SHIA-NEWS شيعه نيوز:
به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از جهان ، مقامات دولتی و حزبی اعم از احزاب دولتی و احزاب غربگرای
مخالف دولت در جمهوری آذربایجان در واکنشهای غیرمنطقی خود ، زبان به اهانت و
دشنام گشوده ، علاوه بر سرلشگر فیروز آبادی ، سخنان و هتاکی های شدیدی
را علیه جمهوری اسلامی ایران جاری می کنند .
در کنار واکنشهای
لفظی دور از نزاکت مقامات و رسانه های جمهوری آذربایجان ، باکو سیاست
ضداسلامی خود را تشدید کرده و بطور همزمان چند فعال دینی دیگر در جمهوری
آذربایجان از جمله روحانی سرشناس حاج آبگل سلیمانف ، حاج رامین بایراموف
مدیر سایت اسلامگرای اسلام – آذری و عارف غنی اف مدیر شعبه امور تشکیلاتی
حزب اسلام جمهوری آذربایجان دستگیر شده اند. این اسلامگرایان مطابق رویه
موجود در جمهوری آذربایجان به اتهامات غیرمعقولی همچون همراه داشتن مواد
مخدر و سلاح و تلاش برای سرنگونی دولت الهام علی اف متهم شده اند.
اما
علت واکنشهای عصبی باکو به یک هشدار دلسوزانه در خصوص تبعات منفی اسلام
ستیزی و صهیونیسم گرایی سیاستهای حاکم بر جمهوری آذربایجان چیست؟ :
۱-
واقعیت این است که دولت باکو طی ماه های گذشته به شدت از طرف مردم
جمهوری آذربایجان بخاطر ممنوعیت حجاب اسلامی در مدارس این کشور تحت فشار
بوده است. مردم مسلمان جمهوری آذربایجان طی نزدیک به ۹ ماه گذشته بطور
مستمر و پیگیر و با جدیتی که سردمداران حکومت باکو انتظارش را از مردم
مظلوم این جمهوری نداشتند ، مصرانه خواستار لغو ممنوعیت حجاب اسلامی
دختران دانش آموز در مدارس شده اند و بر این خواسته خود با برگزاری
اعتراضات در مقابل وزارت تحصیل ، اداره مسلمانان قفقاز و مشارکت در جمع
آوری یکصد هزار امضاء جهت مطالبه لغو ممنوعیت حجاب اسلامی دختران دانش
آموز پافشاری کرده اند.
دولت باکو بجای اینکه تحلیل درستی از این
وضعیت داشته باشد، خواسته به حق مردم جمهوری آذربایجان مبنی بر آزادی حجاب
اسلامی در مدارس را به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده و به انحاء مختلف
تلاش می کرد که حرکتهای مردمی در این کشور را حرکتی هدایت شده از خارج و
مشخصا از ایران جلوه دهد.
اما ، این ادعای باکو به علت اینکه به
هیچ سند و مدرکی متکی نبوده است، اندک خللی نتوانست در مبارزه مردم جمهوری
آذربایجان در راه حذف عفاف و حجاب و عصمت دختران خود ایجاد کند. از این
رو، تمامی تیرهای مخالفان حجاب و در واقع مخالف حجاب و وابستگان فکری و
سیاسی و مالی غرب و صهیونیسم در جمهوری آذربایجان به سنگ خورده است و موج
بیداری اسلامی مردم جمهوری آذربایجان بطور فزاینده و به برکت حمایت از
حجاب ، این نماد غیرت و اسلامیت درحال رشد و تقویت بوده است.
این
بیداری حق طلبانه اسلامی مردم جمهوری آذربایجان سردمداران سیاست و حکومت و
صاحبان ثروت و قدرت در باکو و در راس آنها مراکز مربوطه در غرب و رژیم
صهیونیستی را بسیار نگران و عصبانی کرده است. این روزها، مخالفان داخلی و
خارجی اسلام و نماد آن حجاب در باکو فرصتی برای ابراز این عصبانیت خود
یافته اند و تنها راه تخلیه عقده های روانی خود و انحراف اذهان عمومی
مردم مسلمان جمهوری آذربایجان را در هتاکی علیه ایران و دمیدن بر آتش خصومت
علیه جمهوری اسلامی و اسلام در رسانه های باکو یافته اند تا به این وسیله
با ساختن موجی دروغین در افکار عمومی جمهوری آذربایجان ، موج بیداری
اسلامی فکری را فرو بخوابانند.
