محمدرضا نوری در تازه ترین مطلب خود در وبلاگش آورده است:
بر آن شدم
تا ضمن درج مصاحبه مهم و تاريخي آيتالله كاشاني با نويسنده معروف، آندره
موروي، جلوههايي از شخصيت سياسي و موقعيت بينالمللي آيتالله را در معرض
ديد و داوري خوانندگان تيزبين و نكتهسنج قرار دهم.
در اين گفتگو، مرحوم
كاشاني با ارائه تعريفي دقيق از امپرياليسم، زمان آگاهي خويش را به رخ
ميكشد و با محكوم ساختن استعمار بويژه استعمار فرانسه و انگليس مصاحبهگر
فرانسوي را به چالش ميطلبد.
موروي نيز كه دعوي روشنفكري دارد، با
دفاع از عملكرد استعماري دولت فرانسه در تونس و... دست خود را رو ميكند و
كوتهبينياش را به نمايش ميگذارد و ننگ ابدي را براي خويش ميخرد.
همچنين
در آن برهه زماني كه ملت ايران، يكپارچه در برابر انگليس مكار قد علم كرده
است، آيتالله ميكوشد با جدا كردن انگليس به عنوان دشمن شماره يك ملت
ايران از ساير قدرتهاي زمان، همچون شوروي و آمريكا، در مقابل سوالات حساب
شده موروي، پاسخهايي دقيق و سنجيده دهد تا از اين فرصت، به بهترين وجه
به نفع نهضت ملي ايران بهرهگيري نمايد.
منظور حضرت آيتالله از امپرياليسم چيست؟
منظور
من از امپرياليسم، تمامي سياستهاي نيرومند و متجاوزي است كه در كشورهاي
ديگر براي مقاصد استعماري و يا برتريجوييهاي نظامي به طريق مستقيم و
غيرمستقيم دخالت ميكنند و مانع استقلال و آزادي سياسي و اقتصادي آن كشورها
ميشوند.
خداوند بشر را آزاد خلق كرده است و آزادي هريك از افراد
بشر تا آنجا كه به آزادي ديگران خلل وارد نكند، بايد محترم شمرده شود.
سياستهاي امپرياليست با وسايل مختلف، از آزادي و استقلال كشورها و مردم
جهان جلوگيري ميكنند تا آن كشورها، ملتها را مورد استثمار و استعمار قرار
دهند.
منظور من از امپرياليسم، همان سياست تجاوزكارانه و شومي است
كه عدهاي از برادران مسلمان مرا در تونس به زندان انداخته و آنها را در
زير فشار ظالمانهاي نگه داشته است و به همين جهت، چندي پيش، من بيانيهاي
به وسيله روزنامهها انتشار دادم كه دولت ايران به نماينده خود در جامعه
ملل دستور دهد كه مساله تونس را در سازمان ملل متحد طرح نمايد و مردم
آزاديخواه جهان از دولت فرانسه بخواهند كه آزادي تونس را بشناسد و دست از
مطامع امپرياليستي خود در تونس بردارد.
منظور
حضرت آيتالله را كاملا درك كردم؛ ليكن اجازه ميخواهم توضيح داده و به
عرض برسانم كه دولت فرانسه در 160 سال پيش وارد تونس شد و در آن وقت اعرابي
كه در آنجا سكونت داشتند، از تمدن خيلي دور بودند؛ بلكه اصولا تمدني
نداشتند. ما درآنجا مدارس زياد افتتاح كرديم، مريضخانههاي متعدد ساختيم،
براي آنها راه ساختيم، شهر درست كرديم، برق بدانجا برديم و آنها را با تمدن
اروپايي و جديد آشنا نموديم؛ حالا هم ما ابدا مخالف آزادي آنها نيستيم؛
اما تصديق ميفرماييد كه دولت و مردم فرانسه نميتوانند حاضر شوند كه
دولتهاي خارجي در تونس تحريك كنند و براي مقاصد سياسي خود اغتشاش برپا
سازند. دولت و مردم فرانسه به هيچ وجه سياست امپرياليستي انگليسها را
ندارند و از آن بيزارند.
