هجرت
به طور قطع، هجرت از مهمترین شاخصهای مشارکت سیاسی زنان در جامعه صدر اسلام است. هجرت از سویی، مهر بطلانی بر حاکمیت شرک و کفر است و از سوی دیگر، زمینهساز ابلاغ پیام الهی به مردم و برقراری حکومت توحیدی است. بی شک، این حرکت سیاسی با مشکلات فراوان و سختیهای طاقت فرسایی چون دوری از وطن، از دست دادن اموال، به خطر افتادن خانواده همراه است، به طوری که از انسانهای سست ایمان صبر برآن ساخته نیست.
ارزش و جایگاه این حرکت مذهبی- سیاسی به قدری است که مایه فخر و مباهات در جامعه صدر اسلام و بعد از آن بود. خلیفه دوم به سبب فخرفروشی، خطاب به اسماء بنت عمیس که خود از مهاجران به حبشه و سپس به مدینه بود از سبقت خود در هجرت به مدینه سخن میگوید. اسما پیامبر اکرم را مطلع میسازد. حضرت نیز به او میفرماید که افتخار دو هجرت در کارنامه او ثبت است.
ارزش و اهمیت هجرت بدان پایه است که قرآن یکی از شروط ازدواج زنان مسلمان با پیامبر را هجرت آنان به سرزمین اسلام قرار داده است. البته هجرت در صورتی به طور کامل اثر میگذارد که شخص مهاجر، خلوص کافی داشته باشد. اگر هجرت برای خدا و به دلیل دوستی رسولش بود، ارزش به حساب میآمد و اگر انگیزههای دیگر در آن نقش آفرینی میکرد، هیچ. از زنان هجرت کننده به مدینه از علت هجرتشان سؤال میشد در صورت خلوص در نیت، هجرتشان پذیرفته میشد و به جامعه اسلامی راه مییافتند. عمق ایمان و خلوص زنان مهاجر را میتوان دراین گزارش تاریخی دید، گفتهاند مردان مکه برای منع از هجرت زنان به مدینه شایع کردند که زنان بدکاره برای رسیدن به هوسهای خود و کاسبی جنسی به مدینه میروند. ایجاد این فضای مسموم نتوانست عزم زنان مسلمان را به سستی بکشاند.
شاید تصور شود زنان مسلمان به سبب تبعیت از شوهران خود مجبور به هجرت بودهاند. این تصور به دو دلیل باطل است. اول اینکه وقتی هجرت زنان از سوی قرآن تمجید شده و ارزشمند به حساب میآید، به این نکته دلالت دارد که اختیار زنان در انتخاب این راه تأثیرداشته است. دوم، اینکه زنان متعددی بدون همراهی، بلکه به رغم مخالفت پدر یا شوهرانشان هجرت کردهاند. در این باره میتوان از سبیعه بنت حارث، ام الحکم بنت ابی سفیان نام برد.
زنان در هجرتهای تاریخ صدر اسلام حضور دارند از جمله هجرت به حبشه که در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول هجرت به حبشه، چهار زن به نامهای رقیه بنت رسول الله، سهله بنت سهیل بن عمرو، لیلی بنت ابی حشمه و ام سلمه حضور داشتند و در مرحله دوم نام 21 زن مانند اسماء بنت الحسین، ام کلثوم بنت سهیل بن عمرو، امیه بنت خلف، ام حبیبه بنت ابی سفیان، برکه بنی یسار، فاطمه بنت صفوان بن امیه، فارعه بنت ابی سفیان، اسماءبنت سلامه و غیره به ثبت رسیده است. از اینکه زنان مهاجر از قبایل مختلف و سطوح متفاوت جامعه بودند معلوم میشود گروندگان به اسلام فقط از فقرا و بیبضاعتان نبوده، بلکه زنان قشر مرفه هم با شنیدن کلام الهی و سخنان نبوی به اسلام ایمان میآوردند.
با افزایش آزار و اذیت مشرکان مسلمان توسط مشرکان و با فراهم شدن زمینه مناسب در یثرب پیامبر به مسلمانان دستور داد که به آن شهر هجرت کنند. هجرت به مدینه از نقاط عطف و سرنوشتساز تاریخ اسلام است. اهمیت آن به قدری است خداوند آیه 72 سوره انفال را نازل کرد.
هجرت پیش شرط دوستی و الفت اسلامی قرار گرفت. این سعد نام زنان هجرت کننده به مدینه را به تفصیل آورده است. در کتاب الاصابه نیز نام زنانی که پس از صلح حدیبیه به مدینه مهاجرت کردند و پیامبر پس از امتحان آنان، ایشان را به مشرکان باز نگرداند، آمده است، از جمله آنان امیمه بنت بشر، سنیه بنت حارث، ام الحکم بنت ابی سفیان، عبده بنت عبدالعزی و سبیعه بنت حارث است.
