SHIA-NEWS شيعه نيوز:
به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از شبستان ، پروفسور والتر واگنر، دین پژوهی امریکایی و استاد یکی از دانشگاههای آمریکا پس از مطالعه دقیق قران و تحقیق و تفحص در آن براساس سالها مطالعه این کتاب آسمانی در کتاب خود تحت عنوان باز کردن قرآن اینطور می گوید که قرآن کتابی سراسر وحی و کلمه به کلمه آن از جانب خداست که در آن خداوند به طور مستقیم با بندگان خود در سراسر این دنیای خاکی سخن گفته و آنها را برای رسیدن به اوج و تعالی انسانی راهنمایی کرده است.
این دین پژوه آمریکایی در مصاحبه ای با ساندی زمانی درباره سفر خود به ژرفای قرآن و تلاش برای رساندن پیام این کتاب آسمانی به مردم دیگر با نگارش کتابی در این باره سخن گفته است.
وی در این گفتگو درباره شباهت رویکردهایی که خداوند در کتابهای مقدس مختلف برای راهنمایی انسانها با آنها سخن گفته صحبت می کند و می گوید که تفاوت قرآن با سایر کتابهای آسمانی این است که این کتاب کلمه به کلمه سخنان خداوند است که بدون هیچ گونه تغییر و جابجایی بیان شده است و در واقع پیامهای کتاب های آسمانی قبلی به طور کامل تر واضح تر و دقیق تر به صورت کلام وحی دراین کتاب آمده است.
مشروح گفتگوی ساندی زمان با پروفسور واگز بدین شرح است:
تمرکز کار شما در ابتدا بر روی مسیحیت به ویژه دوران حواریون بود چطور شد که نگارش کتابی درباره قرآن به شما الهام شد و به ذهنتان خطور کرد؟
این کتاب در حقیقت ثمره تجربیات 20 ساله من در تدریس است البته فکر می کنم که پس از همه این سالها من تازه دارم قرآن را می فهمم اما خوب در حقیقت به خاطر روابط و برخی موارد مشترک که میان یهودیت، مسیحیت و اسلام وجود دارد به طور طبیعی ما یعنی پیروان همه ادیان گرد هم می آییم، نه تنها در برخی از حوزه ها درباره دین و فرهنگ بلکه در تاریخ هایمان نیز با یکدیگر اشتراک داریم.
شاید ما در برخی موارد با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشیم و حتی در مقابل هم قرار بگیریم اما همه ما خدای واحد و یگانه را پرستش می کنیم و برای انجام این کار باید راهی برای درک و فهم دیگر ادیان وجود داشته باشد و برای پیدا کردن این راه باید تلاش کنیم و من نیز به همین خاطر تلاش کردم تا قدمی را برای فهم دین اسلام با خواندن قرآن بردارم البته تجربه های من در سالهای تدریس و داشتن فرصت طلایی برای برخورد با زنان و مردان مسلمان در نگارش کتاب گشودن قرآن بسیار به من کمک کرد در حقیقت یکی از انگیزه های اصلی نگارش این کتاب توضیح همه اینها برای خودم و دیگران بود به ویژه در این زمان که نیاز بیشتری داریم تا همدیگر را درک کنیم.
وقتی قرآن را می خواندید چه صدایی در ذهن شما طنین انداز می شد؟ چه کسی با شما صحبت می کرد؟
به اعتماد من قرآن یک کتاب وحی شده است. خداوند تاکنون به بسیاری از پیامبران و منادیان و پیام آوران وحی کرده است و در قرآن این صدای خداست که با ما صحبت می کند – صدای عدالت و صلح صدایی که درباره انسانهایی صحبت می کند که نیاز دارند با هم زندگی در صلح و دوستی زندگی کنند و برای آرامش جهان با یکدیگر همکاری کنند، این صدایی بود که من هنگام مطالعه قرآن شنیدم و سپس تلاش کردم تا آن را به خوانندگان کتابم و به دانشجویانم و به خودم انتقال دهم تا فهم و درکم بیشتر شود.
من با خواندن قرآن و بررسی آن فهمیدم که علی رغم آنچه اکنون بسیاری ادعا می کنند قرآن نمی تواند گفته ها و سخنان یک بشر باشد بلکه این کتاب سراسر وحی است و سخنی جز سخن خداوند متعال نیست.
من مطمئن نیستم که شما حتماً قرآن را به زبان عربی خوانده باشید و احتمال دارد که روی ترجمه آن تمرکز کرده باشید، می توانید بگویید شیوه شما چگونه بوده؟ چطور در این زمینه کار کردید؟ چطور قرآن را مطالعه کردید؟
شاید به عنوان یک غیرمسلمان، خواندن قرآن در چند مرتبه اول کمی گیچ کننده و حیرت زا باشد برای آنهایی که مانند ما دارای تجربه انجیلی هستند خواندن به صورت داستان وار مانند سفر تکوین و یا سفر خروج (خروج بنی اسراییل از مصر) ملموس تر است اما شاید در قرآن این حالت کمتر وجود داشته باشد به نظر من اولین قدم این است که ناامید نشویم اولین پیشنهاد من خواندن قرآن از انتها به ابتدا ما ابتدا باید سعی کنیم تا پیامبر (ص) که درود و رحمت خدا بر او است را بشناسیم و درک کنیم.
برای ما از شباهت ها و تفاوتهای انجیل و قرآن بگویید؟
مهمترین تفاوت بنیادین مساله ماهیت انجیل و ماهیت قرآن است برای مسلمانان تمام کلمات و حروف دقیقاً بر سر جایی که باید قرار بگیرند قرار گرفته اند و هیچ تغییری نمی توان در آنها داد زیرا همه آنها حقیقاً براساس آنچه خداوند وحی کرده در کتاب آورده شده اند و اصل کتاب قران تنها دارای یک زبان ویژه و یک شکل یا ؟؟ است اما برای مسیحیان این مساله چندان دارای اهمیت نیست.