اگر بتوان گفتههاي شما را در مورد
تونس تصديق كرد، تازه بايد بگويم كه شما خدمتي كردهايد بسيار خوب؛ اما
بايد تصديق كنيد كه در هر صورت، سطح فكر مردم امروز تونس با يك قرن و نيم
يا دو قرن پيش خيلي فرق كرده و افكار آنها امروز كاملا رشد نموده است. آنها
ديگر نبايد و نميتوانند كه بنده و اسير شما فرانسويها باشند. شما
ميتوانيد و ميبايست كه با يك معاهده دوستانه كه بر احترام طرفين استوار
بوده و خالي از شائبه و اغراض استعماري باشد، آنها را آزاد بگذاريد تا مردم
تونس هر نوع حكومت و رژيمي را، كه اكثر آنها ميخواهند و ميپسندند، براي
خود انتخاب و اختيار نمايند. بسياري از برادران عزيز تونسي من از مظالم
بعضي از عمال شما در تونس به من شكايت كردهاند و اظهار داشتهاند كه عمال
دولت شما به آنها بياحترامي ميكنند. جلوي آزادي آنها را ميگيرند و
نميگذارند كه آيين و مراسم مذهبي و ديني خود را هم در مساجد آزادانه اجرا
نمايند و حتي به طوري كه شنيدهام مراعات ادب هم از طرف عمال دولت شما نسبت
به مساجد و مرام ديني برادران تونسي من نميشود.
مطالبي
كه به عرض آيتالله رساندهاند، موافق حقيقت نيست. فرانسويها نهتنها
مانع آزادي كامل مذهبي نشدهاند؛ بلكه خود فرانسويها در آفريقاي شمالي
مساجد بزرگي ساختهاند و كاملا به مذهب و عقايد ديني مردم احترام
ميگذارند.
همين
فردا اگر حضرت آيتالله با من به آفريقاي شمالي حركت كنند، ملاحظه خواهند
فرمود كه فرانسويها در طول مدت اين 160 سال نهتنها دخالتي در كار مذهب
مردم آن ديار نكردهاند؛ بلكه هميشه نسبت به مذهب اسلام، كمال احترام را
مراعات كردهاند و خواهند كرد.
اين شرحي است كه 400 نفر از
تونس به من نوشتهاند (قسمتي از نامه ترجمه شد) و چند روز پيش يكي از
سياحان عرب را ملاقات كردم كه ميگفت اين شكايتها به مورد است. شما
ميدانيد كه سياست ظالم استعماري انگلستان با اين كه هميشه كوشش كرده است
كه مباني مذهبي مردم شرق را تضعيف كند، هرگز از راه فشار به عقايد مذهبي
وارد نميشود و جرات بياحترامي علني به عقايد و مذاهب مسلمانان [را]
ندارد. من هيچ خصومت و مخالفتي با فرانسويها ندارم، حتي نسبت به مردم
انگلستان هم نميتوانم نظر مخالفتآميز يا غيردوستانهاي داشته باشم، من
تنها با سياست امپرياليستي و تجاوزكارانه انگلستان و سياستهاي امپرياليستي
ديگر از هر طريق و به هر رنگي كه باشد، مخالفم و با آن مبارزه ميكنم؛
چنانكه من عمر خود را در جنگ و مبارزه با سياستهاي امپرياليستي
گذرانيدهام. تا نفس هم دارم ذرهاي از مجاهدت و فداكاري در راه مبارزه با
سياستهاي امپرياليستي و حفظ صلح فروگذار نخواهم كرد؛ زيرا من دوستدار و
خدمتگزار بشريت و آزادي شرافتمندانه كليه ابناي بشر ميباشم. شما هم البته
ميدانيد كه سرچشمه جنگ و بدبختيهاي ناشي از جنگ، همواره سياستهاي متجاوز
امپرياليستي بودهاند. بنابراين براي جلوگيري از استعمال بمب اتمي و
افروخته شدن جنگ جهاني ديگري، تمام مردم شرافتمند و بشردوست جهان بايد به
قدر توانايي خود كوشش نمايند و شما نيز كه نويسنده معروف و روزنامهنويس
موثري ميباشيد، وظيفه داريد و شايد هم بيش از ديگران موظف باشيد كه با
امپرياليسم و كليه سياستها و عواملي كه موجب و مايه جنگ ميشوند يا خواهند
شد با تمام نيرو پيكار كنيد.
من سالهاست كوشش ميكنم كه تمام
برادران مسلمان من با يكديگر كاملا متحد و متفق شده و صف نيرومند و
خللناپذيري براي جلوگيري از جنگ و حفظ صلح تشكيل دهند، من كوشش و مجاهده
كردهام و ميگفتم كه كليه كشورهاي شرقي مسلمان و مسيحي و پيروان اديان
ديگر، دست در دست هم بكوشند تا سياستهاي متجاوز امپرياليستي را از كشورهاي
خود ريشهكن نموده و بكلي براندازند.