۲- تردیدی نیست که یکی از مهمترین
علل تشدید رفتارهای خصومت آمیز باکو علیه جمهوری اسلامی ایران ، وابسته
بودن ریشه ای سیاستهای حاکم بر باکو به آمریکا و رژیم صهیونیستی و روسیه
می باشد. هرگاه حرکت خصمانه غرب و رژیم صهیونیستی و روسیه علیه ایران
نمایانتر و آشکارتر شده است، باکو نیز برای اینکه ارادت و فرمانبری خود را
به این مراکز قدرت اثبات کند، به حرکتی علیه جمهوری اسلامی ایران
مبادرت می کند. پرواضح است که طی هفته های اخیر موج جدیدی از به اصطلاح
اعمال فشارهای مذبوحانه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران شروع شده است
که در اعلام اسامی شماری از نظامیان و بلندپایگان امنیتی جمهوری اسلامی
ایران در فهرست تحریمهای آمریکایی تظاهر یافته است.
بازتاب این
حرکت آمریکا در باکو نیز تشدید فشار بر نمایندگی های ادارات ایرانی در
باکو بوده است که مشخصا تشدید محدودیتهای فعالیت شعبه بانک ملی ایران در
باکو از آن جمله بوده است. موج جدید هتاکی های مقامات و رسانه های باکو
علیه جمهوری اسلامی ایران به بهانه هشدار دلسوزانه رییس ستاد مشترک
نیروهای مسلح ایران درخصوص تبعات منفی جاری بودن سیاست اسلام ستیزی و
صهیونیسم گرایی در باکو نیز در واقع پژواک محقر موج جدید حرکتهای
ضدایرانی غرب و صهیونیسم می باشد.
۳- در ماه ها و هفته های اخیر
جمهوری اسلامی ایران براساس سیاست همکاری و حسن همجواری با همسایگان که
البته همین سیاست حسن همجواری در مورد جمهوری آذربایجان ،بطور ویژه و با
امتیازدادن های فراوان اعمال می شود ، امتیازات قابل ملاحظه ای را برای
باکو در نظر گرفت که همین امتیاز دادن های تهران به باکو و چشم پوشی بر
تبلیغات و حرکتهای ضدایرانی باکو موجب سوء تفاهم و اشتباه برداشت
سردمداران حاکمیت در باکو شده است.
۴- از زمان فروپاشی شوروی و
تشکیل جمهوری آذربایجان در مرزهای شمالی استانهای آذری نشین ایران ، با
توجه به پی ریزی و پایه گذاری نادرست و باطلی که در سیاستهای حاکم بر این
جمهوری از زمان حاکمیت رژیم توسعه طلب شوروی کمونیستی وجود داشت، مشخصا
سیاست و هویتی که برای باکو تعریف شد، تضاد و دشمنی با ایران و تلاش برای
اثبات این جمهوری با نفی پیوندهای تاریخی و فرهنگی دو ملت برادر بوده
است.
به موازات این سیاست واگرایی از ایران ، سیاست همگرایی با
غرب و جریان صهیونیسم در باکو پیش گرفته شد که نمودهای عینی آن را می
توان در تحریف کتب تاریخی و فرهنگی ، وضعیت ابتذال حاکم بر رسانه ها و
بخصوص تلویزیونهای جمهوری آذربایجان ، ممنوعیت ها و اعمال فشارها علیه
برگزاری آیینهای مذهبی مردم شیعه جمهوری آذربایجان ، ایجاد سدها و موانع
فراوان در مقابل حضور جوانان مذهبی جمهوری آذربایجان در حوزه های علمیه
دینی در ایران و حتی سدهای مصنوعی در مقابل سفرهای زیارتی و درمانی مردم
این جمهوری به ایران ، انحلال حزب اسلام و لغو مجوز فعالیت آن و درپی آن
خودداری از صدور هرگونه مجوز برای انجمنها و تشکل و احزاب و سازمانهای
اسلامی – شیعی اصیل و در مقابل آن فراهم شدن زمینه های گسترده فعالیت برای
میسیونرهای مذهبی غربی و انواع و اقسام فرقه های ضاله و انحرافی و حتی
شیطان پرستی در جمهوری آذربایجان ، ممنوعیت به راه افتادن دسته های
عزاداری در جمهوری آذربایجان و در مقابل آن به راه انداختن کارناوالهای
ابتذال به بهانه حضور و برنده شدن در مسابقه موسیقی ابتذال اروپایی
"یوروویژن " و دهها و صدها مصداق و نمونه دیگر از این وضعیت مشاهده کرد.
