SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «مرسي؛ از شهادت شيخ شحاته تا سرنگوني» آورده است:
محمد البرادعي رهبر حزب"الدستور"مصر كشته شدن شهيد حسن شحاته به دست هواداران رئيس جمهوري معزول مصر را يكي از عوامل اصلي سرنگوني وي و جماعت اخوان المسلمين دانست.وي كه از رهبران جبهه نجات ملي مصر است كه رهبري جريان سرنگوني محمد مرسي رئيس جمهوري مصر را برعهده داشت گفت: خون شهيد علامه شيخ حسن شحاته و ياران شيعهاش كه در مصر ريخته شد باعث سرنگوني رژيم مرسي وجماعت اخوان المسلمين شده است.البرادعي گفت: شهادت شحاته همچون زلزلهاي زمين زير پاي اخوان المسلمين و مرسي را به لرزه در آورده است و آنها را اين خون سرنگون كرد.محمد البرادعي در ادامه گفتگو با خبرگزاري رويترز كه تمام خبرگزاريهاي مصري و خارجي آن را پوشش خبري دادند، افزود: جنايت هولناكي كه در حق شهيد شحاته روي داد باعث شد خون وي نزد پروردگار متعال از جايگاه با عزتي برخوردار شود وبه مثابه زلزلهاي در زير پاي مرسي و جماعت اخوان المسلمين همه چيز را زير پايشان به لرزه در اورد.
البرادعي گه در قاهره با اين خبرگزاري سخن ميگفت افزود: من با اين شيخ عالي قدر كه نميشناختمش اظهار همدردي ميكنم اما شيوه هولناك شهادتش باعث آن شده است تا نزد پروردگار عالم از جايگاه عالي برخوردار باشد."راسم النفيس"از رهبران شيعي مصر نيز تأكيد كرد، جنايتي كه عليه شيعيان استان الجيزه مصر صورت گرفت و منجر به شهادت علامه شحاته و سه تن ديگر از يارانش شد، بازتاب سخنان تحريكآميز فرقهاي"محمد مرسي"بود و سرانجام همين خون كه مظلومانه به زمين ريخته شد، باعث سرنگوني وي گرديد.راسم النفيس كه با شبكه "سي.ان.ان"عربي سخن ميگفت، ضمن محكوميت شديد فاجعه شيعهكشي در روستاي "ابومسلم" واقع در استان "الجيزه"مصر افزود: اين اقدام تكفيريها حاصل همان سخنان تحريكآميز محمد مرسي بود كه اخيراً با شركت در گردهمايي سلفيون تكفيري و نشانندادن عكسالعمل به سخنان آنها در آن جلسه مبني بر كافر بودن شيعيان، عملا چراغ سبزي را به اقدامات ضدشيعي تكفيريها نشان داد و آنها را بهنوعي دعوت به چنين تهاجماتي كرد.
وي همچنين با اشاره به عاملان اين حادثه گفت: مسؤول اصلي ارتكاب چنين جنايتهايي گروهكي معلومالحال از سلفيون بوده كه يك سال است، قصد دارد خانه يكي از شهروندان شيعي در طنطا را به آتش بكشد و در اين ميان تحريكات يك روزنامه مصري به شيعهستيزي نيز بيتأثير نبوده است.راسم النفيس با توصيف فاجعه شيعهكشي به "جاهليت معاصر" تصريح كرد: سخنان اخير محمد مرسي مبني بر قطع روابط با سوريه و سكوتي كه به منزله تأييد كافردانستن شيعيان مصر تلقي شد، بدترين نوع فرقهگرايي بود كه وي از خود نشان داد.اكنون سئوالي كه مطرح است اينست كه محمد مرسي و اخوان المسلمين مصر چگونه سقوط كردند، به راستي چه اتفاقي در مصر رخ داد؟ محمد مرسي كه در انتخاباتي آزاد و دموكراتيك توانست بر احمد شفيق نماينده گروههاي سكولار و بازماندگان رژيم سابق غلبه كند، چه خطايي را صورت داد كه امروز اينچنين در جامعه مصر منفور شده است.محمد مرسي و اخوان المسلمين ديگر نه تنها جايي در رأس معادلات اجرايي مصر ندارند، بلكه بايد مانند دوران رياست جمهوري حسني مبارك خود را براي رفت و آمد به زندان و دادگاه آماده كنند!اگرچه طرفداران مرسي و اخوان المسلمين نيز در خيابانهاي قاهره حضور گستردهاي دارند اما رئيسجمهور مخلوع مصر عملا ديگر تواني براي بازيابي قدرت از دست رفته خود ندارد.
در ابتداي سال 1390،قبل از سركار آمدن دولت محمد مرسي،بيش از نيمي از مصريهايي كه در نظر سنجي موسسه"پيو"در مصر مورد پرسش قرار گرفتند خواستار لغو قرارداد ننگين سازش كمپ ديويد با رژيم صهيونيستي بودند. در همين نظرسنجي آمده بود كه اكثريت مصريها خواهان تبعيت قوانين كشورشان از آموزههاي قرآن هستند.نكته جالب توجه اينكه اكثر شهروندان مصري در نظرسنجيهاي متعدد خواستار حضور احزاب در معادلات سياسي كشور خود بودند.از همان دوران اكثر شهروندان مصري با حضور گروههاي افراطي و تكفيري در قدرت مخالف بودند.به عبارت بهتر، شهروندان مصري خواستار استقرار حكومتي، متعادل و با فاصله از رژيم صهيونيستي و آمريكا بودند.