ممکن است یک داستان در هر کتاب انجیل به گونه های متفاوت آورده باشد و در واقع ممکن است رویات های مختلف و شکل های متفاوت از یک انجیل وجود داشته باشد آنچه از سوی مسلمانان به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
اما شباهتی که در هر دو کتاب وجود دارد اعتقاد به این اصل مهم است که تنها یک خداوند واحد وجود دارد و این کتابها ما را به اطاعت و تسلیم در برابر این خدا فرا خوانده اند و براساس مفاهیمی که در هر دو کتاب آمده خداوند ما را به ایجاد جامعه ای از مردم با ایمان فرا می خواند که باید خود را وقف اجرای آنچه خدا به آنها فرمان داده است کنند.
مطالعه قرآن چه تاثیری بر شما گذاشته و آیا این تجربه تغییری در زندگی شما ایجاد کرده است؟
آنچه من از خواندن قرآن فهمیدم و بیشتر توجه مرا جلب کرد این است که اسلام و قرآن در چارچوب نماز که یک حالت مقدس بسیار عمیق است تعریف شده است.
من براساس فهم اندک از قرآن خود اینطور فهمیدم که اسلام مذهبی مبتنی بر نظام اعتقادی آفرینش بر پایه های عبادی و اخلاقی تکامل یافته است.
می دانیم که در جوامع غربی انتقاد شدیدی نسبت به جایگاه زنان در جوامع اسلامی وجود دارد می توانید درباره آنچه قرآن درباره زنان به تصویر کشیده است بگویید؟
من فکر می کنم فهم این مساله بسیار مهم است که زنان و مردان نزد خدا مساوی هستند زنان و مردان خودشان مسئول سرنوشت نهایی خود هستند یک زن ممکن است راه خود را به سوی بهشت یا جهنم باز کند همانطور که مردان ممکن است با اعمال خود چنین سرنوشتی را رقم بزنند همانطور که در قران اشاره شده برابری مذهبی عمیقی بین زن و مرد وجود دارد.
در قرآن به برخی تفاوتهای اجتماعی منطقی میان زن و مرد اشاره شده که غرب حاضر به شنیدن آنها نیست و تنها ادعای غربی ها این است که اسلام زنان را محدود کرده است قرآن به این نکته بسیار مهم اشاره کرده که مردان به علت قوی تر بودن به لحاظ جسمی باید مسئول حمایت مالی از خانواده خود باشند و زنان که دارای عطوفت بیشتری هستند باید در خانه به حمایت و رشد معنوی خانواده بپردازند بنابراین یک برابری بسیار معقول در پیوند ازدواج وجود دارد.
همچنین قرآن به مساله حجاب به عنوان وسیله ای برای محافظت و مصونیت زنان در جامعه اشاره کرده است که نه تنها حقی از زنان ضایع نمی کند بلکه در حقیقت یک امتیاز و برتری برای آنان محسوب می شود.
موضوع دیگری که غرب بسیار به آن دامن زده است برداشت اشتباه غربی ها از اسلام و آیات جهاد در قرآن است، به نظر شما ما چطور می توانیم آیات جهاد در قرآن را تفسیر کنیم؟
آنچه قرآن بدان به عنوان جهاد اشاره دارد مبارزه در راه خداست، قرآن کتاب دارا کردن در برابر خشونت نیست و بر این نکته تاکید دارد که در برابر دشمنان و برای بقای اسلام باید جنگ کرد اما این مبارزه باید در راه خدا باشد.
در قرآن و سنت اسلامی، بدرفتاری نسبت به زندانیان و اسرا ممنوع است در قرآن آنچه صدام حسین پس از عقب نشینی از کویت در سال 1991 یعنی سوزاندن حوزه های نفتی انجام داد منع شده است براساس آموزه های قرانی شروع حمله و تخریب ممنوع است اما وقتی دشمن جنگ را آغاز کرد شما باید تو موقع تسلیم شدن دشمن بجنگید.
وقتی به کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به مدت چندین دهه تحت استعمار کشورهای غربی بوده اند نگاه می کنیم شاید متوجه شویم که توجیه غربی ها برای سوءتعبیر و تفسیر آیات مربوط به جهاد چیست؟ نظر خود را در این باره بگویید.
بله، این سوءتعبیرها مربوط به خوی استعمارگری است توجیه غربیها برای حمله به یک کشور و یا نابودی یک گروه این است که آنها همواره حق را با خود می دانند و می گویند که ما این شیوه را تحمیل می کنیم زیرا ما می دانیم که حقیقت چیست و واقعیت کدام است.
وقتی آنها یک بی عدالتی را پیاده می کنند با یک رویکرد مارکسیستی آن را توجیه می کنند مساله اینجاست که ما هیچ فهمی از سیاست ها و روابط واقعی نداریم.
سوال آخر اینکه واکنش مردم نسبت به کتابی که درباره قرآن نوشته اید چه بوده است؟
در میان مسیحیان افرادی که به دنبال صلح و دوستی و آرامش و فهم هستند این کتاب را دوست دارند اما آنهایی که فکر می کنند تنها خودشان حقیقت را می دانند انتقادات زیادی به من در مورد این کتاب داشته اند به هر حال از آنجا که کتاب قرآن از اول تا آخر پیام صلح و دوستی را به جهانیان می رساند قطعاً مورد توجه کسانی قرار می گیرد که خود از طرفداران صلح جهانی هستند.