جنگ و جهاد
یکی دیگر از جلوههای مشارکت سیاسی زنان صدر اسلام شرکت در جنگ است. در اسلام جهاد بر زنان واجب نیست. به طور قطع ویژگیهای جسمی و روحی زنان در صدور چنین حکمی بیتأثیر نیست. نگاهی به تاریخ ملل دیگر نیز این مسئله را تأکید میکند که در جامعه بشری، نبرد در میدان جنگ به مردان واگذار و حضور زنان در آن استثنا شده است.
البته عدم وجوب جهاد بر زنان موجب بیتفاوتی آنان به این مسئله و ارزشهای آن نشده است. گزارشهای متعددی از پیگیری زنان صدر اسلام برای بهرهمندی از فضیلت جهاد در راه خدا، در منابع موجود است. روزی ام الحکمه سکینه بنت ابیوقاص از جهاد زنان سؤال میکند در مجلس دیگری اسماء بنت یزید انصاریه از محرومیت زنان از جهاد سخن میگوید و رسول خدا آنان را به مأموریتهای خطیرشان در خانواده و شوهرداری متوجه و آن را همپایه جهاد معرفی کرد. زنان دیگری نیز در این باره از آن حضرت سؤال کرده و جواب مشابهی شنیدند.
صبر و مقاومت زنان در برابر مصائب جنگ که تأثیر آن در روحیه رزمندگان و کم شدن تبعات منفی جنگ قابل انکار نیست. جلوهای از مشارکت سیاسی زنان است. ایمان قوی و فهم بالای ایشان از جایگاه جنگ و جهاد در اسلام موجب شد تا در برابر مصائبی همچون شهادت یا زخمی شدن عزیزانشان مقاوم و صبور باشند و هند بنت عمرو، همسر عمرو بن جموح، از معرکه جنگ احد باز میگشت که با جمعی از زنان مدینه روب روشد آنان از اوضاع جنگ سؤال کردند او گفت رسول خدا سالم است و برخی از مؤمنان شهید شدهاند. زنان از بار شتر او سؤال کردند او در اوج صلابت و استقامت پاسخ داد که جنازه همسر و برادرش را از میدان باز میگرداند. در جنگهای دیگر چهار فرزندش نیز شهید شدند. در نمونهای دیگر پس از اینکه به سمراء بنت قیس شهادت پدر، برادر و همسرش را خبردادند او فقط از احوال پیامبر سؤال کرد و پس از اطمینان از صحت رسول خدا گفت"کل مصیبه بعدک جلل یا رسول الله".
به رغم عدم وجوب جهاد بر زنان، حضور آنان در بیشتر جنگهای صدر اسلام گزارش شده است. از جمله در جنگهای احد، خیبر، بنی قریظه، فتح مکه و حنین. بنابراین علت یاد کرد از زنان در برخی از جنگهای صدر اسلام یا ذکر کمرنگ حضور آنان را میتوان در سهل انگاری مورخان جست و جو کرد. در عین حال هیچ بعید نیست زنان در برخی از جنگها به دلیل خاصی چون دوری مسافت، سختی راه، کمبود امکانات و... شرکت نکرده باشند. خاطر نشان میشود که این حضور و مشارکت سیاسی در دوران جاهلی هم- همانگونه که گفته شد- وجود داشت. لیکن تفاوت در این است که داعی و انگیزه زنان جاهلی از این حضور در تعصبات قبیلگی و حفظ منافع قبیله ریشه داشت، ولی زنان مسلمان در راه خدا به میدان جنگ میرفتند.
یکی از ابعاد مشارکت زنان صدر اسلام در میادین جنگ، فعالیتهای تبلیغی بود. زنان با سرودن اشعار حماسی، روحیه رزم را در رزمندگان تقویت میکردند. زنان حاضر در جنگ خیبر در توضیح علت حضورشان در جنگ برای پیامبر میگویند و نغزل الشعر فنعین فی سبیل الله... سپس رسول خدا با حضور ایشان موافقت میکند. در جریان جنگ احد پس از اینکه هند حضرت حمزه را به شهادت رساند و سینه او را شکافت برای تضعیف روحیه مسلمانان اشعاری سرود و پیروزیشان را در احد، در برابر مسلمانان در جنگ بدر قرارداد. زنی از جبهه مسلمانان به نام اروی بنت حارث بن عبدالمطلب بلافاصله در جواب او اشعاری سرود.