طوفانی که این روزها در استکان باکو برای هتاکی و دشنام گویی علیه ایران و
اسلام و تشیع و حجاب به راه افتاده است، در واقع از این منظر چیز تازه
ای نیست و تداوم منطقی سیاست حاکم بر باکو می باشد.
۵- یکی دیگر
از عوامل و انگیزه های جدیدی که برای به راه انداختن موج جدید تبلیغاتی
علیه ایران می توان ذکر کرد، وضعیت بسیار بغرنج و پیچیده ای است که باکو
در مذاکرات قره باغ در ماه ها و هفته های اخیر در آن گیر کرده است.
مدافعان تجزیه طلبی در منطقه و مشخصا روسای گروه مینسک سازمان امنیت و
همکاری اروپا ( آمریکا ، روسیه و فرانسه ) یعنی حامیان سنتی تجزیه طلبی
ارامنه در قره باغ علیه جمهوری آذربایجان در نقش میانجیگران صلح پای خود
را بر گلوی باکو فشار می دهند که با رسمیت بخشیدن به تجزیه ۲۰ ساله این
منطقه از جمهوری آذربایجان موافقت رسمی و سند مربوطه را امضا کند.
بخصوص
دیمیتری مدودیوف رییس جمهوری روسیه طی ماه های اخیر شخصا وارد گود شده
است و پس از ترتیب دادن برنامه های تفریحی مشترک برای الهام علی اف و سرژ
سارکیسیان روسای جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای آماده سازی آنها جهت
امضای سند آماده شده توسط سرگئی لاوروف وزیرامورخارجه روسیه برای رسمیت
بخشیدن به جدایی قره باغ از جمهوری آذربایجان و اتصال آن به ارمنستان از
طریق دهلیز لاچین و نیز استقرار نیروهای خارجی در مناطق اطراف این منطقه
بنام نیروهای حافظ صلح ، در هفته های اخیر به اصطلاح چماق خود را نیز به
الهام علی اف نشان داده است که این سند را امضا کند.
رییس جمهوری
آذربایجان نیز برای یافتن مفری برای خود در این وضعیت تلاش می کند. زیرا ،
انداختن امضاء بر سند رسمیت بخشیدن به جدایی ۲۰ ساله قره باغ از جمهوری
آذربایجان ممکن است به برباد رفتن حاکمیت موروثی خانواده علی اف در باکو
نیز منجر شود. زیرا ایجاد و تطویل مساله قره باغ یکی از پایه های تداوم
این حاکمیت بوده است.
۶- نهایتا اینکه به نظر می رسد یکی دیگر از
علل جری تر شدن مقامات و رسانه های باکو در هتاکی علیه ایران سیاست تسامح و
مدارایی است که سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو و وزارت امورخارجه
کشورمان در قبال تبلیغات مستمر ضدایرانی و اقدامات عملی باکو علیه ایران
درپیش گرفته اند. زمانیکه در ماه جولای گذشته باکو به اصطلاح سومین
کنگره آذربایجانی های دنیا را با ریاست الهام علی اف برگزار کرد و حتی
در سخنان الهام علی اف نیز برغم تمامی ظریفکاری های انجام شده برای پنهان
ساختن اهداف تجزیه طلبانه این نشست قومگرایانه علیه ایران ، زوایایی از این
هدف آشکار شد، مسئولان ذیربط به خود زحمت ندادند که حتی بطور لفظی
اعتراض و انتقاد ملایمی از این رویه باکو ابراز کنند. در چنین شرایطی ،
"دست پیش گرفتن باکو برای پس نیافتادن" رویه و سیاستی است که از دوران
حاکمیت حیدرعلی اف بر جمهوری آذربایجان در قبال ایران و اسلام درپیش گرفته
شده است و امروزه نیز نمود دیگری از این وضعیت را شاهد هستیم.