يكي از شخصيتهاي مهم حزب
كاتوليك 25 روز پيش به ايران آمد و با من ملاقات كرد و چون به عقايد و
افكار بشردوستانه و مبارزات من براي آزادي و صلح از نزديك آشنا شد و با
نماينده پاپ نيز مذاكره كرد، نماينده پاپ كه از هدف بزرگ مردم ايران در
مبارزه با سياستهاي متجاوز امپرياليستي و مبارزات من براي برقراري و حفظ
صلح اطلاع داشت، يك بار ديگر از من وقت ملاقات خواست و پس از اظهار تشكر به
من اظهار داشت كه: <من از هدف بشردوستانه شما، پاپ را مطلع خواهم كرد و
ايشان اين هدف عالي شما را بسيار مغتنم خواهد شمرد زيرا كليه كساني كه به
خداوند باريتعالي ايمان دارند و صاحب دين هستند از دو چيز جدا جلوگيري
ميكنند و براي جلوگيري از ايجاد و پيشرفت آن دو چيز، مبارزه و مجاهدت
مينمايند؛ يكي جنگ و ديگري كمونيسم. احزاب كاتوليك دنيا كه كاملا نيرومند
هستند از شما پشتيباني خواهند كرد.
شما نيز آقاي نويسنده و
روزنامهنويس عزيز بايد براي اتحاد و اتفاق مردم جهان و مبارزه با
سياستهاي استعماري و امپرياليستي كوشش كنيد زيرا اين اتحاد و اتفاق مانع
از بروز جنگ خواهد شد و جلو پيدايش و پيشرفت كمونيزم را نيز كاملا خواهد
گرفت.
حضرت آيتالله تحت چه تشكيلاتي ميخواهند كه اين اتحاد عظيم ايجاد شود. اتحاد مذهبي يا اتحاد سياسي؟
اتحاد
ديني و مذهبي بدين زودي در جهان ميسر نيست ما مسلمانان آرزو ميكنيم و
كوشش مينماييم كه تمام جهانيان با ما همدين و برادر شوند، ليكن اين عقيده
مانع از آن نخواهد بود كه برادران مسلمان ما اتحاد و اتفاق ديني خود را
كاملا برقرار نموده و استوار سازند و با كاتوليكها كه با هم متحدند يا
متحد خواهند شد و همچنين ساير مسيحيان، اتحاد سياسي برقرار كنند.
من
براي رفع اختلافهاي مذهبي در هندوستان كه آتش آن هميشه به وسيله
سياستهاي استعماري دامن زده ميشده است نيز كوشش فراوان كردهام و ميكنم و
ملت بزرگ هندوستان نيز آماده است كه دست در دست ساير برادران شرقي خود
براي بركندن ريشههاي فسادخيز و فتنهانگيز سياستهاي استعماري مبارزه كند.
آيا نظر حضرت آيتالله اين است كه ايران در ميان بلوكهاي شرقي و غربي بيطرف بماند؟
كوشش
من براي اتحاد كشورهاي مسلمان بلكه كليه ملتهاي آسيايي براي اين است كه
ما بتوانيم در سايه اتحاد در ميان دو بلوك نيرومند، بيطرفي كامل خود را
حفظ كنيم. من معتقدم و كوشش ميكنم كه نه تنها كشور ما، بلكه هيچ يك از
كشورهاي خاورميانه و مسلمان وارد هيچ يك از دو بلوك شرقي و غربي نشوند.
