SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» از قضا، نام اين کشور که گوياي ماهيت مالک مآبانه و انحصارطلب خاندان آل سعود است از حجاز به عربستان سعودي تغيير نام يافت، يعني به نام خانداني که اکنون به شکلي جنونآميز بر سرير قدرت آن پنجه افکندهاند.
اين کشور که نام اصلي آن حجاز است، شاهد به قدرت رسيدن حکومتهاي پادشاهي گوناگوني بوده است. اين منطقه تا قرن بيستم از استقلال نسبي برخوردار بود. در سال 1916، شريف حسين بن علي (1856 تا 1931)، آخرين سرسلسه شريفيان هاشمي خود را پادشاه حجاز مستقل معرفي و از سال 1901 تا 1925 بر بيشتر بخشهاي اين سرزمين حکمراني کرد.
شريف حسين بن علي، به عنوان رهبر مليگرايان عرب در ژوئن سال 1916 با ايجاد اتحاد با انگليس، فرانسه، انقلاب عربي را به راه انداخت و موفق بر سرنگوني امپراتوري عثماني شد. در نتيجه اين جنگ، نيروهاي عرب کنترل اردن جديد، بيشتر بخشهاي شبه جزيره عربستان و نيز بيشتر مناطق جنوبي سوريه را در دست گرفتند.
اين انقلاب به ظاهر در واکنش به موضع پانترکي ضد عرب امپراتوري عثماني آغاز شد. گروههاي مليگراي عرب در سوريه، عراق، عربستان به علت تحمل آزارهاي سياسي، فرهنگي و زباني، به همراه فرزندان شريف حسين بن علي، عبدالله و فيصل خيزش اعراب عيله ترکهاي عثماني را آغاز کردند. شريف حسين بن علي به عنوان پادشاه مکه و پادشاه اعراب به دنبال ايجاد يک کشور عربي مستقل بود که قلمرو فرمانروايي آن از حلب در سوريه تا عدن (يمن) باشد. هدف او از ايجاد چنين کشوري صيانت از فرهنگ و ارزشهاي سنتي و حمايت از آرمانهاي اسلامي بود.
با اين حال، شريف حسين سال 1925 در منطقه نجد تسليم ابن سعود (1876 تا 1953) شد. ابن سعود که به عنوان ملک عبدالعزيز شناخته ميشود در سال 1932 نام کشور را به عربستان سعودي تغيير داد و از سال 1938 نظارت بر کشف منابع نفتي را آغاز کرد. او فرزندان زيادي همچون پادشاهان بعدي عربستان را از خود به يادگار گذاشت. بر پايه برخي منابع، او 22 همسر و 37 فرزند داشت.
وهابيت که ريشه در آموزههاي قرن هيجدم در يکي از علماي مسلمان به نام محمد ابن عبدالوهاب (1703 تا 1792) دارد، پيروان فراواني در نجد داشته است. وهابيت که بر پايه آموزههاي راديکال استوار است، ميلونها دلار براي گروههاي تروريستي در پاکستان و افغانستان و ديگر کشورهاي جهان با هدف ايجاد هرجومرج و دگرانديشي مذهبي صرف ميکند. اين تصور که وهابيت شکلي از اسلام است درست نيست؛ برعکس، عقيدهاي است که ريشه در برتري قومي دارد.
شمار زيادي از وهابيون عربستان از اعضا قبيله سديري، قبيلهاي قدرتمند هستند که با قبيله الشمري اختلاف دارند. قبيله السديري مهمترين شاخه الفيصل خاندان آل سعود است. از زمان به پادشاهي رسيدن ملک فهد، هفت سديري تبديل به نيرومندترين ائتلاف در خاندان حاکم سعوديها شدهاند. اکنون با مرگ شاهزاده، نايف بن عبدالعزير آل سعود، يکي ديگر از برادران ملک عبدالله و يکي از هفت سديريهايي است که به عنوان وليعهد جديد عربستان سعودي معرفي شده است. وي از سال 1975 وزير کشور عربستان است که بر امنيت عمومي، دفاع غيرنظامي، پليس مرزي، امنيت ويژه و تحقيقات جنايي نظارت ميکند.
دانستن اين موضوع جالب است که فهد هفت برادر تني داشت. در ميان فرزندان ابن سعود، هفت سديري (ملک فهد به همراه سلطان، عبدالرحمن، نايف، ترکي، سلمان و احمد) مقامات مهم دولتي را در اختيار دارند. با اين وجود، نه شاهزاده رحمان و نه شاهزاده ترکي تا کنون هيچ مقام دولتي رسمي در اختيار نداشتهاند.
به نظر ميرسد عربستان سعودي که اکنون از سوي يک پادشاه 86 ساله اداره ميشود با مرگ وليعهد به لحاظ سياسي دچار ناپايداري شده است. با وخيمتر شدن شرايط سلامت پادشاه و ناتواني او در تصميمگيريهاي موثر براي اداره امور کشور، شايد عربستان پس از مرگ وليعهد درگير جنگي احتمالا قبيلهاي بر سر قدرت شود. در اين کشور قبيلهاي که بيشتر مقامهاي مهم دولتي بين حلقه نزديک خاندان آل سعود تقسيم شده است، خلا قدرت ميتواند پيامدهاي فاجعهآميزي از جمله جنگ قبيلهاي، تحولات سياسي و حتي تقسيم شدن قدرت بين دو قبيله قدرمند به همراه داشته باشد.
اکنون، شکوفايي بهار عربي در کشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا بر سستي و لرزان بودن وضعيت عربستان افزوده است. به طور حتم، هر چه جهان عرب در هرجومرج فرو رود و مردم سرنگوني حاکمان خودکامه و انجام اصلاحات ساختاري و سياسي را خواستار باشند، تصور انتقال آرام قدرت در عربستان که سالها از سوي حاکماني سالخورده اداره ميشود قابل تصور است. اين کشور نيازمند خون تازه در رگهاي خود است.
منبع : العالم