بعد دیگر از مشارکت زنان در میادین جنگ که گزارشهای تاریخی پرشمار بر ان دلالت میکند فعالیتهای پشتیبانی و تلاش پشت جبهه زنان است. فعالیتهایی چون آبرسانی و سیراب کردن، آماده سازی غذا، دوختن مشکها، طبابت، پرستاری و رسیدگی به مجروحان، حفاظت از وسایل رزمندگان، تجهیز و آماده سازی اسلحه و ... در جنگ احد حضرت زهرا(س) ضمن رسیدگی به زخمهای پیامبر اکرم فرمود"غضب الله علی من ادمیوجه رسول الله". همچنین درباره حضور جمعی از زنان انصار در این جنگ، از جمله ام سلیط گزارش شده که به سیراب کردن رزمندگان و مداوای مجروحان میپرداختند. او در جنگ خیبر و حنین نیز شرکت داشت. پیامبر در جنگ خیبر از انگیزه حضور جمعی از زنان در میدان جنگ سؤال کرد. آنان پاسخ دادند"خرجنا معک نناول السهام و نسقی السویق و معنا دواء للجرحی و ... فنعین به فی سبیل الله".پیامبر اکرم به آنان اجازه حضور داد و در پایان جنگ از غنائم هم به آنان سهمی رسید.
باید دانست که زنان به طور طبیعی در مبارزه و رزم شرکت نمیکردند. غیر از موارد انگشت شمار شاهدی از حضور رزمی زنان در دست نیست. این مسئله به گونهای است که پیامبر از حمل اسلحه توسط ام سلیم در جنگ احد تعجب میکند و در این باره از او سؤال میکند. همچنین از جمله موارد استثنا میتوان از دلاوری و فداکاری ام عماره نسبیه بنت کعب در جنگ احد یاد کرد. این زن مشغول سیراب کردن رزمندگان بود که مشاهده میکند مسلمانان رسول خدا را رها کرده و فرار میکنند. میگوید به طرف پیامبر رفتم و به نبرد مشغول شدم و با شمشیر و نیزه و تیر، مشرکان را از پیامبر دور میکردم تا اینکه مجروح شدم. او ضارب خود را مجروح میکند و به زمین میافتد.
جالب اینکه پیامبر مقام او را در احد از برخی از مردان بالاتر میداند. همینطور در جریان فرار مسلمانان در جنگ احد، صفیه بنت عبدالمطلب نیزهای به سمت فراریان میگیرد و آنان را بر اثر فرارشان سرزنش میکند. همچنین وی در جریان جنگ خندق نیز با جنگجوی یهودی که قرارگاه زنان و کودکان را تهدید میکرد، روبه رو میشود و او را با ضربهای سهمگین میکشد.
امان دادن
پناه دادن مخالفان یکی دیگر از جلوههای مشارکت سیاسی جامعه صدر اسلام است. زنان نیز حق استفاده از این ظرفیت سیاسی را داشتند. ام هانی در جریان فتح مکه دو نفر از آشنایان خود از بنی مخزوم را پناه داد و پیامبر امان او را پذیرفت. البته از دوران جاهلی نیز از پناه دادن زنان، از جمله سبیعه بنت عبد شمس و حمامه بنت عوفغ بن محلم گزارش شده است. لکن میتوان گفت که در جاهلیت به دلیل ویژگی خاص زنان یا جایگاه ممتاز آنان نزد شوهرانشان در خواست آنان رد نمیشد، ولی در اسلام این مسئله از حقوق سیاسی مسلمانان، از جمله زنان قرار گرفت. پیامبر پس از پذیرفتن امان دخترش زینب برای ابوالعاص بن ربیع فرمود" المومنون ید علی من سواهم یجیر علیهم ادناهم و قد اجرنا من اجارت".
نتیجه: موضوع زن در اسلام همچنان که از موضوعات مهم فکری و اندیشهای است از نظر تاریخی نیز اهمیت فوق العادهای دارد. با نگاهی به تاریخ صدر اسلام، به ویژه عصر نبوی در مییابیم که زنان در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضور فعال داشتهاند. البته حضور اجتماعی زنان تابع احکام و ضوابطی بود که مصالح کلان جامعه را تأمین و از نهاد خانواده حمایت کرد. در حقیقت اسلام با تکیه بر اصالت خانواده با هرگونه حضور اجتماعی زنان که به نهاد خانواده آسیب بزند مخالفت کرده است. بر اساس الگوی اسلام، زنان حضور سالم و مؤثر در جامعه خواهند داشت. شرکت زنان در بیعتها و هجرتها و امور نظامی جلوهای از فعالیت زنان در عصر نبوی است، هم چنان که کثرت نام زنان محدث و راوی و آگاه به دانشهای اسلامی و زنان شاعره و خطیب، بیانگر فعالیت وسیع فرهنگی زنان در این دوره است.
ناگفته نماند که موضوع زن نیز سایر موضوعات اجتماعی دیگر، پس از رحلت رسول خدا و روی کار آمدن دولتهای ناشایست اسلامی مسیر انحراف را طی کرد و از آموزههای نبوی فاصله گرفت. سیر انحراف جامعه اسلامی در موضوع زن پس از رسول خدا نیاز به مجال بیشتری دارد.
.........................
منبع: مقاله نگاه تاریخی به وضعیت زن در اسلام نوشته محمد جود واعظی و محمدرضا جباری منتشرشده در نشریه "پرونده موضوعی" شماره نهم 1391