اگر ايران از طرف روسيه شوروي اشغال شود چه خواهيد كرد؟
دولت
اتحاد جماهير شوروي تاكنون به كشور ما بدرفتاري نكرده و همان طوري كه
تاكنون چند بار در مصاحبههاي مطبوعاتي خود گفتهام، ما از دولت اتحاد
جماهير شوروي متشكريم كه در مساله نفت با ما كجتابي ننمود، گرچه به ما كمكي
نكردهاند و ما هم كمكي از آنها نخواستيم اما هنگامي كه ما سرگرم مبارزه
با عمال شركت سابق نفت بوديم و دستگاه فتنهانگيز شركت سابق را از كشور خود
برميچيديم آنها ميتوانستند كارشكني كنند و نكردند و همچنين از دولت
اتحاد جماهير شوروي بسيار ممنونيم كه در شوراي امنيت به ما كمك كرد، گرچه
مجاهدتهاي فراموشنشدني و گرانبهاي آقاي دكتر مصدق در شوراي امنيت مانع از
اين شد كه انگليسها بتوانند راي ظالمانهاي از شوراي امنيت به سود خود و
زيان ما بگيرند و ما محتاج نشديم كه دولت شوروي از حق وتوي خويش نيز
استفاده كند يا نكند، ليكن در هر صورت ما از روشي كه تاكنون دولت اتحاد
جماهير شوروي در مساله ملي شدن نفت جنوب ايران پيش گرفته است، راضي و
سپاسگزاريم، در اينجا بيمناسبت نيست كه من گله شديد هموطنان خود را از
دولت فرانسه اظهار بدارم كه در شوراي امنيت جانب حق و انصاف را مراعات نكرد
و جانب ظالم و قوي را نگهداشت، يعني از سياست ظالمانه انگلستان پيروي
نمود.
آيا حضرت آيتالله كاشاني موافقت دارند كه مساله نفت تحت نظر آمريكا يا بانك بينالمللي حل بشود؟
هر
بانك يا دولتي كه بخواهد مردم ايران را در بهرهبرداري از منابع نفت ياري
كند، به شرطي كه اين كمك، مايه اعمال نفوذ سياسي آنها نگردد و اعمال
نفوذهاي استقلالشكنانه شركت سابق نفت به صورت ديگري تكرار نشود، ما كمك
آنها را با ميل ميپذيريم اما اگر بخواهند به بهانه كمك به ما در
بهرهبرداري از منابع نفت، اعمال نفوذهاي استقلالشكنانه بكنند ما از آن
كمك صرفنظر خواهيم كرد و مداخلهكنندگان را نيز مانند عمال شركت سابق نفت
از كشور خود بيرون خواهيم راند.
پس از باز شدن مجلس و رفع اشكال نفت آيا شما موافق اصلاحات كشاورزي هستيد؟
تاكنون
اگر در نيم قرن اخير، پيشرفتي در كار كشاورزي ايران روي نداده و اصلاح
كشاورزي به تاخير افتاده است بيشتر در نتيجه مداخلات و اعمال نفوذهاي عمال
شركت نفت بوده است كه نميخواستهاند وضع كشاورزي ايرانيها رونق گرفته و
پيشرفت نمايد؛ بخصوص در خوزستان و جنوب، عمال شركت نفت از پيشرفت هر اقدام
مفيدي كه براي توسعه كشاورزي به عمل ميآمده جلوگيري ميكردهاند تا مردم
جنوب، به اصلاح امور كشاورزي مشغول نشوند و در سختي بمانند و شركت غارتگر
نفت جنوب، آسانتر و بهتر بتواند با مزد كم، كارگر استخدام كند و كشور ما
محتاج حقالامتيازي كه آنها به ما ميپرداختند، بماند. اكنون كه ما از شر
عمال شركت سابق نفت رهايي يافتهايم، من بسيار اميدوارم كه در مجلس آينده،
قوانين مفيد و مقرراتي براي اصلاح كشاورزي و بهبود كامل وضع كشاورزان به
تصويب برسد.
اگر
اصولا بانك بينالمللي يا هيچ دستگاه و سرمايه يا دولتي در بهرهبرداري
نفت، شما را كمك نكنند، چه خواهد شد؟ آيا حاضريد سر چاهها را ببنديد؟
اگر
منابع نفتي ما وسيله اعمال نفوذهاي استقلالشكنانه كشورهاي بيگانه گردد
همان بهتر كه سر چاهها را مسدود كنيم، من بارها ميگفتهام كه اي كاش ما
نفت نميداشتيم و از شر فساد سياست استعماري شركت سابق در امان ميبوديم،
در هر صورت اگر هيچ وسيلهاي هم فراهم نشود و ما را همينطور در فشار قرار
بدهند، باز هم به قدر مصرف داخلي كشور خود نفت استخراج خواهيم كرد و كاملا
مقاومت ميكنيم. البته عدم بهرهبرداري از منابع نفت، ما را تا اندازهاي
دچار مضيقه ارزي خواهد كرد كه مقاومت در برابر آن مضيقه به هيچ وجه براي
اكثريت مردم ايران دشوار نخواهد بود، زيرا اگر جمعيت ايران را تقريبا 20
ميليون حساب كنيم، بيش از 18 ميليون آن با نان خالي و گيوه و در خانههاي
بسيار ساده زندگي ميكنند و نيازي به اشياي لوكس كه با ارز بايد وارد شود،
ندارند و براي واردات خيلي ضروري نيز به وسيله صادرات كشور كه در دوره
آينده مجلس توسعه خواهد يافت، ارز به دست ميآيد و خواهد آمد. مگر كشورهاي
ديگري كه نفت ندارند، چه ميكنند؟
مدت
نيم قرن عمال شركت سابق نفت به وسيله اعمال نفوذ در هيات حاكمه ايران،
اكثريت مردم اين كشور را در فقر و تنگدستي بيرحمانهاي براي تامين منافع
حريصانه و ظالمانه خود نگه داشتند.
