ماجرای "غدیر" به روایت شبکه وهابی

به گزارش «شیعه نیوز»، حق که به غیر علمی بودن و ارائه اطلاعات نادرست تاریخی شناخته می شود، این بار با تحریف در مساله غدیر مدعی شد«پیامبر اکرم در آخرین حج خودش خطبه ای بر مردم ایراد فرمودند، اصول کلی اسلام را ذکر کردند، مردان را نسبت به زنان توصیه کردند ولی از تمسک به اهل بیت هیچ حرفی نزدند، بلکه خیلی واضح در میان حجاج فرمودند که در میان شما چیزی را می گذارم که اگر به او تمسک بجوئید گمراه نخواهید شد! و آن کلام خداوند، قرآن است.»

انصاری کارشناس وهابی وصال حق این ادعا را در حالی مطرح کرد که منابع معتبر اهل سنت کاملاً در تضاد با آن هستند. براء بن عازب در « ذخائر العقبی، ج 67، تذکرة الخواص سبط بن جوزی در جلد اول ص 256، مسند احمد حنبل، سنن ترمذی» می گوید در سفری همراه پیامبر بودیم پس به غدیر خم رسیدیم منادی ندای نماز جماعت داد و برای پیامبر جایی در زیر درختی آماده شد ایشان نیز نماز ظهر را اقامه کرده و سپس دست علی علیه السلام را گرفته و فرمودند آیا نمی دانید به شما اولی و سزوارتم همه تصدیق کردند و گفتند: آری، پس دست علی علیه السلام گرفته و فرمودند خداوندا هر کس که من مولای اویم پس علی علیه السلام مولای اوست خدایا هر کس که با علی علیه السلام دوست است او را دوست بدار و با دشمن او دشمن باش پس از این کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم خلیفه دوم به خدمت علی علیه السلام و دست بوسی ایشان رسید و عرض کرد گواریتان باد ای پسر ابوطالب زیرا که مولای هر زن و مرد با ایمان گردیدید.

طبرانی در«المعجم الکبیر، ج 5، ص 89 » از زید بن ارقم نقل می‌کند: «هنگامی که رسول خدا از حجة‌الوداع باز‌گشتند و به غدیر خم رسیدند، در آنجا خطبه‌ای ایراد فرمودند که در ضمن آن، چنین گفتند «مثل اینکه از جانب خدا دعوت شده و باید اجابت کنم، پس در میان شما دو چیز گران بها و سنگین بجا می‌گذارم که یکی از دیگری بزرگ‌تر است، کتاب خدا و اهل بیتم. پس بنگرید که چگونه آنها را رعایت می‌کنید. آن دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا بر سر حوض مرا ملاقات کنند.» سپس فرمودند«خدا، مولای من است و من، ولی هر مؤمنی هستم». آنگاه دست علی(ع) را گرفتند و فرمودند«من کنت مولاه، فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» آنگاه زید می‌گوید کسی در غدیر نبود مگر آنکه آنچه را که من می‌گویم، شنید و با چشمان خود دید.»

حاکم نیشابوری در«المستدرک، ج 3، ص 109 » که یکی دیگر از منابع معتبر اهل سنت است نقل می‌کند که رسول خدا فرمودند: «ایها الناس إنی تارک فیکم امرین لن تضلوا ان اتبعتموها، هما کتاب الله و اهل بیتی عترتی.»

متقی هندی در«جلد 6 کنز العمال ص 398 » نقل از حافظ ابن ابی شیبه باسنادش از نامبرده روایت نموده که او گفت: ما، در«غدیرخم» بودیم ناگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما بیرون شدند. پس دست علی علیه السلام را گرفتند و فرمودند: هر کس که من مولای اویم علی علیه السلام مولای او است.

متقی هندی در«کنزالعمال، ج 1، ص 47» از رسول خدا روایت می‌کند: «آن حضرت فرمودند: «فانظروا کیف تخلفونی فی الثقلین.قیل: و ما الثقلان یا رسول الله؟ قال: الاکبر کتاب الله سبب طرفه بید الله و طرفه بأیدیکم فتمسکوا به لن تزلوا و لا تضلوا و الاصغر عترتی و انهما لن یتفرقا حتی یردا علیّ الحوض»؛ بنگرید چگونه ثقلین را رعایت می‌کنید. گفته شد: ثقلان کدام‌اند ای رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: ثقل اکبر، کتاب خداست که یک طرف آن به دست خدا و طرف دیگرش به دست شماست. به آن تمسک جوئید تا نه پایتان بلرزد و نه گمراه شوید. و ثقل اصغر، عترتم هستند. این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض بر من وارد شوند.»

این حدیث با عباراتی شبیه به هم در بسیاری از منابع اهل سنت همچون تفسیر ثعلبی، ج8، ص40؛ تفسیر بغوی، ج4، ص125؛ تفسیر رازی، ج8، ص173؛ تفسیر ابن کثیر، ج4،ص122؛ الدر المنثور جلال الدین سیوطی، ج2،ص60؛ تفسیر آلوسی، ج4،ص18؛ الکامل ابن عدی، ج6، ص67؛ تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، ج42، ص216؛ اسد الغابه ابن اثیر، ج2، ص12؛ سیر اعلام النبلا، ذهبی، ج9، ص365؛ سبل الهدی و الرشاد صالحی شامی، ج11،ص444؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص163 وارد شده است.