به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مشرق،براندت در افشاگری‌های خود که در کتابی با عنوان "توطئه تفرقه‌افکنی میان ادیان الهی" که بسرعت در بازار نایاب شده، از جزئیات نشستی خبر می‌دهد که میان سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) و سازمان جاسوسی انگلیس (MI6) برگزار شد تا بتواند اقتدار مذهب شیعه را از آغاز سال 2010 میلادی از بین ببرد.
در این نشست، برنامه‌هایی علیه شیعیان به تصویب رسید که برخی از آنها انجام شده و برخی دیگر در دست اجراست.
این گزارش، برنامه ضربه زدن به شیعیان را در مراحل مختلف مورد بررسی قرار داده است؛ بر اساس مرحله اول این طرح جستجو در اماکن اسکان شیعیان و کشف تعداد ساکنان آنها و اوضاع اجتماعی و اقتصادی و همچنین تمرکز بر اختلافات موجود میان آنها بخش‌هایی از مرحله اول تعامل آنها با شیعیان بوده است، نحوه ایجاد درگیری‌ها و اختلافات در میان شیعیان و افزایش شکاف میان آنها و همچنین دور کردن شیعیان و اهل سنت و ایجاد ترس و نگرانی از تفکر شیعه در میان مردم از دیگر برنامه‌های مبارزاتی آمریکا و انگلیس علیه شیعیان بوده است.
انقلاب اسلامی ایران متفاوت از سایر انقلاب‌های جهان
براندت در ادامه این گزارش توضیح می‌دهد که کشورهای اسلامی در قرون متمادی تحت سلطه کشورهای غربی قرار داشتند و با وجود اینکه بسیاری از این کشورها در قرن اخیر استقلال خود را باز یافتند اما با این حال نظام‌های سیاسی و اقتصادی و بویژه اجتماعی آنها همچنان تحت سیطره غرب باقی ماند اما در سال 1978، انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد که خسارت‌های فراوانی به آمریکا وارد کرد.
براندت می‌افزاید: ما در ابتدا تصور می‌کردیم که این انقلاب برای پاسخ به نیازهای مردم طراحی شده و رهبران آن از این فرصت استفاده کرده‌اند و بعد از مدتی ما می‌توانیم سیاست‌های خود را از طریق افراد مناسب در این کشور دنبال کنیم، اما با گذشت زمان و گسترش فرهنگ انقلابی و مفاهیم آن و همچنین سرایت این فرهنگ به کشورهای منطقه بویژه عراق، پاکستان، لبنان و کویت و سایر کشورها به این نتیجه رسیدیم که اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ایم و تحلیل های سابق ما درباره این انقلاب اشتباه بوده است. این برداشت از اشتباهات گذشته در نشستی میان اعضای ارشد سیا و با حضور نماینده‌ای از سازمان جاسوسی انگلیس بود چرا که این کشور، تجربه طولانی در سیطره بر کشورهای اسلامی داشت.
براندت می‌افزاید: ما در این نشست به نتیجه رسیدیم که این انقلاب، تنها به علت شکست سیاست‌های شاه به پیروزی نرسید، بلکه عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل بود، مانند رهبری دینی و هیبت و شجاعت وی و همچنین استفاده از فرهنگ شهادت که ریشه‌های آن به نوه پیامبر اسلام(ص) [امام حسین(ع)] در هزار و 400 سال پیش بازمی گردد که ترویج این فرهنگ، هر ساله از طریق عزاداری‌های حسینی صورت می‌گیرد.
وی می‌افزاید: همچنین به این نتیجه رسیدیم که شیعیان، فعال تر و تأثیرگذارتر از دیگر مذاهب اسلامی هستند.
900 میلیون دلار برای تحقیقات غرب درباره شیعه
این مقام جاسوسی آمریکا می‌افزاید: در این نشست، همچنین مقرر شد پژوهش های گسترده‌تری در زمینه شیعه به انجام برسد و برنامه‌ها و راهکارها، بر اساس این تحقیقات، تهیه و استخراج شود که برای این تحقیقات، مبلغ 900 میلیون دلار اعتبار تعیین شد.
بر اساس این گزارش، مرحله اول تحقیقات جمع‌آوری اطلاعات بود و در مرحله دوم، اهداف کوتاه‌مدت نظیر فعالیت‌های ضد شیعی و فتنه‌انگیزی تعیین می‌شد و مرحله سوم نیز با تعیین اهداف بلندمدت تعریف می‌شد که هدف آن، براندازی کامل مذهب تشیع بود.
قدرت شیعه در کجاست؟
مایکل براندت می‌گوید که پس از جمع‌آوری اطلاعات از تمام نقاط جهان و تحلیل و بررسی آنها، نتیجه بسیار مهمی به دست آمد و آن این بود که منبع قدرت مذهب شیعه، در دست علمای دینی و مراجع تقلید است و آنها مسؤولیت حفاظت از این مکتب را بر عهده دارند.
وی می‌افزاید: ما متوجه شدیم که مرجعیت شیعه در طول تاریخ، دنباله‌رو هیچ حاکم غیرمسلمان و ظالمی نبوده و با آنها حتی همکاری نیز نکرده است؛ بطور مثال انگلیس با فتوای آیت الله شیرازی در ایران شکست خورد و دولت شاه که هوادار آمریکا بود نیز به دست آیت‌الله خمینی برچیده شد.
علاوه بر اینها در عراق نیز صدام با تمام زور خود، نتوانست حوزه علمیه را به تسلیم در برابر خود وادارد و در همین راستا سالها آن را مورد محاصره و فشار قرار داد. در لبنان نیز امام موسی صدر، ارتش‌های انگلیس و فرانسه و اسرائیل را مجبور به فرار از این کشور کرد و حزب‌الله لبنان نیز رعشه بر اندام ارتش اسرائیل انداخته و ضربات و خسارات زیادی به آن زد.
چطور باید شیعه را شکست داد؟
براندت می‌افزاید: تحقیقات ما نشان داد که مبارزه با شیعیان بصورت مستقیم غیر ممکن است و شکست دادن آنها به این ترتیب بسیار مشکل است و بنابراین، باید از پشت پرده فعالیت کرد که راهکار این فعالیت نیز در ضرب‌المثل "تفرقه بینداز و حکومت کن" خلاصه می‌شد.
وی می‌افزاید که در همین راستا، برنامه‌های دقیقی تهیه و به اجرا گذاشته شد و برخی شخصیت‌های مسلمان مخالف با شیعیان بگونه‌ای تحریک شدند که مقوله تکفیر شیعه را مطرح کرده و دیگران را به مبارزه با تشیع تحریک کردند و علاوه بر این، سعی شد تا چهره مرجعیت و علمای دینی، از طریق شایعات و امثال آن تخریب شود و به این ترتیب تأثیرگذاری آنها در میان مردم کمتر گردد.
فرهنگ عاشورا و برنامه غرب در تضعیف آن
براندت تأکید دارد که فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی، از مهم‌ترین مسائلی است که سازمان جاسوسی آمریکا و انگلیس باید بر آن تمرکز کرده و روی آن حساب خاصی باز کند، چرا که این فرهنگ، بر اساس تعبیر براندت "روشنگر و انگیزه بخش" است و هر ساله هم تکرار می‌شود.
بر اساس این گزارش، طرح سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس در مورد عزاداری‌های حسینی این بود که با استفاده از تعدادی از مردم کم بصیرت و همچنین افراد عالم مغرض، شعائر این فرهنگ مورد تخریب قرار گرفته و جایگاه آن در میان افکار عمومی پایین آورده شود که در این راستا، سعی شد تا این گونه القا شود که عزاداری حسینی اقدامی است که تنها افراد نادان و اوباش آن را انجام می‌دهند.
وی می‌افزاید: به این ترتیب، تصمیم گرفتیم که عقاید شیعه را تضعیف کرده و فساد را در میان آنها دامن بزنیم و علاوه بر این، فرهنگ شهادت و شهادت طلبی را به بازی گرفتیم و سعی کردیم تا آن را با خرافه پرستی تعبیر کنیم.
بر اساس اظهارات این مقام جاسوسی آمریکا، این اقدام از طریق حمایت مالی از برخی از خطبا، مداحان و برپاکنندگان مجالس عاشورایی صورت گرفت که علاقه زیادی به شهرت و منفعت‌طلبی داشتند.
تخریب مراجع شیعه
بر اساس این گزارش، در مرحله بعد، آمریکا و انگلیس سعی دارند تا برای از بین بردن شیعیان، مراجع را از بین ببرند که قرار شد این کار نیز از طریق زبان و قلم دنبال شود و طوری رفتار گردد که خود شیعیان، مراجع را کنار بزنند و به دست علمای سایر مذاهب اسلامی نیز طرد شوند چون تنها در این صورت است که می‌توان تیر خلاص را به این مذهب و فرهنگ آن شلیک کرد.
اختلاف میان شیعه و سنی
این گزارش در پایان تأکید می‌کند که مقابله مستقیم با شیعیان همواره شکست می‌خورد و حتی آنها را تقویت می کند و تنها گزینه در برابر شیعیان، گزینه تفرقه‌افکنی است که از دو محور اختلاف افکنی میان خود شیعیان و تفرقه میان آنها با اهل سنت صورت می‌گیرد.
بر اساس این گزارش، این اقدام نیز تنها از طریق حمایت مالی از گروه‌های افراط گرای سُنی و جمعیت‌های تروریستی برای ایجاد جنگ داخلی علیه شیعیان صورت می‌گیرد که این همان چیزی است که در پروژه‌های طالبان در افغانستان و سپاه صحابه در پاکستان و گروه‌های تکفیری در دیگر کشورهای عربی روی داده است.