ملتي كه برخلاف ميل خود و
زور سرنيزه و اعمال نفوذ عمال شركت سابق نفت، مدت نيم قرن در فقر و بدبختي
به سر برده تا شركت سابق نفت، منافع بيپايان خود را تامين كند، به آساني و
از روي رغبت كامل خواهد توانست مدت كوتاهي در مقابل فشارهاي اقتصادي
انگلستان مقاومت كند تا منابع نفت خود را به دست خود، استخراج و
بهرهبرداري كند و منافع آن را صرف رفاه و سعادت خود بنمايد.
بنابراين
مردم ايران ابدا وحشتي ندارند كه براي بركندن ريشه سياستهاي استعماري و
به دست آوردن استقلال سياسي و اقتصادي كامل وطن خود اگر ناچار شوند و لازم
شود براي مدتي از صدور نفت صرفنظر كنند و به قول شما در چاههاي نفت را
ببندند ليكن همانطور كه البته ميدانيد عدم بهرهبرداري كامل از منابع
نفتي ايران و جلوگيري از صدور آن به كشورهاي اروپا، زيانش براي كشورهايي كه
در كار بهرهبرداري كشور ما از منابع نفت كارشكني ميكنند، بيشتر از اين
زيان موقتي خواهد بود كه ما اكنون تحمل ميكنيم و تحمل خواهيم كرد.
اجازه
ميخواهم كه آخرين پرسش خود را نيز مطرح كنم كه آيا حضرت آيتالله كه در
ميان ملل مسلمان نفوذ خيلي مهم و موثري دارند و براي اتحاد مسلمين كوشش
ميكنند، ميل دارند كه اختلافنظرهاي مسلمين با كشورهاي اروپا و بخصوص با
فرانسه از راه گفتگو و مسالمت حل شود يا به وسيله تحريك كينه مسلمين و
تقويت مخالفت آنها با فرانسه؟
تمام كوشش من در راه متحد
ساختن مسلمين جهان براي اين است كه ما در سايه اتفاق و اتحاد خود بتوانيم
خود را بيطرف نگهداريم و از جنگ بركنار مانده با صلح و صفا با جهانيان به
سر بريم، كينهجويي جز جنگ ،حاصلي ندارد و جنگ هم جز بدبختي و فقر و فساد
براي بشر، محصولي نميآورد.
همانطور كه گفتم دولت فرانسه بايد دست
از تعدي و مقاصد شوم استثماري بردارد و با مردم مسلماني كه با دولت فرانسه
سر و كار داشتهاند و دارند، قراردادهاي دوستانهاي كه بر پايه احترام و
آزادي شرافتمندانه و متقابل، برقرار باشد، منعقد كند. اگر دولت فرانسه دست
از مقاصد استعماري بردارد، كينهاي ديگر در ميان نخواهد بود.
كشور
آمريكا با آزاد گذاردن مردم فيليپين و احترام به افكار عمومي مردم آن
جزاير، براي خود آبرو و حيثيتي در جهان كسب كرد و شما هم بايد مردم تونس را
آزاد بگذاريد تا از عدم رضايت و كينه مسلمين در امان بمانيد.
در
اين موقع آقاي آندره موروي اجازه مرخصي خواست، زيرا قرار ملاقات و
مصاحبهاي با آقاي نخستوزير [دكتر محمد مصدق] داشت و هنگام برخاستن يك بار
ديگر از حضرت آيتالله تشكر كرد كه به او اجازه ملاقات و مصاحبه دادهاند.