در چنين شرايطي مردم مصر آراي خود را در سبد مرسي و اخوانالمسلمين قرارداد تا بتوانند به كف مطالبات خود از انقلاب مصر دست يابند. بايد اذعان كرد كه مرسي قدر حمايت ملت مصر را به خوبي ندانست! او حتي نتوانست گروههاي اسلامگراي معتدل را گرد خود جمع كند. حضور افرادي مانند"عبدالمنعم ابولفتوح"و طرفدارانش در جمع معترضين به سياستهاي مرسي جاي بسي تامل دارد. اصليترين خطاي مرسي"ناتواني در ايجاد تعادل سياسي در سايه حفظ منافع ملي مصر"بود.واقعيت امر اين است كه مرسي و مبارك هر دو به ورطه افراطي گري افتادند. هدف اصلي هر دوي آنها قبضه كردن قدرت و تثبيت قوه فرماندهي سياسي كشورشان بود. در سايه حكومت حسني مبارك غربگرايان جان گرفتند و در لواي حكومت مرسي طرفداران گروههاي تكفيري! اين در حالياست كه غربگرايان و تكفيريگري را ميتوان به دو لبه يك قيچي برنده تشبيه كرد كه حركت آن ميتواند يك ملت را فلج سازد.بنابر نتايج يك نظر سنجي 63 درصد شهروندان مصري شرايط زندگي خود در دوران مرسي را بدتر از پيش اعلام كردند و 73 درصد هم گفتند كه مرسي در دوران رياست جمهورياش هيچ تصميم خوبي نگرفته است
اين مسئله نشان ميدهد كه مرسي بسياري از دغدغههاي معيشتي شهروندان كشورش را ناديده انگاشته و وقت اعظم خود را صرف تثبيت قدرت سياسي و لابي گري سياسي در خاورميانه كرده بود. نكته جالب توجه اينكه عربستان و ايالات متحده آمريكا از جمله نخستين كشورهايي بودند كه طي هفته گذشته و با تشديد اعتراضات عمومي پشت رئيسجمهور مصر را خالي كردهاند!عبدالمنعم ابولفتوح رئيس حزب "مصر قوي"كه در جريان انتخابات رياست جمهوري سال گذشته پس از شكست در مرحله نخست در برابر مرسي، در دور دوم حمايت خود را از وي در برابر احمد شفيق اعلام كرده بود هم اكنون يكي از مخالفان سياسي رئيسجمهور مصر محسوب ميشود. وي حدود دو ماه قبل،زماني كه مرسي در تصورات نادرست خود از مصر و خاورميانه غوطه ور بود به وي هشدار معناداري داد.در آن زمان ابوالفتوح خطاب به مرسي اعلام كرد:"اگر عملكرد خود را اصلاح نكني با فاجعه مواجه خواهي شد و دو راه پيش روي تو خواهد بود؛ يا انقلاب گرسنگان و يا كودتاي نظامي كه هر دوي اين گزينهها نيز تلخ است.آمريكا براي رضاي خدا به مصر كمك نميكند بلكه ميداند كه سقوط مصر يعني تبديل شدن منطقه خاورميانه به ميدان جنگ."ابوالفتوح عملا روزهاي تلخ در قاهره و اسكندريه را پيشبيني كرده بود اما مرسي اين هشدار صريح و صحيح را ناديده انگاشت.
مرسي در سخنراني اخير خود نسبت به برخي اقدامات نادرست در عرصه رياست جمهوري اذعان كرد اما اين اعتراف ديرهنگام سودي نداشت.مرسي زماني متوجه سياستهاي نادرست خود شد كه ژنرال "عبد الفتاح السيسي"وزير دفاع مصر بركناري رسمي وي از قدرت را اعلام كرد.قطرات اشكي كه امروز تكفيريهاي تندرو و اطرافيان مرسي ميريزند دقيقا همان قطرات عرق بيشرمانهاي است كه در جريان به شهادت رساندن شهيد شيخ حسن شحاته در روز نيمه شعبان امسال ريختهاند.بدون شك جنايت اطرافيان تكفيري مرسي در به شهادت رساندن شيخ شحاته به عنوان لكهاي سياه در كارنامه سياسي يكساله ناموفق وي و اخوانيها باقي خواهد ماند. سقوط مرسي نتيجه اسلامگرايي وي نبود، بلكه معلول افراطي گري و ميدان دادن وي به گروههاي سلفي تندرو بوده است. بسياري از مردمي كه در ميدان التحرير شعارهاي"ارحل يا مرسي"سر دادهاند از مخالفان استيلاي غرب بر قاهره و از طرفداران شريعت اسلامي هستند. در چنين فضايي ملت مصر بايد ضمن تكيه بر آگاهي و هشياري جمعي، استقلال خود در خاورميانه و نظام بين الملل را حفظ كند.
انتهای پیام/ ز.ح
چقدر سرانجام مرسی یادآور داستان حجاج بن یوسف سقفی است بعد به شهادت رساندن سعید بن جبیر
خودش هم سرانجام به درک رفت تا در کنار حجاج بن یوسف ها جای گیرد.