت علی(علیه السلام) را تنها می‌گذاشتند؛ چنان‌که در جنگ صفین نمونه‌ این قبلا تجربه شده بود.

آیت در ادامه گفت: مردم آن حرکت و رفتار امام را برنمی‌تافتند. مردم آن عدالت‌محوری امیرالمومنین(علیه السلام) را می‌دیدند، ولی نمی‌توانستند تحمل کنند و می‌گفتند معاویه بیت‌المال مسلمین را ریخت و پاش می‌کند و به هر کسی به هر جایی یک حکومت می‌داد، ولی حضرت امیر(علیه السلام) می‌فرماید من به‌خاطر ارتقای حکومت خودم پول گزاف به کسی حاضر نیستم بدهم و این ولخرجی‌ها و این پول دادن برای خدا نیست، بلکه برای این است که بتواند چند روزی بر مردم حکومت بکند و ما اهل حکومت بر مردم نیستیم، ما اهل اطاعت از خدا هستیم؛ همان چیزی که شما مردم آن را بر نمی‌تابید.

این پژوهشگر قرآن و حدیث در ادامه گفت: به هر حال چشمه‌های نافرمانی مردم از جنگ با معاویه در زمان خود حضرت امیر(علیه السلام) هم بود و ایشان لشکری آماده فرمود که مردم را برای حرکت برای جنگ راضی بکند که در 21 ماه مبارک رمضان منجر به شهادت حضرت امیر(علیه السلام) شد.
وی ادامه داد: با شهادت حضرت علی(علیه السلام) خون در رگ‌های مردم به جوشش آمد و موجب شد حرکتی انجام بدهند و خود را تا سابات مدائن برسانند، ولی وقتی این‌ها در راه حرکت مدائن بودند، معاویه یکی یکی مردم را خرید. کارهای حکومتی حول محور مردم می‌چرخد و وقتی که معاویه مردم را بخرد، حتی عبدالله ابن عباس یکی از سرلشکرهایی که امام حسن(علیه السلام) او را به سمت منطقه‌ای از مناطق که باید می‌جنگید فرستادند؛ که معاویه پول کلانی به عبدالله ابن عباس داد و او این لشکر را رها کرد و به لشکر معاویه رفت و از این نمونه‌ها خیلی زیاد اتفاق افتاد که امام حسن(علیه السلام) در مدائن خطبه‌ای خواندند و از این خطبه استنباط می‌شد که حضرت امام حسن(علیه السلام) می‌خواهد صلح بکند.

انتهای پیام/ ز.ح

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: